اندیشکده تهران | Tehran Institute


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: не указана


اندیشکده تهران
در تهران پیرامون سیاست و اقتصاد و جامعه گفت‌وگو می‌کنیم.
ارتباط با ما:
@InstituteTehranAdmin
آدرس سایت اندیشکده تهران:
https://institutetehran.com

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


🌐 انتخابات آلمان؛ پیروزی مورد انتظار «دموکرات مسیحی» و سناریوهای ائتلاف‌سازی

#تحلیل_کوتاه

🔹انتخابات پارلمانی آلمان که دیروز یکشنبه برگزار شد، نتایج قابل توجهی به همراه داشت که نشان‌دهنده تغییرات اساسی در آینده سیاسی و اجتماعی آلمان است. در این انتخابات، حزب اتحادیه ‏دموکرات مسیحی (‏CDU‏) با کسب ۲۸.۵٪ از آراء (۲۰۸ کرسی)، حزب آلترناتیو برای آلمان (‏AfD‏) ‏با ۲۰.۸٪ (۱۵۲ کرسی)، حزب سوسیال دموکرات (‏SD‏) با ۱۶.۴٪ (۱۲۰ کرسی)، حزب سبزها ‌‏(‏Grüne‏) با ۱۱.۶٪ (۸۵ کرسی) و حزب چپ‌ها‎ ‌‏(‏Die Linke‏) با ۸.۷% (۶۵ کرسی) به ترتیب ‏بیشترین آراء را کسب کردند و به پارلمان راه یافتند.

🔸به دلیل قانون حد نصاب ۵٪ رأی برای ورود به پارلمان، احزاب واگن‌کنشت (‏BSW‏) با ۴.۹۷٪ ‏و دموکراتیک آزاد (‏FDP‏) با ۴.۳٪ نتوانستند به پارلمان راه یابند. همچنین، نرخ مشارکت در این ‏انتخابات به ۸۲.۵٪ رسید که رکورد مشارکت جدیدی از سال ۱۹۹۰ است. حزب چپ‌ها در ‏میان جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال و حزب دموکرات مسیحی در میان شهروندان بالای ۶۰ سال، محبوب‌ترین احزاب ‏بودند.‏

💢 ائتلاف‌های احتمالی دولت آینده آلمان

🔸عدم دستیابی احزاب واگن‌کنشت و دموکرات آزاد به حد نصاب، موجب افزایش تعداد کرسی‌های احزاب ‏بزرگ، به‌ویژه دموکرات مسیحی، شده است؛ اما این به‌معنی تسهیل تشکیل ائتلاف برای دولت نیست. برای کسب اکثریت پارلمان، حداقل ۳۱۶ کرسی لازم است. تنها دو حالت ائتلاف دو حزبی ‏می‌تواند به این اکثریت برسد: ائتلاف حزب دموکرات مسیحی با سوسیال دموکرات‌ها یا آلترناتیو برای آلمان. ‏در سایر موارد، ائتلاف باید از حداقل سه حزب تشکیل شود.‏

🔸حزب دموکرات مسیحی پیشتر هرگونه ائتلاف با احزاب آلترناتیو برای آلمان و سبزها را رد و بر لزوم ‏کم‌تعداد بودن ائتلاف تأکید کرده است. از سوی دیگر، شولتس، رهبر حزب سوسیال دموکرات، شخصا ‏هرگونه ائتلاف با دموکرات مسیحی را نفی کرده که این امر می‌تواند به معنای عدم حضور او در ائتلاف یا ‏کناره‌گیری از رهبری حزب باشد. این وضعیت نشان می‌دهد که رهبر حزب دموکرات مسیحی، فریدریش ‏مرتس برای تشکیل ائتلاف با چالش‌های جدی مواجه خواهد بود. محتمل‌ترین سناریو، تغییر رهبری در ‏سوسیال دموکرات‌ها و ائتلاف آن‌ها با دموکرات مسیحی است. سناریوهای دیگر مانند عدم حضور ‏دموکرات مسیحی در ائتلاف دولت یا ائتلاف آن‌ها با سبزها و یا آلترناتیو برای آلمان بسیار نامحتمل است. با توجه به نتایج، هر ائتلافی که شکل بگیرد، همچنان در سیاست ‏خارجی، مهاجرت و سیاست‌های اقتصادی با اختلاف‌نظر مواجه خواهد بود و نمی‌تواند ائتلاف مستحکمی ‏تشکیل دهد.‏

💢برندگان و بازندگان انتخابات

🔸احزابی که در این انتخابات رشد داشتند عبارتند از: ۱. دموکرات مسیحی (۴.۳٪)، ۲. آلترناتیو برای ‏آلمان (۱۰.۴٪)، و ۳. چپ‌ها (۳.۸٪). در مقابل، احزابی که کاهش رأی داشته‌اند شامل: ۱. دموکرات ‏آزاد (۷٪)، ۲. سوسیال دموکرات (۹.۲٪)، و ۳. سبزها (۳٪) هستند. برنده اصلی این ‏انتخابات حزب دموکرات مسیحی و محافظه‌کاران هستند. همچنین، حزب آلترناتیو برای آلمان به عنوان یکی ‏از بزرگ‌ترین برنده‌های این انتخابات مطرح می‌شود، اما این بدان معنا نیست که نفوذ و تأثیرگذاری آن بر ‏آلمان افزایش چشمگیر یافته باشد. بزرگ‌ترین بازندگان این انتخابات نیز حزب سوسیال دموکرات و ‏محیط‌زیست‌گرایان هستند که در آینده سیاسی کشور نیز تأثیر کمتری خواهند داشت.‏

💢آینده آلترناتیو برای آلمان

🔸با نگاهی به نقشه رأی‌دهندگان آلمان، مشخص می‌شود که بسیاری از طرفداران حزب آلترناتیو برای آلمان در ‏ایالت‌های سابقاً متعلق به آلمان شرقی سکونت دارند. همچنین محبوبیت این حزب در میان جوانان بیشتر از ‏سایر گروه‌های سنی نیست. رشد ۱۰% این حزب دستاورد بزرگی نیست؛ زیرا به دلیل ‏تحریم‌های اعمال‌شده توسط دیگر احزاب، همچنان توانایی تشکیل یا حضور در ائتلاف دولت را ندارد. حمایت ‏ایلان ماسک و دولت ترامپ از این حزب است که می‌تواند برگ برنده‌ای برای نفوذ آن در سپهر ‏سیاسی آلمان و اروپا باشد. به طور کلی، موقعیت حزب در آینده بهبود خواهد یافت، اما نه به اندازه‌ای که بزرگ‌نمایی می‌شود.‏

💢جمع‌بندی

✅نتایج انتخابات آلمان نشان‌دهنده تغییرات عمیق در ساختار سیاسی کشور است و چالش‌های ‏جدی برای تشکیل دولت آینده به همراه دارد. با وجود افزایش رأی برخی احزاب، اختلافات عمیق در ‏سیاست‌های کلیدی هنوز پابرجاست و آینده سیاسی آلمان در هاله‌ای از عدم قطعیت است. رهبر حزب ‏دموکرات مسیحی، مرتس برنده اصلی این انتخابات بود و محتمل است که با حزب سوسیال دموکرات ائتلاف ‏دولت را تشکیل دهد.‏

🔄مطالب مرتبط:
▫️انتخابات‌های سرنوشت‌ساز اروپا در سال ۲۰۲۵
▫️
نامزدهای صدراعظمی آلمان؛ فردریش مرتس شانس اول
▫️
فروپاشی دولت آلمان، دلایل و پیامدها

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/287
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🔵 فشار حداکثری و سرنوشت توافق چابهار

#اکوتهران

🔸یکی از بندهای سند اخیر امضا شده توسط دونالد ترامپ با موضوع احیای رویکرد فشار حداکثری علیه ایران، به وزیر خارجه آمریکا ماموریت می‌دهد تا نسبت به «تعدیل یا لغو معافیت‌های تحریمی، بالاخص مواردی که هر درجه‌ای از گشایش اقتصادی و مالی برای ایران فراهم می‌کنند، از جمله موارد مربوط به پروژه بندر چابهار» اقدام نماید. این در حالی است که در نوامبر ۲۰۱۸ و پس از خروج ایالات متحده از برجام، فعالیت بندر چابهار به صورت محدود ناظر بر فرآیند بازسازی و توسعه افغانستان از تحریم‌های ایالات متحده مستثنی دانسته شد و این استثنا محدود تاکنون از سوی ایالات متحده ملغی اعلام نشده است.

🔹این استثنای تحریمی از یک طرف بر تداوم حضور طرف هندی در پروژه تاثیر بسزایی دارد و از طرف دیگر تاثیر آن بر عملکرد و ترافیک بندری روشن نیست. براساس آمارهای اعلامی از سوی منابع هندی، این بندر از سال ۲۰۱۸ تاکنون ۹۰ هزار TEU (معادل کانتینر ۲۰ فوت) بار کانتینری و بیش از ۸.۴ میلیون تن بار فله و جنرال کارگو مدیریت نموده است. همچنین مطابق با قرارداد ده ساله تجهیز و بهره‌برداری بندر چابهار که پس از فراز و نشیب‌های بسیار سرانجام در اردیبهشت ۱۴۰۳ منعقد گردید، هند متعهد به سرمایه‌گذاری ۱۲۰ میلیون دلار در تجهیزات راهبردی بندر و همچنین تامین خط اعتباری به ارزش ۲۵۰ میلیون دلار با هدف توسعه بندر است که براساس گزارش وزارت خارجه هند در پایان سال ۲۰۲۴ حدود ۲۴ میلیون دلار از سرمایه‌گذاری معهود تحقق یافته است.

