🐍🐍👑ضحاکِ ماردوش یک اهریمن است،چرا؟
زیرا در اساطیر ایرانی اهریمن و ضحاک از مناظر بسیاری همانند و قرینه یکدیگرند؛ به گونه ای که ضحاک یا اژیدهاک اوستایی آشکارا مظهر این جهانی اهریمن است؛حتی دارمستتر(Darmesteter, 1877: 102)بر این باور بود که اسطوره ی اژیدهاک که پیشینه هندوایرانی دارد با باستانیتر از فلسفه وجودی اهریمن در کیش زردشتی یکی است و در واقع اهریمن زردشتی تظاهر مینوی اژیدهاک محسوب می شود.
•سرکاراتی(1357: 111- 115)همانندی های اژیدهاک،ضحاک و اهریمن را این گونه بیان می دارد: 👇
1)در زامیاد یشت(Geldner,2003: 46-50) اژیدهاک به صراحت«پیک»اهریمن نامیده شده که بر سر فرّه به جدال با آذر،پسر اهورامزدا می پردازد. لذا احتمال دارد که در اساطیر باستانیتر اژیدهاک نیز پسر اهریمن بوده باشد.
2)همچون اهریمن که در روایات زروانی برای دستیابی به پادشاهی جهان،شکم پدر خود زروان را می درد،ضحاک نیز در حماسه ملی ایران برای دستیابی به سلطنت،به وسوسه ی ابلیس پدر خود مرداس را از میان بر می دارد.
🐍🌍3)اهریمن به کالبد ماری آسمان را سوراخ کرده و به جهان می تازد.ضحاک نیز به واسطه بوسه اهریمن صاحب مارانی بر دوش می گردد.
4)اهریمن،کشنده کیومرث و گاو یکتا است و ضحاک نیز جم و گاو(برمایه)دایه فریدون را می کشد اما بعداً توسط پرورده همان گاو یعنی فریدون و خودگاو(به شکل گرز گاوسار)شکست می خورد.
5)هزار سال پادشاهی ضحاک قابل مقایسه با هزاره های حاکمیت اهریمن است.
6)در رستاخیز اهریمن از همان سوراخی که به جهان وارد شده است،به دوزخ رانده و اسیر می شود.ضحاک نیز تا رستاخیز در سوراخی در دل کوه دماوند اسیر می گردد.
🐍تجلی اهریمن و ضحاک به شکل مار در اساطیر
ایرانی رایج ترین کالبد اهریمن است.در پایان دومین سه هزاره و در آغاز آفرینش مادی،اهریمن به شکل ماری از بخش زیرین آسمان که در زیر زمین قرار دارد،بیرون می جهد و چون سراسر وجودش آگنده از انواع خرفستان است،بدین گونه زمین را پر از مار و دیگر خرَفسْتَران می کند:🌱🌱🌱زیرا؛«او (اهریمن)خرفستران را بر زمین هست.
خرفستران گزنده و زهرآگین، چون اژدها و مار و گژدم و چلپاسه و سنگ پشت و 🐸وزغ،آن گونه از او تنومند پدید آمدند که به اندازه تیغ سوزنی زمین از خرفستران رها نشد.»
(فرنبغدادگی،136:ص:52)؛پس در اساطیر ایرانی تنها یک موجود دیگر قادر است مانند اهریمن از وجود خود خرفستر پدید آورد و آن ازدهاگ (ضحاک)است.شباهت های اهریمن و ازدهاگ محدود به این یک مورد نیست.مهم ترین کالبد این دو«مار»یا به تعبیری اژدهاست.هر دوی آنان تقریباً از آغاز آفرینش در نبرد با آفریدگان اورمزدی ظاهر می شوند و تا رستاخیز به حیات خود ادامه می دهند.اهریمن دیوزن جهی را به عنوان مهمترین یاور خود دارد و ازدهاگ دو خواهر(دختر)جم را(ارنواز و شهرنواز)؛به گونه ای که فریدون آرزو می کند پس از غلبه بر وی،این دو را از آن خود کند (همان، یشت 5:بند 34).به واسطه ارتباط میان مار و اهریمن است که مری بویس(بویس، 1381: 137) موجودی با گیسوان مارفش را در نقش برجسته اردشیر در نقش رستم همان اهریمن می داند.مار علاوه بر اهریمن،کالبد دیو آز و اشموغان (ملحد)در دوزخ نیز هست و اشموغ خود جلوه ای از اهریمن است:⬇
(و دیدم روان مردی که در دوزخ به گونه ماری چندِ ستونه(به اندازه یک ستون)ایستاده بود و سرش به سر مردمان و دیگر بخش های بدنش همانند مار بود.
〽️محمد عزیززاده/۵_۱۱_۱۴۰۳
@Tame_Adabiate_Azizzade