🔹ساعتم عقربه هایش چه به هم ریخته است
درد هجران تو غم را به دل آمیخته است
لحظه ها را می شمارم تا رسد از تو نشان
حاضری اما ظهورت می کند آن را عیان
چه مراعاتٌ نظیریست؛ عصر جمعه، بوی یار
بوی باران، بی قراری، شوق دیدن، انتظار...
کی شود چشمم ببیند روی همچون ماه تو
قابلم دانی که باشم خاک، در درگاه تو؟.
کی شود چشمم شود روشن به نور دیده ات
کی شود هجرت سرآید، غیبت دیرینه ات.
درد هجرت آتشی در سینه افروخته است
این دو چشم منتظر عمری به در دوخته است
درد هجران تو غم را به دل آمیخته است
ساعتم عقربه هایش چه به هم ریخته است
(اللهم عجل لولیک الفرج)
✍ ارسالی از شاعر جوان سبزواری (جواد عنابستانی)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔰به روز ترین مجموعه خبری غرب خراسان
@asrsabzevar
درد هجران تو غم را به دل آمیخته است
لحظه ها را می شمارم تا رسد از تو نشان
حاضری اما ظهورت می کند آن را عیان
چه مراعاتٌ نظیریست؛ عصر جمعه، بوی یار
بوی باران، بی قراری، شوق دیدن، انتظار...
کی شود چشمم ببیند روی همچون ماه تو
قابلم دانی که باشم خاک، در درگاه تو؟.
کی شود چشمم شود روشن به نور دیده ات
کی شود هجرت سرآید، غیبت دیرینه ات.
درد هجرت آتشی در سینه افروخته است
این دو چشم منتظر عمری به در دوخته است
درد هجران تو غم را به دل آمیخته است
ساعتم عقربه هایش چه به هم ریخته است
(اللهم عجل لولیک الفرج)
✍ ارسالی از شاعر جوان سبزواری (جواد عنابستانی)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🔰به روز ترین مجموعه خبری غرب خراسان
@asrsabzevar