💢علل معافیت

🔹اعطای معافیت تحریمی به بندر چابهار در دوره پیشین کمپین فشار حداکثری بیش از آنکه مربوط به ایران باشد، مربوط به راهبرد جنوب آسیا و افغانستان دونالد ترامپ بود. تداوم فعالیت بندر چابهار در چارچوب این راهبرد به دو دلیل مورد توجه ایالات متحده آمریکا بود:

1️⃣ اتصال به آب‌های آزاد از مسیر چابهار بالاخص به سبب کاهش وابستگی به بنادر پاکستان برای افغانستان مطلوبیت دارد. ایالات متحده نیز در آن برهه زمانی در افغانستان کماکان به تثبیت دولت اشرف غنی و نظام جمهوری امیدوار بود و تداوم فعالیت بندر چابهار را برای تقویت افغانستان ضروری تلقی می‌کرد.

2️⃣ دسترسی به آسیای مرکزی و افغانستان برای هند از مسیر پاکستان مقدور نیست و مسیر چابهار تنها بدیل قابل استفاده هند برای گسترش تجارت و افزایش حضور در این مناطق است. هند در نظام پیشین افغانستان، پروژه‌های توسعه‌ای متعددی (مانند جاده دلارام-زرنج و ساختمان شورای ملی) را به اجرا رساند و ایالات متحده نیز به افزایش نقش هند در محیط افغانستان تمایل داشت. با درجه اهمیتی بالنسبه کمتر، ایالات متحده حضور هند در آسیای مرکزی را نیز برای موازنه چین مطلوب تلقی می‌کرد.

🔹معافیت تحریمی چابهار در چنین بستری تحقق یافت و طرح مسئله «تعدیل یا لغو معافیت تحریمی بندر چابهار» نیز در بستری مشابه قابل ارزیابی است. به نظر می‌رسد که با خروج آمریکا از افغانستان و استقرار طالبان، تداوم فعالیت بندر چابهار وجاهت خود را در راهبرد جنوب آسیا و افغانستان ایالات متحده از دست داده باشد.

💢سرنوشت معافیت

🔹در واقع، دولت جدید ایالات متحده برخلاف دوره پیشین اکنون مایل است طالبان را در افغانستان تحت فشار قرار دهد و تضعیف چابهار علاوه بر منزوی‌ساختن ایران از این حیث نیز برای ایالات متحده مطلوب شمرده می‌شود. در این خصوص، تنها ملاحظه احتمالی ایالات متحده ملاحظه منافع اقتصادی هند و تثبیت حضور این کشور در آسیای مرکزی خواهد بود که این ملاحظه نیز با توجه به اقدامات بی‌پروای ترامپ علیه منافع دوستان و متحدان آمریکا مولفه موثری محسوب نمی‌شود.

✅بر همین اساس، در یک سناریوی خوش‌بینانه‌، ایالات متحده آمریکا از لغو معافیت بندر چابهار به عنوان ابزاری برای چانه‌زنی با هند بر سر توافقات تجاری دوجانبه از جمله کاهش کسری تجاری ۵۰ میلیارد دلاری استفاده خواهد کرد. در یک سناریوی واقع‌بینانه نیز معافیت تحریمی اعطا شده به بندر چابهار به صورت رسمی لغو خواهد شد. با توجه به اینکه هند در سال‌های گذشته نیز تسلیم فشارهای تحریمی ایالات متحده گردیده و در سطح کلان به تحریم‌های مذکور پایبندی نشان می‌دهد، به‌نظر می‌رسد تداوم سرمایه‌گذاری و پیشبرد پروژه توسط این کشور احتمال کمی داشته باشد.

🔄مطالب مرتبط:
▫️مودی در مهمان‌خانه ریاست جمهوری آمریکا


✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/286
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 واکنش‌ها به طرح ترامپ برای غزه؛ از مخالفت‌های صریح تا ابراز سردرگمی

#تحلیل_کوتاه

🔹می‌توان گفت در میان سخنان و اقدامات ترامپ در خاورمیانه تاکنون چیزی شگفت‌آورتر از طرح خرید غزه و بیرون‌راندن دو میلیون فلسطینی از آن دیده نشده است. در حالی ترامپ با صراحت از این برنامه صحبت می‌کند که هیچ کشوری با آن موافقت نکرده و تنها اسرائیل و آرژانتین واکنش مثبتی داشته‌اند. این برنامه به قدری غیرعملی و غیراخلافی است بسیاری از کشورهای عربی، از جمله متحدین نزدیک آمریکا مثل اردن و عربستان سعودی و همچنین کشورهای اروپایی شدیداً با آن مخالفت کرده‌اند.

🔸چندین علت را می‌توان برای مطرح‌کردن چنین برنامه‌ای درنظرگرفت. نخست، ترکیب کابینه دولت دوم ترامپ، برخلاف کابینه دو سال نخست دوره اول، اعضایی ندارد که بتواند جلوی چنین اقداماتی را بگیرد. در دوره نخست کسانی همچون رکس تیلرسون (وزیر امور خارجه) یا هربرت مک‌مستر (مشاور امنیت ملی) تا حدی برای ترامپ مانع ایجاد می‌کردند. با این حال ترامپ از ۲۰۱۹ با جایگزینی چنین اعضایی با دست بازتری حقوق بین‌الملل را نقض کرد، همچون به‌رسمیت‌شناختن الحاق بلندی‌های جولان به اسرائیل. دوم، ترامپ تجربه‌های موفقی از دوره نخست برای انجام چنین کاری دارد. او در سال ۲۰۱۷ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل پذیرفت و سپس سفارت آمریکا را به این شهر منتقل کرد.

🔸مسئله دلایل شخص ترامپ نیز اهمیت دارد. تحلیل‌گران انگیزه‌های مختلفی را برای چنین کاری بر شمرده‌اند: ۱. پایان‌دادن دائمی به منازعه اسرائیل و فلسطینیان (برای کاهش درگیری‌های آمریکا در منطقه) ۲. خصلت ذاتا معامله‌گرانه ۳. حمایت ثروتمندان یهودی در انتخابات از ترامپ (همچون مریام ادلسون، همسر شلدون ادلسون)

🔸واکنش کشورها به این طرح تقریباً یکپارچه بوده است. عربستان سعودی، مصر و اردن، صراحتا با این طرح مخالفت کردند. عربستان اعلام کرد که با وجود چنین طرحی نمی‌تواند روابط خود را با اسرائیل عادی‌سازی کند. اتحادیه اروپا، اعلام کرد که تنها راه‌حل دو-دولتی و بازسازی غزه را می‌پذیرد. کی استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا نیز بر همین موارد تأکید کرد. آنتونیو تایانی، وزیرامور خارجه ایتالیا نیز جابجایی جمعیت غزه را دشوار دانست و بر راه‌حل دودولتی تأکید کرد. آنالِنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان طی بیانیه‌ای گفت که اخراج غیرنظامیان فلسطینی از غزه غیرقابل قبول و مغایر با قوانین بین‌المللی است. در این میان ژاپن ابراز سردرگمی و آرژانتین ابراز امیدواری کرد.

🔸چنین واکنش‌های دو علت اصلی دارند. نخست، علی‌رغم اینکه دولت‌ها منافع ملی خود را به حقوق و هنجارهای بین‌المللی ترجیح می‌دهند؛ با نقض فاحش آن‌ها نیز مخالفت می‌کنند؛ زیرا حقوق بین‌الملل برای دولت‌ها در تنظیم روابط میان خودشان کاربرد دارد. در صورتی که آمریکا به عنوان ابرقدرت نظام بین‌الملل چنین کاری کند، اساس هنجارهای بین‌المللی مورد قبول پس از جنگ جهانی دوم آسیب می‌بیند. دلیل دوم، افکار عمومی کشورهای غربی و عربی است. برنامه ترامپ برای غزه چیزی جز پاکسازی قومی نیست که از جنگ ۱۹۴۸ سابقه نداشته است. اگر رهبران عرب و غرب چنین طرحی را بپذیرند با واکنش و فشار از جانب افکار عمومی خود مواجه خواهند شد.

🔸افزون بر بعد هنجاری و اخلاقی، غیرعملی‌بودن طرح نیز مطرح است. هرگونه تلاش برای خارج‌کردن مردم غزه با واکنش حماس و مردم مواجه خواهد شد و این می‌تواند آتش جنگ را دوباره شعله‌ور کند. همچنین ۲ میلیون نفر رقم بسیار بالایی برای جابجایی از یک مکان به مکان دیگر است. نگرانی‌های امنیتی اردن و مصر نیز جدی هستند. با توجه به اینکه نیروی نظامی حماس همچنان فعال است؛ جابجایی مردم غزه می‌تواند به معنای ورود آن به دو کشور مذکور باشد و آن‌ها را دچار بحران امنیتی و جمعیتی بکند. این موضوع در خصوص اردن جدی‌تر است. ‌هم‌اکنون اکثریت جمعیت اردن فلسطینی‌تبار است که این موضوع در جای خود برای رهبران اردن عامل نگرانی است، مخصوصاً که این کشور سابقه درگیری نظامی داخلی با سازمان آزادی بخش فلسطین را نیز دارد.

