#آیینهای_شامانی_در_ایران_باستان
#جشن_سده_بر_پایه_آیین_مهر
#نوشته_دوم
#داتیس_مهرابیان
#بخش_چهل_و_هشتم
در بامداد روان بخش آبان روز از بهمن ماه ،
رپیتاوین ، دوشیزه نی نواز ( سیمرغ یا ایزد بخشاینده ی فروغ و گرما ، به ریخت آذرخش از آسمان فرود می آید و در زهدان زمین (آرمیتی) فرو می رود و خوان گسترده ی زیر زمین که انبوهه ی چشمه ساران و ریشه های درختان و تخم ها (هاگ ها) است را گرم می سازد.
ریپتاوین سیمرغ جوان و جوان ساز با نواختن نای خود ، هر چیزی را در زیر زمین جان بخشیده به روش و رویش فرا می خواند تا گرم شوند و آماده ی بارور شدن در فروردین گردند.
از این روز تا سپیده دمِ نوروز ، در فروردین ماه ، چهل و نه روز ، زمان است ، از این رو جشن سده را جشن هفت هفته هم می گویند ، چون هستی پس از چهل و نه روز بارور گشته و دشتها و بستان های فروردین را زنده و شکوفا می سازد.
چنین دختِ خُم_چشمِ این میکده
بخوانَد زِ فرزانِ جشنِ سَده
جوانبخت ، ببرِ بیان ، را سوار
دَمَد شاد-فَرتورَش از چشمه سار
نوازنده ی نایِ نی ، شادمان
ز مینای چشمش دمان آسمان
نَهَد در دلِ خاک و در شاخه ها
سرورِ شکوفاییِ شاد را
که بَغ ایزدِ آب و خاک و گیاه
اَناهید روشن روان از پگاه
بخواند همه ، مردمان را بام
به جشن سده ، روز فرخنده نام
کز آبانیِ آب های روان
بخیزند خندان لب و شادمان
چنان آتشِ مهر ، عشق آفرین
که زیبایی افزون شود ، در زمین.
بر پایه پژوهش های شادروان پرفسور منوچهر جمالی ، جامه رستم در شاهنامه از پوست ببر بیان است چرا که ببر جانوریست زیست کننده در کنار رودخانه ها و آبهای روان و نماد ایزد آناهیتا است. بیان هم همان بغان است ( بَغ- ایزد ببر بیان = ببر بَغان یا مغان ، ایزد آب) و رستم شاهنامه ، بر کیشِ مغانی یا هستی پرستی است ، وی با پوشیدن جامه آناهیتا بر تن ، جانِ خویش را از هر گزندی دور می سازد.
#درخت_سده هم نام همان درختی بوده که سیمرغ بر فراز آن می نشسته برای همین در بُندَهِشن ، آشیانه سیمرغ ، بر فراز سه درخت است که به هم پیچیده و پیوسته اند (گویی همان درخت جاودانِ زندگانیست.)
نیاکان مان همچنین آتش فروزانِ سده را بر روی بامها می افروختند چون بام خانه بر گرفته از بامداد (جایگاه نخستین فروغ خورشید ) مانند نشانه ی گنبد نیلگون یا نیما ، جایگاه آذرخش است.
این سه ایزد ، سه دایه یا سه پرستار در پاسداری از جان هستند و هر جانی را از هر گزندی دور می کنند یا رهائی می بخشند ، چنان که در گزیده زاد اسپَرم ، بخش دهم ، پاره سوم ، همین سه ایزد به یاری زرتشت می شتابند تا او را از گزند دشمنی که می خواهد سرش را سخت بپیچد ، رهایی بخشند.
دیگر ادیان به ویژه مسیحیت که برگردانِ آیین مهری یا میتراییسم ایرانی است و اسلام که بسیار زیر چتر برداشت و گزینش از ادیان کهن ایران به ویژه از زرتشت است ، گویی از باورهای استوره ای (اسطوره ای ) ما ایرانیان ریشه گرفته و رسایی یافته اند ، بر پایه ی این داده ها ، ایزد بانوان سه گانه ، که برانگیزاننده به آبستنی بوده اند ، می توانند سرچشمه داستان همان سه ایزد یا سه مُغ پارسی باشند که مژده زایش عیسای کودک را می دهند و چه بسا در برداشتی دیگر ، همین سه ایزد باشند آن سه فرشته ای که سینه و شکم محمد را در کودکی میگشایند و پاک می سازند و پیامبر اسلام همین شوَند ها را سبب سازِ رسالت خودش می دانست.(اشاره شده در تاریخ طبری )
#بن_مایه پژوهش شعرها :
#تاریخ_طبری
#آثار_پرفسور_منوچهر_جمالی
#کانال_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis