وقتی نیستی همه جا زشت و تاریکه، هوا خفست، بوی قفس می ده. آدما رو مغزمن، غذاها بد مزن، همه ی چیزا مسخرن، بیرون رفتن جهنمه، آهنگا تکرارین، صداها رو مخن، گوشمو می زنن. وقتی نیستی خواب نیست. اعصاب نیست. حوصله نیست. قلبم نیست. لبخند نیست. امید نیست. حس خوبی نیست. هیچی نیست. من نیست. هیچ کس نیست، نمی ذارم باشه. وقتی نیستی همه ی کارا بیهودن، زندگی کردن حوصله سر بره، نفس کشیدنم بیهودست. ادامه دادنم بیهودست. وجود داشتنم الکیه.