✅طرح ترامپ به نظم امنیتی مطلوب آمریکا در منطقه نیز آسیب‌ می‌رساند. کشتار اسرائیل در غزه به اندازه کافی عادی‌سازی روابط با اسرائیل را دشوار کرده و اگر ترامپ بخواهد بر طرح خود پافشاری کند، پروژه عادی‌سازی بیشتر به خطر می‌افتد. به همین دلیل عربستان سعودی در حال پیشنهاد طرح جایگزین با محوریت بازسازی غزه و اداره آن توسط تشکیلات خودگران هستند. براین اساس ترامپ احتمالاً از طرح خود عقب‌نشینی می‌کند، کما اینکه گفته است آن را تحمیل نمی‌کند.

🔄مطالب مرتبط:
▫️طوفان الاقصی و شکاف در رویکرد اروپایی به مسئله فلسطین
▫️
۵ دلیل اطمینان ترامپ از طرح انتقال اجباری مردم غزه به مصر و اردن

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/285
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 سفر وزیر خارجه سودان ‌به تهران و تلاش ایران برای گسترش عمق راهبردی مقاومت

#تحلیل_کوتاه

🔹سفر وزیر خارجه سودان به تهران در هفته گذشته و امضای دو سند تفاهم، نشان‌دهنده بهبود روابط ایران و سودان پس از سال‌ها قطع ارتباط است. سودان در سال ۲۰۱۶ در همسویی کامل با عربستان روابط خود با ایران ‏را قطع کرد. با سقوط عمر البشیر در سال ۲۰۱۹ و پیش گرفتن روند عادی‌سازی با اسرائیل توسط نظام ‏جدید سودان این قطع روابط ادامه یافت. با شکاف میان ارتش سودان و ‏نیروهای پشتیبانی سریع به عنوان نیرویی طرفدار رابطه با اسرائیل و همچنین بهبود روابط ایران و عربستان، دولت ‏جدید سودان با هدایت ارتش این کشور تلاش کرده روابط خود با ایران را احیا و بهبود بخشد.

💢وضعیت سودان پس از سقوط عمر البشیر

🔸پس از سرنگونی البشیر، ارتش سودان به رهبری برهان و نیروهای پشتیبانی سریع به فرماندهی حمیدتی کنترل کشور را در دست گرفتند. در این دوره، سودان در مدار امارات و رژیم صهیونیستی قرار گرفت و در سال ۲۰۲۰ توافق عادی‌سازی با اسرائیل را امضا کرد. با این حال، اختلافات بین برهان و حمیدتی و اعتراضات مردمی در مارس ۲۰۲۴، روند عادی‌سازی را متوقف کرد. این شکاف باعث شد ارتش سودان به سمت ایران و روسیه متمایل شود و به دنبال تأمین سلاح برای مقابله با نیروهای حمیدتی باشد.

💢متوقف کردن روند عادی سازی و نزدیکی به ایران

🔸برهان پس از اعتراضات مردمی در مارس ۲۰۲۴، روند عادی‌سازی روابط را متوقف کرد. هرچند او اظهارات ضدصهیونیستی صریحی نداشت، توقف روند عادی‌سازی برای این رژیم بسیار سنگین بود. علاوه بر آن، برخی گزارش‌ها ادعا کرده‌اند که ارتش سودان پهپادهای ایرانی از جمله «مهاجر 6» را خریداری کرده است.

🔸در ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۴، رژیم صهیونیستی اقدام به ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران و فواد شکر، ‏یکی از فرماندهان ارشد حزب‌الله در بیروت، کرد. همزمان، نیروهای پشتیبانی سریع ، برهان را ترور کردند، اما او ‏از این سوءقصد جان سالم به در برد. با توجه به این همزمانی احتمال می‌رود نیروهای حمیدتی با حمایت و ‏پشتیبانی رژیم این ترور را انجام داده باشند.

💢ژئوپلیتیک سودان فرصتی برای تعمیق عمق راهبردی مقاومت

🔸سودان، سومین کشور بزرگ آفریقا، با دارا بودن ۸۵۳ کیلومتر ساحل در دریای سرخ، از موقعیت استراتژیک مهمی برخوردار است. بندر پورت سودان، دومین بندر بزرگ دریای سرخ، به دلیل نزدیکی به کانال سوئز و تنگه باب‌المندب، نقش کلیدی در تجارت و امور نظامی منطقه ایفا می‌کند. این موقعیت برای ایران نیز از اهمیت ژئواستراتژیک برخوردار است، چرا که می‌تواند به تقویت توان عملیاتی ایران و گروه‌های مقاومت مانند انصارالله یمن کمک کند.

🔸رود نیل، که از سودان عبور می‌کند، نیز عامل مهمی در رقابت‌های هیدروپلیتیک منطقه است. رژیم صهیونیستی از دهه ۱۹۷۰ تلاش کرده تا با اجرای طرح‌های سدسازی در سودان و اتیوپی، مانند سد النهضه، بر مصر فشار بیاورد و آب نیل را به سرزمین‌های اشغالی انتقال دهد. این اقدامات بخشی از استراتژی بلندمدت این رژیم برای کنترل منابع آبی منطقه است.

🔸سودان با دارا بودن منابع آبی فراوان و زمین‌های حاصلخیز، شریک مناسبی برای همکاری در حوزه کشاورزی است. نیاز کشورهای آفریقایی به فناوری و تجهیزات صنعتی ایران نیز فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌های مشترک ایجاد می‌کند. بهبود روابط با سودان می‌تواند به ایران کمک کند تا جایگاه خود را در منطقه آفریقا تقویت کند.

💢مواد و ذخایر معدنی سودان پشتوانه‌ای قابل اتکا برای تجارت دوجانبه

🔸سودان با منابع طبیعی غنی مانند نفت، طلا، سنگ‌آهن، کرومیت، مس و اورانیوم، از اهمیت اقتصادی بالایی برخوردار است. پس از جدایی سودان جنوبی در ۲۰۱۱، بخش عمده‌ای از ذخایر نفتی خود را از دست داد، اما همچنان در تولید طلا رتبه سوم آفریقا را دارد و ذخایر طلای آن حدود ۱۵۵۰ تن است. سودان همچنین دارای ۱.۵ میلیون تن اورانیوم (رتبه سوم جهان)، ۵ میلیون تن مس، ۱ میلیون تن کرومیت و ۲ میلیارد تن سنگ‌آهن است. همکاری‌های اقتصادی بین دو کشور می‌تواند بر پایه تهاتر و استفاده از ظرفیت‌های فنی و مهندسی ایران باشد.

💢 جمع‌بندی

✅بهبود روابط ایران و سودان پس از سال‌ها قطع ارتباط، نشان‌دهنده تغییر در معادلات منطقه‌ای است. سودان با موقعیت استراتژیک خود در دریای سرخ و منابع طبیعی غنی، می‌تواند به تقویت عمق راهبردی مقاومت کمک کند. این نزدیکی همچنین فرصت‌هایی برای همکاری‌های اقتصادی و امنیتی بین دو کشور ایجاد کرده است. در شرایطی که رژیم صهیونیستی و متحدانش تلاش می‌کنند نفوذ خود در سودان را حفظ کنند، ایران با استفاده از این فرصت‌ها می‌تواند جایگاه خود در منطقه را تقویت کند.

🔁مطالب مرتبط
▫️جنگ داخلی در سودان: نبرد میان برهان و حمیدتی

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/284
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐مراسم تشییع پیکر شهید نصرالله و بازآفرینی قدرت مقاومت در لبنان

#تحلیل_کوتاه

🔹مراسم تشییع شهید سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان و شهید سیدهاشم صفی‌الدین جانشین وی فردا یکشنبه انجام می‌شود. در این خصوص ذکر برخی جنبه‌ها حائز اهمیت است.

💢پرده اول؛ جایگاه جمعیت و تجمع در لبنان

🔸مقوله جمعیت در تئوری‌های سیاسی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است تا جایی ‏که یکی از ارکان چهارگانه و بنیادی کشورها قلمداد می‌شود. در اسلام و شیعه نیز اهتمام ویژه‌‏ای به مقوله مردم، بیعت، تجمع و آئین‎های دسته جمعی وجود دارد. در لبنان موضوع جمعیت از ‏اهمیتی دو چندان برخوردار است؛ اهمیتی که دارای ریشه‌های سیاسی، امنیتی و دینی است. در ‏جامعه موزائیکی و چندپارچه لبنان مقوله جمعیت و مشتقات آن اعم از روحیه جمعی، همبستگی و وفاداری و هیمنه به یکی از ابزارهای موثر قدرت تبدیل شده است. در این کشور، ۱۸ ‏مذهب در سیاست ورزی و اجرای حاکمیت، دارای جایگاه هستند.

