⸂⌜ ᎢᎪᎬKᎾᎾK's fanFIC📣^


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Эротика


این چنل تنها برای اعلام آپ فیک ها و فیک های تمام شدست💜📣
لیست فیک های در حال آپ: #fic
وانشات: #Oneshot
تمام شده: #full
رمز پارت ها: داخل گروه
توییت از فیک ها: #TWT_fic
گروه نظرات:
[ https://t.me/joinchat/ABDAjVb2P9w1YmVk ]
چنل اصلی:
@VKook_i

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Эротика
Статистика
Фильтр публикаций


𝐓𝐡𝐞 𝐀𝐳𝐚𝐳𝐞𝐥 🔜 Part 18

قلمو رو از بین لب‌هاش برداشت و موهاش رو به خون آغشته کرد؛ مقداری از خون رو با رنگ سفید ترکیب کرد و با دقت روی بوم نقاشیش می‌کشید.
- این چشم بی مردمکی که کشیدی چه معنی داره؟
پسر سوزن سرنگ رو روی رگش گذاشت تا باز رنگ خون برای نقاشیش فراهم کنه.
- نمی‌دونم...فقط هرچیزی که قلبم می‌گه رو می‌کشم.

لطفا اسپویلر رو با احتیاط باز کنید⛓️🩸


چند ساعت بعد همون پسر در سکوتی مرگبار، درازکش وسط اتاق سردش افتاده بود.
انگشت‌هاش هنوز دور قلموی خونین حلقه شده بود انگار نمی‌خواست از اثری که با خون خودش روی بوم آفریده تا لحظه مرگش دل بکنه.
اون با خون خودش، چهره کسی که هرشب توی خواب پیشش توبه می‌کرد رو کشیده بود.
معبودش
معشوقه‌اش
مسیحش.


「 #Azazel  ⁞ #spoil 」

@VKook_i
@vkooki_fic


برای ساکورای سرخِ دعاخوان🪴🏛

1:51 🩰🎨

بوسه‌ی طلسم‌خورده‌ی شوالیه🍒🍷

#TheKnight  ❘ #Music

@Vkook_i ༢࿔ུ
@vkooki_fic ༢࿔ུ


␥ 𝐓𝐡𝐞 𝐊𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐨𝐟 𝐅𝐥𝐨𝐰𝐞𝐫𝐬🥀

- درسته، هربار برای اون پرنده‌ی سفیدبالِ مقدس می‌نوشتم: « بهشت رو ببوس و به خداوندگار بگو، الیوت هرشب پیش از رویا، براش دعا می‌خونه!»

「 #TheKnight  ⁞ #TwT 」

@VKook_i
@vkooki_fic


␥ 𝑯𝒆𝒂𝒍 𝑴𝒆, 𝑲𝒊𝒍𝒍𝒆𝒓


بیاید چندتا از هنرمندی‌های ریدرهای Heal Me Killer رو ببینید و ازش لذت ببرید.🧩
هیلرز با استعداد من!🔍


「 #HealMe ⁞ #ارسالی 」

@VKook_i
@vkooki_fic


␥ 𝑯𝒆𝒂𝒍 𝑴𝒆, 𝑲𝒊𝒍𝒍𝒆𝒓 🔜 Part 8

"سلام کارآگاه"
گفت و دستش رو به سمت مرد دراز کرد تا باهاش دست بده.
"سلام آقای...؟"
با خنده سری تکون داد و دست‌هاش رو به نشونه تسلیم بالا آورد:
"خیلی‌خب کارآگاه... تو برنده شدی. بهت قول دادم اگه یه بار دیگه همدیگه رو دیدیم، اسمم رو بهت بگم پس..."
انگشت اشاره‌ش رو به سمت تابلوی مغازه‌ش گرفت و ادامه داد:
"جئون جونگکوک هستم!"
"جونگکوک..."
مرد بزرگ‌تر اسمی که شنیده بود رو زیر لب زمزمه کرد و لبخند زد:
"کیم تهیونگ هستم، کارآگاه کیم تهیونگ."
و به تقلید از شخص مقابلش، انگشت اشاره‌ش رو به سمت خودش گرفت.
🩸
"اون..."
تهیونگ با تردید گفت و چشم‌هاش رو مالید تا از اونچه که می‌دید، اطمینان حاصل کنه.
"خودشه!"
جیسوک گفت و آقای لی جمله‌ش رو کامل کرد:
"هوانگ پیوهان، نامزد ریاست جمهوری و محتمل‌ترین پیروز انتخابات بعدی."


