به سمت اتاق عمل حرکت کردم و روی یکی از صندلی های راهرو نشستم و سرم توی دستام گرفتم.
چرا بهش زودتر نگفتم که دوسش دارم؟ چرا من احمق اونکار رو باهاش کردم؟ چرا بهش نگفتم که باباش زندهس؟ اگر واسه ی آرنیکا اتفاقی بفیته من هیچوقت خودم رو نمیبخشم!
سرم داشت از درد منفجر میشد، به دیوار تکیهش دادم و چشمهام و روی هم قرار دادم...
با صدای جیغ و داد زنی از خواب پریدم و نگاهی به عقربه های ساعت که روی 2 جای گرفته بودند انداختم و کلافه و نگران نگاهی به درب اتاق عمل انداختم که ناقوس و جیغ دستگاه گوش هام رو نوازش کرد.
از استرس حالت تهوع گرفته بودم و توی راهرو قدم میزدم که صدای جیغ دستگاه قطع شد و چیزی در وجودم فرو ریخت و به استیصال افتاده بودم و ناقوس سکوت مثل پتک در سرم زده میشد و جسم و روحم به یغما برد...
با باز شدن درب شیشه ای اتاق عمل و چهره ی خسته و نا امید دکتر قدم هام رو تند کردم و به سمتش هجوم بردم و با اضطراب و التناس زیادی لب زدم:
- چیشد آقای دکتر؟
لبخند درد آوری زد و سری تکون داد و در حالی که کلاهش رو از سرش درمیآورد گفت:
- کاری از من ساخته نیست؛ ضربه ی بدی به سرش وارد شده و باعث شده خونریزی شدید مغزی بکنن و متاسفانه در حین عمل به کما رفتن، براشون دعا کنید سطح هوشیاری خیلی پایینه و امیدی به زنده بودنشون نیست و میتونم بهتون تسلیت بگم...!
--- --- --- --- --- ---🥀🖤--- --- --- --- --- ----
#ادامهدارد
@ayiofficial
چرا بهش زودتر نگفتم که دوسش دارم؟ چرا من احمق اونکار رو باهاش کردم؟ چرا بهش نگفتم که باباش زندهس؟ اگر واسه ی آرنیکا اتفاقی بفیته من هیچوقت خودم رو نمیبخشم!
سرم داشت از درد منفجر میشد، به دیوار تکیهش دادم و چشمهام و روی هم قرار دادم...
با صدای جیغ و داد زنی از خواب پریدم و نگاهی به عقربه های ساعت که روی 2 جای گرفته بودند انداختم و کلافه و نگران نگاهی به درب اتاق عمل انداختم که ناقوس و جیغ دستگاه گوش هام رو نوازش کرد.
از استرس حالت تهوع گرفته بودم و توی راهرو قدم میزدم که صدای جیغ دستگاه قطع شد و چیزی در وجودم فرو ریخت و به استیصال افتاده بودم و ناقوس سکوت مثل پتک در سرم زده میشد و جسم و روحم به یغما برد...
با باز شدن درب شیشه ای اتاق عمل و چهره ی خسته و نا امید دکتر قدم هام رو تند کردم و به سمتش هجوم بردم و با اضطراب و التناس زیادی لب زدم:
- چیشد آقای دکتر؟
لبخند درد آوری زد و سری تکون داد و در حالی که کلاهش رو از سرش درمیآورد گفت:
- کاری از من ساخته نیست؛ ضربه ی بدی به سرش وارد شده و باعث شده خونریزی شدید مغزی بکنن و متاسفانه در حین عمل به کما رفتن، براشون دعا کنید سطح هوشیاری خیلی پایینه و امیدی به زنده بودنشون نیست و میتونم بهتون تسلیت بگم...!
--- --- --- --- --- ---🥀🖤--- --- --- --- --- ----
#ادامهدارد
@ayiofficial