🔸اساساً زمینه ‏شکل‌گیری دو جریان سیاسی عمده موجود در لبنان یعنی جریان ۸ مارس و ۱۶ مارس که حامیان ‏مقاومت و رقبای آن را شامل می‌شوند، برخاسته از تجمعی است که در دو تاریخ مذکور (۸ و ۱۶‏ مارس ۲۰۰۵) انجام شده است. تجمعات در لبنان از این قابلیت برخوردارند که مسیر سیاسی و ‏امنیتی کشور را ترسیم، تحکیم و استوار کنند. از آنجا که «مساله سرشماری» در لبنان بنا به ‏ملاحظات امنیتی و سیاسی به تابو تبدیل شده و حتی دولت نیز از انتشار رسمی نفوس و ‏مسکن امتناع می‌کند، جریان‌های سیاسی و مذهبی تلاش می‌کنند قدرت جمعی خود را در قالب ‏گردهمائی‌ها، تظاهرات، راه‌پیمایی‌ها و آن چه موجب به رخ کشیدن جمعیت می‌شود، بروز دهند.‏

💢پرده دوم؛ فراتر از شیعیان

🔸جریان شیعی در لبنان بدون شک از متحدترین و همبسته‌ترین جریان‌های موجود در ‏لبنان است. هیچ جماعتی به اندازه جریان شیعه متحد نیست. نه مسیحیان مارونی که بر اثر نفوذ ‏تاریخی- استعماری فرانسه توانسته‌اند خود را جمعیت غالب لبنان جلوه دهند و نه اهل سنت که ‏مهمترین رکن اجرائی حکومتی را در دست دارند، به میزان شیعیان همبسته و متحد نیستند. با این ‏وجود تجمع ۵ اسفند برای وداع با پیکر رهبر مقاومت لبنان، تجمع شیعیان نیست بلکه جمعیت ‏حامیان مقاومت به معنای عام آن است. حتی مقاومت نه به معنای مقاومت خاص اسلامی بلکه ‏مقاومت در معنی استقلال‌طلبی، آزادی خواهی و عزت. در این معنی است که پیش بینی می‌شود ‏خیل عظیمی از مذاهب مختلف لبنانی و حتی آزادی خواهان دنیا از نحله‌های فکری مختلف در ‏مراسم خاکسپاری شرکت کنند.‏

💢پرده سوم؛ جامعه‌زدایی به عنوان هدف دشمن

🔸دشمنان مقاومت از اهمیت و جایگاه «جمعیت و مردم» در ایده مقاومت و به طور خاص ‏مقاومت در لبنان، مطلع هستند، به همین جهت در سراسر نبرد طوفان‌الاقصی، بخش عظیمی از توان ‏عملیاتی و رسانه‌ای خود را به شکستن انسجام اجتماعی و مردمی محور مقاومت، معطوف کردند. ‏جنایات فجیع علیه جمعیت ساکن در غزه، ویران سازی مناطق مسکونی در جنوب لبنان، تلاش برای ‏دو دستگی بین جمعیت محور مقاومت، ایجاد فضای رعب و تردید برای مردم ایران و ‏بسیاری دیگر از اقدامات امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی دارای پیوست ضد مردمی بوده است. در ‏مواجهه محور ضد مقاومت با مقاومت لبنان، «جامعه زدایی» یکی از مهمترین محورهای آنها بود. به ‏همین جهت تلاش شد اولاً تصویری القا شود که طرفداران مقاومت و میزبانان مقاومت در هیچ ‏کجای لبنان امنیت جانی و روانی نخواهند داشت. ثانیاً لبنان باید در دوگانه مقاومت و ثبات-توسعه ‏یکی را انتخاب کند و ثالثاً چنین وانمود شد که مقاومت در حال حاضر به دلیل واقعیات سیاسی و ‏میدانی موجود، از مردم تهی شده است.‏

💢پرده آخر؛ محوریت مردم سرمشق مقاومت

✅محور مقاومت بارها ثابت ‏کرده که می‌تواند با «محوریت مردم»، تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. تشییع پیکر حاج قاسم ‏سلیمانی با حضور میلیون‌ها نفر در سراسر ایران، یکی از این ابتکارات بود. حضور مردم غزه در ‏جریان تبادل اسرا و همراهی با حماس، یکی دیگر از نمونه‌هایی است که مقاومت توانست با ‏برخورداری از پشتوانه مردمی صحنه را به نفع خود مدیریت کند. اجازه انصارالله یمن برای بازدید ‏عمومی و مردمی از کشتی‌های غول پیکری که موقتاً به نفع مردم فلسطین متوقف و مصادره شدند ‏نمونه‌ای دیگر است و اکنون حزب‌الله که یکی از توانمندی‌های ویژه آن هوشمندی رسانه‌ای و استفاده از ابزارها و تکنیک‌های مادی ‏و معنوی در نبرد شناختی است، به ‏درستی از ظرفیت مردمی و اجتماعی خود برای نشان دادن قدرت مقاومت و خنثی کردن طرح‌های ‏ضداجتماعی دشمن، استفاده خواهد کرد.‏

🔁مطالب مرتبط
▫️راهبرد چندلایه رژیم صهیونیستی در قبال محور مقاومت
▫️معادله «الشّعب والجيش و المقاومة» پابرجاست

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/283
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️چالش‌های رئیس‌جمهور آینده اکوادور: بدهی، خشکسالی و تبهکاری
◼️
شورای روابط خارجی
📝ویل فریمن


#تهران_ریویو

🔹اکوادور به عنوان یکی از کوچک‌ترین کشورهای آمریکای جنوبی با چالش‌های هراس‌انگیزی مواجه است. در چند سال گذشته، اکوادور به دلیل باندهای قاچاق کوکائین از یکی از صلح‌آمیزترین کشورهای آمریکای لاتین به خشونت‌آمیزترین کشور منطقه تبدیل شده است. همچنین این کشور با بحران انرژی روبرو است و خشکسالی‌های ناشی از تغییرات اقلیمی وابستگی کشور به انرژی برق‌آبی را به خطر انداخته و باعث قطعی برق، رشد اقتصادی کم‌رونق و افزایش بدهی شده است. رئیس‌جمهوری که مردم در ۱۳ آوریل انتخاب خواهند کرد (دنیل نوبوآ، رئیس‌جمهور کنونی در برابر نامزد اپوزوسیون لوئیسا گونزالس) باید برای رسیدگی به این بحران‌ها کشور را درمسیر جدیدی قرار دهد.

🔸نتایج دور نخست انتخابات، نمایش قدرتمندی برای نوبوآ، رهبر حزب اقدام دموکراتیک ملی (ADN) بود. علی‌رغم خشونت‌های شدید در ماه ژانویه، چشم‌انداز رشد ضعیف اقتصادی و خاموشی‌های گسترده به دلیل بحران انرژی، نوبوآ برخلاف رؤسای جمهوری پیشین محبوبیت خود را از دست نداد. این می‌تواند به دلایل متعددی باشد: ۱.راهبرد مؤثر کارزار تبلیغات دیجیتالی، ۲.داشتن تصویر یک سیاستمدار جوان، ۳. نتایج اولیه سیاست‌های ضدجرم او.

🔸دور سرنوشت‌ساز دوم نزدیک است. پیروزی هر یک از این دو نامزد وابسته به جذب حمایت جنبش بومی‌های اکوادور خواهد بود که شامل جمعیت قابل توجهی می‌شوند؛ اما به لحاظ سیاسی میان خود شکاف دارند. در دور نخست انتخابات، حزب همسو با بومیان "پاکاکوتیک" به رهبری لئونیداس ایزا ۵٪ از آرای ریاست جمهوری و کرسی‌های قوه مقننه را تصاحب کرد. البته ایزا تاکنوک هرگونه حمایت از دو نامزد مذکور را رد کرده است.

💢چه چیزی در اکوادور و آمریکای جنوبی در خطر است؟

1️⃣ امنیت: بزرگ‌ترین مسئله‌ای که گونزالس و نوبوآ به آن پرداخته‌اند، افزایش خشونت و جنایت در کشور است. در سال ۲۰۲۳، اکوادور به خشونت‌آمیزترین کشور در آمریکای لاتین تبدیل شد و باندهای تبهکاری از بنادر اکوادور به عنوان مسیر اصلی ارسال مواد مخدر به ایالات متحده و اروپا استفاده کردند. پیشتر اکوادور یکی از امن‌ترین کشورهای منطقه بود. بازرسی‌های قضایی اخیر منجر به بازداشت قضات و سیاستمداران به اتهام همکاری با جرائم سازمان‌یافته شد که نشان می‌داد فساد در بخش‌های اصلی دولت چیره شده است. نوبوآ با تعلیق ضمانت‌های قانونی [حقوق شهروندان در قانون اساسی] و استقرار ارتش برای اجرای قوانین داخلی توانست در سال ۲۰۲۴ نرخ قتل را ۱۷٪ کاهش دهد. او همچنین کشف مواد مخدر را افزایش داد و کنترل بر زندان‌های تحت اداره باندهای تبهکاری را بهبود بخشید.

2️⃣ اقتصاد و انرژی: از آنجا که اکوادور به شدت به سدهای برق‌آبی وابستگی دارد و خشکسالی منجر به قطعی برق شده است؛ نوبوآ و گونزالس هر دو تنوع‌بخشی به منابع انرژی را در دستور کار قرار داده‌اند. گونزالس می‌خواهد دولت نقش بیشتری در بخش انرژی داشته باشد. هر دو همچنین وعده تنوع‌بخشی به اقتصاد، توسعه زیرساخت‌ها و گسترش برنامه‌های ضدفقر را داده‌اند. البته تأمین مالی چنین برنامه‌هایی دشوار خواهد بود. اکوادور هم‌اکنون یکی از کندترین رشد‌های اقتصادی آمریکای جنوبی را دارد و سهم بدهی‌های خارجی از تولید ناخالص داخلی به میزان ۳۰٪ نسبت به ۲۰۱۷ افزایش یافته است.

