🔴نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح۸
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ». فقط خداست كه همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مىشناسد و حق قانونگذارى و تصميم گيرى براى انسان را دارد و انسانها بايد در مقابل امر و نهى الهى و قوانين دينى، فقط پيرو و فرمانبردار بىچون و چرا باشند. زيرا عبوديت خداوند، عاليترين درجه كمال است و اطاعت از فرامين الهى سعادت آدمى را تأمين مىنمايد. بنابراين دموكراسى و مردم سالارى اگر به معناى ارزش رأى مردم در مقابل حكم خداوند باشد، هيچ اعتبارى ندارد، زيرا آنچه بايد در مقابل آن خاضع و مطيع باشيم، فرمان خداست نه رأى مردم.
نقد: 🔘این که جمهوریت لزوما با دین سازگاری ندارد غلط است بهتر است بگوییم؛ لزوما تطبیق ندارند. ولی دین فقط هنگامی در حکومت بازتاب پیدا می کند که جامعه دینی باشد و اگر نباشد با زور نمیتوان آن را دینی کرد. اقای مصباح هم در پایان عمر خود به درستی گفتند که پس از ۸۰ سال به این نتیجه رسیدهام که عالم برای این خلق نشده که همه به زور اصلاح شوند. خوب این درست است اگر خدا چنین چیزی را میخواست از ابتدا انسانها را هدایت شده میافرید. کسی هم قرار نیست در برابر رای مردم خاضع باشد. تن دادن به رای مردم در واقع کوششی است برای زندگی جمعی که تا حد امکان از تزاحم و جنگ بیپایان داخلی پرهیز کنیم. حکومت محصول چنین توافق و تفاهمی است. اغلب مردم هم برخی از مقرارات را قبول ندارند ولی میدانند که نفی آنها هم زندگی را غیر ممکن میکند پس تفاهم میکنیم. بعلاوه خداوند عقل داده و بشر خیلی پیش از امروز در مسیر تمشیت امور خود حرکت کرده و گرچه تا کنون هم کم و کسری آن در برخی امور مشهود بوده ولی در بسیاری از زمینهها نیز مسیر خود را رفته است و به همن دلیل هم کشورهایی که به عقل و خرد نقاد خود بسنده کردند خیلی موفقتر از مردم منطقه ما هستند. ضمنا آیه «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ» که مورد استناد هست شعار خوارج هم بود. به عبارت دیگر انان هم گمان میکردند با همین آیه باید علیه امام علیع قیام کنند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۸-01-18
🔺اعتماد ۳۰ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
متن: 🔹نسبت دموكراسى با دين؛ اگر مراد از دموكراسى آن باشد كه هر قانونى را مردم وضع كردند، معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود، چنين مفهومى قطعاً با دين سازگار نيست. زيرا از نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست؛ «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ». فقط خداست كه همه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مىشناسد و حق قانونگذارى و تصميم گيرى براى انسان را دارد و انسانها بايد در مقابل امر و نهى الهى و قوانين دينى، فقط پيرو و فرمانبردار بىچون و چرا باشند. زيرا عبوديت خداوند، عاليترين درجه كمال است و اطاعت از فرامين الهى سعادت آدمى را تأمين مىنمايد. بنابراين دموكراسى و مردم سالارى اگر به معناى ارزش رأى مردم در مقابل حكم خداوند باشد، هيچ اعتبارى ندارد، زيرا آنچه بايد در مقابل آن خاضع و مطيع باشيم، فرمان خداست نه رأى مردم.
نقد: 🔘این که جمهوریت لزوما با دین سازگاری ندارد غلط است بهتر است بگوییم؛ لزوما تطبیق ندارند. ولی دین فقط هنگامی در حکومت بازتاب پیدا می کند که جامعه دینی باشد و اگر نباشد با زور نمیتوان آن را دینی کرد. اقای مصباح هم در پایان عمر خود به درستی گفتند که پس از ۸۰ سال به این نتیجه رسیدهام که عالم برای این خلق نشده که همه به زور اصلاح شوند. خوب این درست است اگر خدا چنین چیزی را میخواست از ابتدا انسانها را هدایت شده میافرید. کسی هم قرار نیست در برابر رای مردم خاضع باشد. تن دادن به رای مردم در واقع کوششی است برای زندگی جمعی که تا حد امکان از تزاحم و جنگ بیپایان داخلی پرهیز کنیم. حکومت محصول چنین توافق و تفاهمی است. اغلب مردم هم برخی از مقرارات را قبول ندارند ولی میدانند که نفی آنها هم زندگی را غیر ممکن میکند پس تفاهم میکنیم. بعلاوه خداوند عقل داده و بشر خیلی پیش از امروز در مسیر تمشیت امور خود حرکت کرده و گرچه تا کنون هم کم و کسری آن در برخی امور مشهود بوده ولی در بسیاری از زمینهها نیز مسیر خود را رفته است و به همن دلیل هم کشورهایی که به عقل و خرد نقاد خود بسنده کردند خیلی موفقتر از مردم منطقه ما هستند. ضمنا آیه «إِنِ الْحُكْمُ اِلاّ لِلّهِ» که مورد استناد هست شعار خوارج هم بود. به عبارت دیگر انان هم گمان میکردند با همین آیه باید علیه امام علیع قیام کنند.
https://telegra.ph/نقد-اندیشه-سیاسی-آقای-مصباح۸-01-18