یه مفهومی هست به اسم نظریه قاشق. این مفهوم بیشتر درباره آدمهایی که با بیماریهای مزمن و معلولیت درگیرن، و اینکه چطور روزشونو تا شب میرسونن، استفاده میشه. ولی من فکر میکنم واسه همه صادقه.
کل فلسفهی نظریه قاشق اینه که، انرژی شما طی روز محدوده. و هر کاری که تو برنامه امروزتونه، حتی حموم کردن، انرژی میبره. پس شما باید آگاه باشین که یه بودجه انرژی دارین و نحوه خرج کردنشو باید مدیریت کنین.
اگر فرض کنیم که شما هر روز بیست قاشق انرژی دارین، این بیست قاشق رو (بسته به اولویتهاتون) پخش میکنین بین کارایی که تو اون روز دارین. حالا ممکنه قد سی قاشق انرژی داشته باشین، و قد ده تا قاشق کار داشته باشین. یا ممکنه ده تا قاشق انرژی داشته باشین، و سی تا قاشق کار ریخته باشه سرتون.
باید به اینکه چقدر انرژی دارین آگاه باشین، و به اینکه شاید انرژیتون به اندازه کاراتون نباشه. باید حواستون باشه که همه روزا به یه اندازه قاشق ندارن؛ بعضی روزا بیستوپنج تا قاشق دارن، بعضی روزا دهتا. بعضی روزا میشه وسطش شارژ گرفت و تعداد قاشقا رو زیاد کرد، بعضی روزا خود گذر زمان قاشق مصرف میکنه و میزنه تو سر سطح انرژیتون.
آدما یه دریا انرژی نیستن که تموم نشن.
کل فلسفهی نظریه قاشق اینه که، انرژی شما طی روز محدوده. و هر کاری که تو برنامه امروزتونه، حتی حموم کردن، انرژی میبره. پس شما باید آگاه باشین که یه بودجه انرژی دارین و نحوه خرج کردنشو باید مدیریت کنین.
اگر فرض کنیم که شما هر روز بیست قاشق انرژی دارین، این بیست قاشق رو (بسته به اولویتهاتون) پخش میکنین بین کارایی که تو اون روز دارین. حالا ممکنه قد سی قاشق انرژی داشته باشین، و قد ده تا قاشق کار داشته باشین. یا ممکنه ده تا قاشق انرژی داشته باشین، و سی تا قاشق کار ریخته باشه سرتون.
باید به اینکه چقدر انرژی دارین آگاه باشین، و به اینکه شاید انرژیتون به اندازه کاراتون نباشه. باید حواستون باشه که همه روزا به یه اندازه قاشق ندارن؛ بعضی روزا بیستوپنج تا قاشق دارن، بعضی روزا دهتا. بعضی روزا میشه وسطش شارژ گرفت و تعداد قاشقا رو زیاد کرد، بعضی روزا خود گذر زمان قاشق مصرف میکنه و میزنه تو سر سطح انرژیتون.
آدما یه دریا انرژی نیستن که تموم نشن.