3️⃣ روابط خارجی: اکوادور اهمیت ژئواستراتژیک کشورهایی نظیر مکزیک یا پاناما را در آمریکای لاتین ندارد. امروزه، مهم‌ترین اثر اکوادور بر کشورهای خارجی مربوط به مواد مخدر (تولیدکنندگان کوکائین کلمبیا و پرو از اکوادور به‌عنوان مرکز صادرات استفاده می‌کنند) و مهاجرت به ایالات متحده است. گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده از سال ۲۰۲۲ با بیش از ۲۷۰ هزار مهاجر اکوادوری در مرز میان مکزیک و آمریکا مواجه بوده‌اند. هرچند از سال گذشته، نرخ مهاجرت کاهش یافته اما درصورتی که هر یک از این نامزدها بتواند به وضعیت امنیتی ثبات ببخشد، مهاجرت کاهش بیشتری نیز پیدا خواهد کرد.

✅با نگاهی به ایالات متحده، نوبوآ که پدرش دوست رابرت اف.کندی جونیور بود، تقریباً به‌طور قطع رابطه نزدیک‌تری با دولت دونالد ترامپ خواهد داشت تا گونزالس که حزب چپ‌گرای او از سوی مقامات دولت ترامپ با سوءظن نگریسته می‌شود. این موضوع می‌تواند شانس نوبوآ را برای مذاکره موفقیت‌آمیز در مورد یک توافق‌نامه تجارت آزاد با ایالات متحده افزایش دهد. در مقایسه با نوبوآ، گونزالس ممکن است تمایل بیشتری به تعمیق روابط با چین داشته باشد.

🔄 مطالب مرتبط
▫️تلاش آمریکا برای مهار چین در آمریکا لاتین
▫️
نایب بوکله و تلاش برای پایان دادن به هرج‌ومرج باندهای تبهکاری در السالوادور
▫️واکنش آمریکای لاتین به ترامپ

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/282
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 چگونه اروپا بدون کمک آمریکا می‌تواند از خود دفاع کند؟
◾️ فارن پالیسی
📝 گاروان والش

#روندهای_استراتژیک

🔸در شرایطی که حمایت سنتی آمریکا از اروپا در حال تضعیف است، رهبران اروپایی باید به‌طور مستقل اقداماتی را برای تقویت دفاع از قاره انجام دهند. گاروان والش، مشاور سابق امنیت ملی و بین‌المللی حزب محافظه‌کار بریتانیا، در مقاله‌ای ۱۰ گام ضروری را پیشنهاد می‌کند که اروپا می‌تواند برای دفاع از خود بدون اتکا به آمریکا انجام دهد.

💢ضرورت بازنگری در راهبرد اتکا به آمریکا

🔹پس از حمله تند معاون رئیس‌جمهور آمریکا، جی.دی. ونس، به اروپا در کنفرانس امنیتی مونیخ، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، نشست اضطراری رهبران اروپایی را در پاریس تشکیل داد. هدف این نشست هماهنگی پاسخ اروپا به تهدیدات امنیتی بود. با این حال، این نشست به دلیل اختلافات داخلی، به نتیجه مشخصی نرسید. بریتانیا پیشنهاد اعزام نیروهای حافظ صلح را داد، در حالی که آلمان و ایتالیا تمایلی به افزایش هزینه‌های دفاعی یا اعزام نیرو به اوکراین نشان ندادند.

💢تهدیدات فعلی

🔹اظهارات ونس و طرح‌های ترامپ برای کاهش حمایت از اروپا، تهدیدی جدی برای امنیت اروپا محسوب می‌شوند. ترامپ پیشنهاد کرده‌است که ۵۰ درصد از منابع معدنی اوکراین را در ازای صلح با روسیه دریافت کند، اما اوکراین به‌دلیل هراس از نابودی، تمایل دارد به جنگ ادامه دهد. در صورت تسخیر اوکراین، روسیه از منابع آن برای بازسازی ماشین جنگی خود استفاده خواهد کرد و مردان اوکراینی را به خدمت خواهد گرفت. این سناریو تهدیدی مستقیم برای امنیت اروپا، به‌ویژه کشورهایی مانند لهستان و کشورهای حوزه بالتیک، محسوب می‌شود.

💢۱۰ گام برای تقویت دفاع اروپا

1️⃣مشارکت دادن به زلنسکی در نشست‌های اروپایی: حضور رئیس‌جمهور اوکراین در نشست‌هایی مانند نشست پاریس اهمیت نمادین دارد. اروپا باید در ۲۴ فوریه، سالگرد جنگ، نشستی در کی‌یف برگزار کند تا نشان دهد که اوکراین بخشی از اروپا است و رهبران اروپایی از آن حمایت می‌کنند.

2️⃣ضبط دارایی‌های روسیه: اروپا باید ۱۵۰ میلیارد دلار از دارایی‌های روسیه را که در بانک‌های اروپایی مسدود شده‌است، مصادره کند. این منابع می‌تواند به عنوان غرامت به اوکراین اختصاص یابد و در صنایع دفاعی اوکراین و اروپا سرمایه‌گذاری شود.

3️⃣افزایش هزینه‌های دفاعی: کشورهای بزرگ اتحادیه اروپا باید هزینه‌های دفاعی خود را به ۳ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهند و برنامه‌ای برای رساندن آن به ۵ درصد در سه سال آینده داشته باشند. ایجاد یک بانک بین‌دولتی برای تسهیل این امر پیشنهاد شده‌است.

4️⃣افزایش تولید تسلیحات هسته‌ای: فرانسه و بریتانیا دارای تسلیحات و فناوری هسته‌ای هستند، اما افزایش زرادخانه‌های هسته‌ای نیازمند مشارکت مالی سایر کشورهای بزرگ اروپایی است. تولید تسلیحات زیراستراتژیک نیز باید افزایش یابد.

5️⃣ارسال جنگنده‌های گریپن به اوکراین: سوئد باید حدود ۱۰۰ جنگنده گریپن خود را به اوکراین ارسال کند. این جنگنده‌ها به دلیل هزینه اندک نگهداری و توانایی عملیاتی بالا، برای اوکراین ایده‌آل هستند. بریتانیا و دیگر کشورها می‌توانند از حریم هوایی سوئد محافظت کنند.

6️⃣استفاده از سود صندوق نفت نروژ: نروژ باید از سود اضافی صندوق نفت خود که ناشی از افزایش قیمت انرژی است، برای تأمین هزینه‌های جنگ استفاده کند. بخشی از این منابع می‌تواند برای افزایش تولید توپخانه ۱۵۵ میلی‌متری اختصاص یابد.

7️⃣بازگشایی کارخانه تولید مهمات در بریتانیا: بریتانیا باید کارخانه‌های بزرگ تولید مهمات را که از سال ۲۰۲۲ تعطیل شده‌اند، بازگشایی کند. این اقدام برای تأمین نیازهای نظامی ضروری است.

8️⃣همکاری با مخالفان ترامپ در آمریکا: اروپا باید با مخالفان ترامپ در آمریکا همکاری کند و روابط خود با اعضای معتدل حزب جمهوری‌خواه، مانند مارکو روبیو، حفظ کند. این همکاری می‌تواند تضمینی برای امنیت اروپا باشد.

9️⃣تقویت همکاری‌های نظامی منطقه‌ای: کشورهای حوزه بالتیک و لهستان باید در برنامه‌های بازدارندگی هسته‌ای مشارکت کنند تا از تقسیم اروپای شرقی و غربی توسط روسیه جلوگیری شود.

🔟افزایش تولید تسلیحات متعارف: اروپا باید تولید تسلیحات متعارف مانند تانک‌ها، پهپادها و سیستم‌های دفاع هوایی را افزایش دهد تا توانایی دفاعی خود را در برابر تهدیدات روسیه تقویت کند.

💢نتیجه‌گیری


✅اروپا در شرایط کنونی باید به‌طور مستقل از امنیت خود دفاع کند. با افزایش هزینه‌های دفاعی، تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و استفاده بهینه از منابع موجود، اروپا می‌تواند بدون اتکا به آمریکا، امنیت خود را در برابر تهدیدات روسیه تضمین کند. این اقدامات نه‌تنها برای دفاع از اوکراین، بلکه برای حفظ ثبات و امنیت کل قاره اروپا ضروری است.

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/281
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 چالش سفارت ایران در پکن و گردش در بر پاشنه معیوب

#تحلیل_کوتاه

🔹روند رشد و پیشرفت چین در اقتصاد و سیاست بین‌الملل در سال‌های اخیر تصاعدی بوده است و به تبع آن، نقش این کشور در معادلات و مناسبات بین‌المللی نیز توسعه چشمگیری داشته است. برای نمونه می‌توان به رشد فزاینده تولید ناخالص داخلی چین از حدود ۱.۲ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۰ به نزدیک ۱۹ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴ اشاره نمود. به‌موازات این رشد، بسیاری از کشورها در منطقه و جهان به‌دنبال تقویت روابط دوجانبه خود با این قدرت نوظهور هستند. در حال حاضر چین با تجارت سالانه بیش از ۵۰۵ تریلیون دلاری شریک تجاری نخست بیش از ۱۲۰ کشور دنیا است.