「 #HealMe ⁞ #Spoil 」

@VKook_i
@vkooki_fic


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
𝐓𝐡𝐞 𝐀𝐳𝐚𝐳𝐞𝐥

روی اون درخت غول‌پیکر، جغدی تنها بوسه دو پسر رو تماشا می‌کرد و ناله کرد؛ شاید اون جغد هم مثل کشیش کلیسا برای این لحظه گناه‌آلود، برای این بوسه ممنوعه عذادار بود.

- پدر رافائل گاهی درمورد ازدواج با یکی از دخترهای روستا باهام صحبت می‌کنه؛ اما من هنوز نتونستم کسی رو انتخاب کنم.

چهره تخس و عبوس تهیونگ لحظه‌ای خندان شد.

- هوم، هیچوقت هم موفق به انتخاب نمی‌شی.

- چرا؟

- چون با من تجربه‌اش کردی...احتمالا تا ابد توی ذهنت ثبت شدم.

- یعنی چی؟

- بهش فکر نکن ساموئل.

「 #Azazel  ⁞ #ارسالی 」

@VKook_i
@vkooki_fic


سلام به همراهان همیشگی و پرمحبتم.
متاسفانه باید بگم که امشب پارت جدید سوداد آپ نخواهد شد.
هفته‌ی به شدت سختی رو گذروندم و نتونستم اون‌طور که باید، پارت جدید رو آماده کنم.
از نگاهِ منتظر و ارزشمندتون عذر می‌خوام. 💛

#‌‌Saren
#Saudade


Said you loved me more
But I'm the one who burned

گفتی بیشتر از همه دوستم داری
اما این من بودم که سوختم

#Azazel  ❘ #Music

@Vkook_i ༢࿔ུ
@vkooki_fic ༢࿔ུ


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
𝐓𝐡𝐞 𝐀𝐳𝐚𝐳𝐞𝐥
آمین من وارونه‌اس پس
مرا ستایش کن...
در رحم من وارث تاریکی می‌تپد
مرا ستایش کن، رحم من محراب اوست
فرزند اَزازِل

بخواب گناه‌کار کوچک من
گهواره‌ات کنار گور من آماده‌اس
فرشته‌های خدا ازت محافظت نمی‌کنن
اونا دارن آرزوی مرگتو زمزمه می‌کنن
چون ازت می‌ترسن
شب بخیر فرزندم، فرمانروای من

「 #Azazel  ⁞ #spoil 」

@VKook_i
@vkooki_fic


سلام به نوردونه‌های عزیزم
ستاره‌های قشنگم متاسفانه این هفته نتونستم پارت جدید رو اونطور که درخور نگاه ارزشمند شما باشه حاضر کنم. لطفاً براش یکمی صبر کنید، پنجشنبه‌ی آینده با یه پارت هیجان انگیز و مهم در خدمتتونم.
مرسی از این‌که همیشه حمایت می‌کنید. 💫💛🩷

#Lagoon
#jill


برای شوالیه‌یِ غمناکِ من🖤
مردی که زیر بار سنگین گذشته‌ش و تنهایی‌اش شکست خورده!

این سنگینی... دیگه نیستم انگار
توی تنم گم شدم
ولی من با برف ساخته شدم... سرد، زودشکن
فصل‌ها عوض نمی‌شن
نادونی هم هنوز همونه
این تنهایی رو می‌خوام
لازم دارم این خلوتو، فقط واسه خودم


#TheKnight  ❘ #Music

@Vkook_i ༢࿔ུ
@vkooki_fic ༢࿔ུ



Показано 12 последних публикаций.