💢 اهمیت و جایگاه چین برای ایران

🔸از سوی دیگر همکاری با چین برای جمهوری اسلامی ایران واجد معنایی فراتر از همکاری‌های مرسوم با سایر کشورهای جهان نیز می‌باشد. عدم اعتقاد به نظم تک‌قطبی و هژمونیک آمریکایی و تلاش در جهت گذار به یک نظم چندقطبی جدید از جمله ویژگی‌های مشترک معنابخش به همکاری‌های راهبردی دو کشور است که خود را در سازوکارهایی نظیر سازمان شانگهای و بریکس نمایان کرده است. همچنین دو کشور روابط خوبی در حوزه اقتصادی دارند که بر پایه نیاز متقابل در حوزه انرژی و کالاهای وارداتی مورد نیاز ایران شکل گرفته است.

🔸چنانکه از آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران برمی‌آید، چین در سال‌های اخیر نخستین شریک تجاری ایران به‌شمار می‌رود. توافق جامع همکاری راهبردی ۲۵ ساله، سرمایه‌گذاری چین در زمینه‌های مختلف انرژی، ترانزیت و زیرساخت و همچنین واردات نفت خام ایران در دوران تحریم تا سقف روزانه ۱.۶ میلیون بشکه نفت خام از جمله مهم‌ترین همکاری‌های مشترک اقتصادی دو کشور در سال‌های اخیر بوده است.

🔸با توجه به تغییر دولت در ایالات متحده و روی کار آمدن مجدد ترامپ و رویکرد تهاجمی آن در مواجهه با هر دو کشور، اهمیت و ضرورت تقویت این روابط نیز تشدید می‌شود. هدف قرار گرفتن صادرات نفتی ایران به چین و کاهش آن تا سقف ۱۰۰ هزار بشکه در روز که به‌عنوان اصلی‌ترین ایده دور جدید تحریم‌های ایران در سخنان وزیر خزانه‌داری ایالات متحده منعکس شد، تائید دیگری بر اهمیت این روابط است.

💢 الزامات نماینده دیپلماتیک ایران در چین

🔸در چنین شرایطی، ادراک درست از اهمیت و پیچیدگی روابط ایران با چین و همچنین دقت و چابکی در تصمیم‌گیری در سطح کلان ضرورت فزاینده‌ای می‌یابد و به تبع آن، نقش سفیر به‌عنوان نماینده عالی دولت جمهوری اسلامی ایران در چین نیز اهمیتی مضاعف خواهد یافت. از همین رو ضرورت دارد شخصیتی که در جایگاه فرستاده تهران قرار می‌گیرد واجد ویژگی‌های مشخصی نظیر سابقه و تجربه دیپلماتیک، شناخت دقیق از محیط اقتصادی و سیاسی کشور مقصد و اشراف بر مناسبات فعلی حاکم بر روابط دو کشور اعم از وضعیت سرمایه‌گذاری، نوع و جنس تجارت دوجانبه، پروژه‌های مشترک فعال و در دست اقدام و مناسبات مرتبط با تحریم و دور زدن تحریم‌ها باشد.

🔸متاسفانه باید اعتراف کرد علی‌رغم اینکه موارد فوق از جمله بدیهیات مورد نیاز برای کسب جایگاه سفارت در هر کشوری است، دولت‌ها در ایران همواره در انتخاب و اعزام فرد مناسب و کارآزموده به‌ویژه در کشورهایی که با آن‌ها روابط راهبردی دارد ضعیف عمل کرده‌اند. مروری کوتاه بر فهرست نمایندگان عالی ایران در چین طی سال‌های گذشته و وضعیت نامقبول روابط دوجانبه باوجود فرصت‌ها و ظرفیت‌های متعدد، گواهی بر این سخن است.

💢اصرار بر اشتباه

🔸مطرح شدن نام عبدالرضا رحمانی فضلی به‌عنوان فرستاده ایران در پکن نشان می‌دهد که در، همچنان بر پاشنه قبلی می‌چرخد. با وجود شایستگی‌های مختلف رحمانی فضلی، فقدان سابقه فعالیت دیپلماتیک جدی در کارنامه کاری ایشان، عدم اشراف به حوزه شرق آسیا به‌ویژه چین و فقدان تسلط لازم در موضوعات اقتصادی که اهم محورهای همکاری دوجانبه را تشکیل می‌دهد از جمله موانعی خواهد بود که اجازه ارتقاء سطح همکاری‌های دو جانبه را نخواهد داد.

🔸علاوه‌بر این، سابقه رحمانی فضلی به‌عنوان وزیر کشور و همچنین مطرح بودن نام ایشان به‌عنوان گزینه دبیری شورای عالی امنیت ملی، نشان از یک شخصیت سیاسی عالی‌رتبه دارد که این موضوع، سوءبرداشت‌هایی از سوی چین به همراه خواهد داشت و ممکن است به نیازمندی بیش از حد ایران به چین تعبیر شود.

✅در مجموع باید گفت انتخاب رحمانی فضلی به‌عنوان سفیر ایران در پکن در موقعیت زمانی کنونی، با خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران از روابط خود با چین تناسب چندانی ندارد و بعید به‌نظر می‌رسد حضور ایشان در پکن باعث ارتقاء سطح روابط شده و یا به ابتکار عملی در گره‌گشایی از مسائل و مشکلات موجود ختم شود.

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/280
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


‏ 🌐 کنفرانس العلا و چالش های نوظهورِ اقتصادهای نوظهور

#تحلیل_کوتاه

🔹شهر العُلا عربستان سعودی روزهای یکشنبه و دوشنبه ۱۶ و ۱۷ فوریه میزبان کنفرانس سالانه فرصت‌ها و ‏چالش‌های اقتصادهای نوظهور بود. این نشست مشترک که از سوی وزارت دارایی عربستان سعودی و دفتر ‏منطقه‌ای صندوق بین‌المللی پول در ریاض سازماندهی شده بود، گروهی منتخب از وزرای دارایی، روسای ‏بانک‌های مرکزی و سیاست‌گذاران بازار‌های نوظهور و همچنین رهبران بخش دولتی و خصوصی، مؤسسات ‏بین‌المللی و دانشگاهیان را میزبانی می‌کرد. از ایران نیز عبدالناصر همتی وزیر امور اقتصادی و دارایی در ‏این کنفرانس شرکت کرد.

🔸روز اول این کنفرانس مبتنی بر مجموعه‌ای از میزگردها در مورد راه‌حل‌های نوآورانه برای تقویت اقتصاد جهانی ‏با تمرکز بر سرمایه‌گذاری پایدار، فین تک و نقش زیرساخت‌ها در حمایت از رشد اقتصادی بود. روز دوم اما با ‏جلسات سنگین‌تر درخصوص استراتژی‌های انطباق با تغییرات اقتصادی جهانی و فرصت‌های همکاری بین ‏بازارهای نوظهور و توسعه یافته، با مشارکت گسترده رهبران تجاری و اقتصادی ادامه یافت.‏

🔸این کنفرانس علاوه بر بررسی فرصت‌های موجود برای ارتقای رقابت‌پذیری اقتصادهای نوظهور، به چندین ‏موضوع اصلی از جمله سیاست‌های پولی و مالی، مدیریت بدهی‌های دولتی و نقش فناوری و هوش مصنوعی در ‏حمایت از توسعه اقتصادی پرداخت. وزیر دارایی عربستان سعودی به عنوان مهمترین مقام سعودی حاضر در این ‏نشست بین‌المللی گفت که باید یک چشم‌انداز بلندمدت و بهبود شرایط اقتصادی برای بازارهای نوظهور وجود ‏داشته باشد و راه‌حل‌هایی برای بدهی‌های دولتی پیدا گردد.‏

🔸مدیر عامل صندوق بین‌المللی پول نیز در سخنان خود به نکته حائز اهمیتی اشاره و تاکید کرد که با توجه به اینکه ‏هوش مصنوعی تأثیر قابل توجهی بر بازار کار در پنج سال آینده خواهد داشت، این مسئله به نوبه خود ‏چالش‌های جدیدی را برای بازارهای نوظهور ایجاد می‌کند که لازمه آن سازگار شدن با واقعیت‌های جدید ‏است.‏

🔸با توجه به اینکه سعودی‌ها این کنفرانس را بستری جهانی با هدف تقویت گفتگو و همکاری برای رسیدگی به ‏چالش‌های اقتصادی پیش روی بازارهای نوظهور به ویژه با توجه به تحولات ساختاری اقتصاد جهانی تعریف ‏کرده‌اند، اهمیت این کنفرانس و همچنین چرایی میزبانی ریاض از چنین اجلاسی روشن‌تر می‌شود.‏

💢در این ارتباط چند گزاره حائز اهمیت و توجه است:‏

1️⃣این کنفرانس و کنفرانس‌های مشابه در شرایط افزایش ریسک‌های سیاسی و عدم قطعیت‌های جهانی ‏برگزار می‌شوند. در واقع دست‌اندرکاران برگزاری چنین جلساتی بنا دارند، بارش فکری مناسبی را از مجموعه‌ای ‏از تجار، کارآفرینان، اقتصاددانان، پژوهشگران و اساتید دانشگاه و فعالان بخش خصوصی به دست آورند تا به ‏رصد جهانی آنها کمک موثرتری نماید.‏

2️⃣این کنفرانس بخشی از روندهای نوظهور جهانی درخصوص وابستگی جریان کالا و سرمایه را نشان ‏می‌دهد که در یک چشم‌انداز کلان‌تر بازتاب وابستگی متقابل جهانی و اثرپذیری سیاست و اقتصاد از یکدیگر ‏است. در واقع تفکیک بین دو ساحت سیاست و عرصه اقتصاد منسوخ و نشان از عدم درک مقوله پیچیده اقتصاد ‏سیاسی بین‌المللی است که در آن کشورها و مناطق روز به روز به یکدیگر وابسته می‌شوند.‏

3️⃣واقعیت دیگر این است که عربستان سعودی در عین اینکه تلاش می‌کند تا سایز اقتصادی خود را در گروه ‏بیست افزایش دهد، اما پیوند آن با اقتصادهای نوظهور و بلوک‌های جدید قدرت در سطح جهانی همچون ‏بریکس و جنوب جهانی، پیوندی معنادار و غیرقابل تفکیک است. بدون توجه به مسائل و چالش‌های مشترک ‏نوظهور جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، نمی‌توان نسبت به پیشبرد طرح‌های توسعه اقتصادی اقدام کرد.‏

4️⃣افزایش ریسک‌های ژئوپلتیک، عدم قطعیت‌های جهانی، چالش‌های انباشته شده در کنار چالش‌های ‏نوپدید مشتمل بر انتقال به اقتصاد دیجیتال و مبتنی بر هوش مصنوعی می‌تواند برای مجموعه شورای همکاری ‏خلیج فارس و در راس آن‌ها عربستان سعودی دارای پیامدهای جدی‌تری باشد. به عبارت دیگر تعریف ‏چشم‌اندازهای اقتصادی ۲۰۳۰، ۲۰۳۵ و ۲۰۴۰ در این بلوک منطقه‌ای، نیازمند شناخت پویاتر از محیط‌های ‏منطقه‌ای و جهانی است که ضرورت تدوین استراتژی‌های انطباق پذیری و تاب‌آوری را گوشزد می‌کند.‏

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/279
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 عقب‌نشینی اسرائیل از جنوب لبنان و تداوم جنگ تپه‌ها

#تحلیل_کوتاه

🔹۷ بهمن پایان موعد ۶۰ روزه آتش‌بس بین اسرائیل و لبنان و اجرای مفاد آن از جمله خروج نظامیان اسرائیل از جنوب لبنان بود. اگر چه با موج بازگشت مردم در پایان مهلت عقب‌نشینی اسرائیل این رژیم مجبور به خروج از بسیاری از مناطق شد اما با همراهی آمریکا و فشار بر دولت لبنان این مهلت تا ۱۸ فوریه (۳۰بهمن) تمدید شد و نظامیان این رژیم تا پایان مهلت تمدیدشده در چندین شهر و روستا در جنوب لبنان باقی ماندند و اکنون با عقب‌نشینی از همه مناطق مسکونی نیز اعلام شده ارتش این رژیم در پنج نقطه پایگاه نظامی ایجاد کرده و خارج نخواهد نشد.

💢هدف تل‌آویو از تمدید آتش‌بس چه بود و با عدم خروج کامل به دنبال چیست؟

🔸ابتدا اسرائیل قصد داشت تونل و تجهیزات بیشتری از حزب‌الله لبنان در جنوب این کشور را منهدم کند و تا می‌توانست در این دو ماه اخیر بدنبال تخریب امکانات مقاومت بود. اما هدف اصلی اسرائیل نه تصرف جنوب لبنان بود نه اینکه بخواهد طولانی مدت مستقر شود. بلکه اسرائیل درصدد بود با تغییر معادله امنیتی در جنوب لبنان بازی جنگ را به سود خود تغییر دهد.

🔸با سقوط بشار اسد در سوریه بهترین فرصت برای اسرائیل فراهم شد. نتانیاهو دستور بزرگترین حمله هوایی تاریخ این رژیم را صادر کرد و اکثر امکانات نظامی سوریه به عنوان دشمن درجه یک اسرائیل نابود شد. همچنین اسرائیل با ورود به خاک سوریه در منطقه کوه‌های حرمون به مرکزیت جبل الشیخ، ۷ پایگاه نظامی تاسیس کرد تا بر روی سه ضلعی اراضی اشغالی-سوریه و لبنان مسلط شود.

🔸همین موضوع در جنوب لبنان هم صدق می کند. بعد از آتش بس اسرائیل سعی کرد پایگاه های نظامی راهبردی در جنوب لبنان احداث کند تا به تکمیل زنجیره پایگاه‌های نظامی در منطقه شمالی بتوانند اشراف کامل اطلاعاتی، عملیاتی و امنیتی بر روی مناطق جنوب غرب سوریه و جنوب لبنان بیابد. این موضوع در تکمیل پازل تغییر معادله امنیتی توسط اسرائیل با ایجاد مناطق حائل اطراف خود است.

💢موقعیت نقاط عدم خروج اسرائیل در جنوب لبنان چگونه است؟

🔸جنوب لبنان به سه منطقه تقسیم می‌شود. قطاع غربی شامل مناطقی در امتداد دریای مدیترانه است که از شهر ناقوره تا سه کیلومتر به سوی شرق امتداد دارد. قطاع اوسط ناحیه‌ای در میانه مرز است که مناطق التفاح و الزهراني و النبطية را شامل می‌شود. قطاع شرقی بزرگترین و نزدیکترین منطقه به جولان اشغالی است که اسرائیل تا آخرین لحظه روستاهای این مناطق را رها نمی‌کرد. روستاهای کفرکلا، العدیسه و کفرشوبا در این بخش هستند. ۵ نقطه‌ای که اعلام شده ارتش اسرائیل خارج نمی‌شود عبارت از تلة الحمامص در قطاع شرقی، تلة العويضة و تلة العزبة در قطاع اوسط و جبل بلاط و تلة اللبونة در قطاع غربی هستند.

💢اهمیت راهبردی این مناطق چیست؟

🔸منطقه تلة الحمامص یک کیلومتر با خط آبی و دشت مرجعیون فاصله دارد و با ۹۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا اشراف کامل عملیاتی و اطلاعاتی به منطقه شامل تمام روستاهای قطاع شرقی یعنی کفرکلا، شهر مرجعیون، العدیسه را سبب می شود. یکی از ترس‌های همیشگی اسرائیل نفوذ ار منطقه کفرکلا به جولان اشغالی یا حتی الجلیل است.

🔸منطقه تلة العويضة بالاترین ارتفاع را در قطاع شرقی لبنان دارد و از سال ۱۹۷۵، مهم‌ترین موقعیت برای توپخانه ارتش لبنان بود و در زمان اشغال لبنان توسط اسرائیل تا قبل از سال ۲۰۰۰، پایگاهی برای هلیکوپترهای اسرائیلی برای انتقال سربازان به داخل لبنان محسوب می‌شد. تلة العزبة نیز حدود ۲ کیلومتر با مرز فاصله دارد و از المحمودية تا الزوطرين در جنوب لبنان به رودخانه لیتانی مشرف است.

🔸جبل بلاط در قطاع غربي منطقه‌ای است که ۸۰۰ متر با خط آبی یعنی مرز بین اراضی اشغالی و لبنان فاصله دارد و روبروی شهرک‌های صهیونیست‌نشین شتولا و زرعيت است. تلة اللبونة هم یکی از مناطق با اهمیت است که ۳۰۰ متر با مرز فاصله دارد و در منطقه راس ناقوره قرار گرفته است.

🔸در مجموع این مناطق نزدیک‌ترین مناطق مرزی با شهرک‌های صهیونیست‌نشین هستند و به زعم رژیم حضور در این مناطق برای تامین امنیت این شهرک‌ها حیاتی است.

💢نتیجه گیری

✅با شکست مدل اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۰ (تشکیل ارتش جنوبی) در پی مبارزات مسلحانه حزب‌الله، به‌نظر می‌رسد این بار کمی معادله فرق می کند و اسرائیل درصدد است تا مدل جدیدی از اشغال را به نمایش بگذارد. این که حزب‌الله چگونه با این امر برخورد می‌کند متاثر از بازی سیاسی در لبنان خواهد بود و البته مسیر این بازی را تعیین می‌کند.

🔁مطالب مرتبط
▫️آتش بس در جنوب لبنان؟!
▫️راهبرد چندلایه رژیم صهیونیستی در قبال محور مقاومت پس از آتش‌بس
▫️زمینه‌چینی اسرائیل برای باقی‌ماندن در جنوب لبنان

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/278
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️دلایل بازگشت سعد حریری به عرصه سیاسی لبنان
◼️استقلال- لندن

#رویة_العربیة

🔸با تغییر صحنه سیاسی در لبنان و سوریه، سعد حریری، نخست‌وزیر پیشین لبنان، تصمیم گرفت «جنبش المستقبل» را پس از سه سال تعلیق فعالیت‌هایش، دوباره به صحنه سیاسی این کشور بازگرداند. سعد حریری که به مناسبت سالگرد ترور پدرش به لبنان بازگشته، در جمع هوادارانش در بیروت تأکید کرد که جنبش المستقبل نماینده صدای مردم در تحولات آینده کشور خواهد بود.

💢بازگشت حریری

🔹سعد حریری پس از چند سال غیبت از عرصه سیاست لبنان، با توجه به تغییرات سیاسی و منطقه‌ای، فرصت را برای بازگشت و فعال‌سازی دوباره جنبش المستقبل مناسب دید. او در پی کاهش نفوذ حزب‌الله پس از درگیری با اسرائیل و ترور سید حسن نصرالله در سال ۲۰۲۴، به صحنه بازمی‌گردد. تنش میان حریری و حزب‌الله به ترور پدرش، رفیق حریری، در سال ۲۰۰۵ مرتبط می‌شود که دادگاه بین‌المللی در سال ۲۰۲۰ یکی از اعضای حزب‌الله را عامل آن معرفی کرد. همچنین سقوط بشار اسد در سوریه در دسامبر ۲۰۲۴، ضربه دیگری به نفوذ حزب‌الله در لبنان وارد کرده است که زمینه‌ساز نقش‌آفرینی المستقبل شده است.

🔹سعد حریری از سال ۲۰۰۵ به‌عنوان رهبر تأثیرگذار اهل سنت لبنان شناخته‌شده است. پدرش، رفیق حریری که روابط نزدیکی با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و غربی داشت، نقش مهمی در بازسازی لبنان پس از جنگ داخلی ایفا کرد. بااین‌حال، جنبش المستقبل در سال‌های اخیر دچار ضعف سازمانی شده و بسیاری از اعضای آن جدا شده‌اند. ناظران معتقدند که حریری قصد دارد جنبش خود را با ترکیبی از اعضای قدیمی، چهره‌های جدید و افرادی که به دنبال اتحادهای تازه هستند، بازسازی کند تا از شرایط جدید سیاسی لبنان و تضعیف حزب‌الله بهره ببرد.

💢وضعیت آماده باش


🔹سعد حریری تأکید کرد که اکنون زمان اختلافات سیاسی نیست، بلکه باید بر اصلاحات تمرکز کرد. او نسبت به دوران ریاست‌جمهوری جوزف عون و دولت نواف سلام امیدوار است و معتقد است که لبنان فرصتی طلایی برای احیای خود و اجرای اصلاحات دارد. از سوی دیگر، حریری زمان کافی برای آماده‌سازی جریان خود جهت شرکت در انتخابات شهرداری‌ها و دهیاری‌ها در مه ۲۰۲۵ دارد. همچنین انتخابات پارلمانی ۲۰۲۶ می‌تواند مقدمه‌ای برای بازگشت او به فعالیت‌های سیاسی پس از یک وقفه طولانی باشد.

🔹غطاس غوری، مشاور جریان المستقبل، سخنان حریری را ترسیم نقشه راه جدید این جریان عنوان نمود و معتقد است که شرایط سیاسی لبنان تغییر کرده و نفوذ سوریه و ایران در این کشور کاهش‌یافته است. وی می‌گوید جریان المستقبل در حال آماده‌سازی برای حضور مجدد در صحنه سیاسی، جلب حمایت مردمی و بازگرداندن جایگاه نامزدهای خود در انتخابات است. بازگشت این جریان می‌تواند توازن سیاسی ازدست‌رفته لبنان را بازیابی کند، چرا که المستقبل یک جریان ملی است و نه طایفه‌ای. این جریان همواره به دنبال پیشرفت کشور و ارائه راه‌حل‌های بومی در هماهنگی با دیگر نیروهای سیاسی بوده است.

🔹تشکیل دولت نواف سلام تحت‌فشارهای بین‌المللی، به‌ویژه از سوی آمریکا و عربستان و در پی تغییر توازن قدرت در لبنان انجام شد. اتفاقات اخیر در نبرد حزب‌الله در برابر اسرائیل و کاهش نفوذ ایران در سوریه تحت تاثیر سقوط بشار اسد نیز در این روند مؤثر بوده است. این تحولات باعث شد که برای نخستین بار از پایان جنگ داخلی لبنان، رئیس‌جمهوری بدون دخالت حزب‌الله انتخاب شود.

💢احیای روابط حریری

🔹سعد حریری برای سازمان‌دهی مجدد جناح سیاسی‌اش در لبنان نیازمند احیای روابطش با عربستان سعودی است، عماد سلامه، استاد علوم سیاسی، معتقد است که عربستان به دنبال یک رهبر قدرتمند و منسجم برای جامعه اهل سنت در لبنان است. اگر حریری بتواند این نقش را ایفا کند، بازگشت او می‌تواند به نفع خودش و عربستان باشد. او همچنین تأکید دارد که حریری، به دلیل توانایی در متحد کردن رأی‌دهندگان سنی، گزینه‌ای مناسب برای تشکیل یک بلوک پارلمانی قوی در انتخابات سال ۲۰۲۶ خواهد بود.

🔹برخی تحلیلگران کاهش محبوبیت او را به امتیازاتی که به حزب‌الله داده بود نسبت می‌دهند، اما حریری اعلام کرد که هدف اصلی او حفظ ثبات داخلی لبنان بوده است. درنهایت، پس از شکست‌های مالی و سیاسی متعدد، از فعالیت‌های سیاسی کناره‌گیری کرد. اکنون، با تغییر در توازن قوا، عربستان پس از غیبت طولانی مجددا به صحنه سیاسی لبنان بازگشته است که این تحولات ممکن است زمینه را برای بازگشت حریری به سیاست فراهم کند.

🔁مطالب مرتبط
▫️توقف پرواز تهران-بیروت: تحلیل فراتر از رویدادهای آشکار

▫️زمینه‌چینی اسرائیل برای باقی‌ماندن در جنوب لبنان
▫️کابینه سلام چه تفاوتی با کابینه میقاتی دارد؟
▫️انتخاب جوزف عون به عنوان رئیس‌جمهور لبنان؛ پیشران‌ها و پیامدها

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/277
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐اجلاس خزر و لزوم حرکت به سوی نهادسازی اقتصادی

#تحلیل_کوتاه

🔹 جمهوری اسلامی ایران در ۲۹ و ۳۰ بهمن ماه میزبان سومین مجمع اقتصادی خزر است. لزوم همگرایی و همکاری نزدیک‌تر میان کشورهای حاشیه دریای خزر اولین بار از سوی صفرمراد نیازف، رئیس‌جمهور وقت ترکمنستان، و با محوریت موضوع تعیین رژیم حقوقی در این دریا طرح گردید و با ابزار تمایل متقابل از سوی سایر کشورهای ساحلی دریای خزر –روسیه، ایران، آذربایجان و قزاقستان- اولین نشست عالی سران کشورهای حاشیه خزر در سال ۱۳۸۱ در عشق آباد برگزار شد.

🔸 از آن زمان تاکنون ۶ دور از این نشست‌ در سطح عالی برگزار شده است. علاوه بر این، برگزاری مجمع اقتصادی خزر تلاشی مجزا برای تقویت جنبه‌های اقتصادی همکاری‌های مرتبط میان کشورهای ساحلی است که از سال ۱۳۹۸ ذیل این ساز و کار کلید خورده است. به نظر می‌رسد که اجلاس خزر ظرفیت مبدل شدن به یک ساز و کار اقتصادی جدی و موثر را به دلایل ذیل داشته باشد.

💢تجارت

🔸پنج کشور حاشیه خزر بازار وارداتی و صادراتی بزرگی دارند که اندازه آن به استثنای ایران حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود و دستکم بخشی از این تجارت می‌تواند با سیاست‌گذاری متناسب و حمایت هدفمند به سهم تجارت در محیط همسایگی خزر اضافه شود. در حال حاضر روسیه و قزاقستان به عنوان عضو اصلی و ایران نیز به عنوان عضو ناظر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا حضور دارند. مشابه توافقات و روندهای این اتحادیه می‌تواند در راستای رفع موانع تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای میان سایر بازیگران حاشیه خزر به کار گرفته شود.

💢انرژی و زیرساخت

🔸 برآوردهای موجود حاکی از آن است که این دریا بیش از ۵۰ میلیارد بشکه نفت و ۹ تریلیون متر مکعب گاز در خود جای داده است و بهره‌برداری از چنین ثروتی تنها در سایه همکاری و تشریک مساعی کشورهای ساحلی امکان‌پذیر خواهد بود. علاوه بر این، کشورهای حاشیه خزر در زمره صادرکنندگان مهم نفت و گاز در منطقه به شمار می‌روند. و ایران می‌تواند در این چارچوب امکان سوآپ و انتقال انرژی را از قلمروی وسیع خود فراهم سازد. با توجه به توسعه روزافزون اینترنت و ظهور الزامات زیرساختی جدید در حوزه داده، همکاری نزدیک کشورهای حاشیه خزر برای تقویت این زیرساخت نیز حیاتی به نظر می‌رسد.

💢حمل و نقل

🔸دریای خزر و کشورهای ساحلی آن موقعیتی ویژه در لجستیک و حمل و نقل اوراسیا دارند و از طرف دیگر، هر کدام دستکم در یکی از شاخه‌های شرقی، میانی و غربی کریدور بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) نقش‌آفرینی می‌کنند. توسعه کشتیرانی تجاری در دریای خزر در نهایت به توسعه بنادر کشورهای ساحلی منتهی می‌شود. علاوه بر این، قلمروی ایران مناسب‌ترین مسیر دسترسی زمینی به آب‌های آزاد برای کشورهای حاشیه خزر به شمار می‌رود و از همین روست که همکاری حمل و نقل دریایی و زمینی در اجلاس‌های گذشته نیز محوریت داشته است.

💢محیط زیست

🔸از حیث تنوع زیستی نیز دریای خزر دارای بیش از ۵۰۰ گونه گیاهی و ۸۵۰ گونه جانوری از جمله ۹۰ درصد از ماهیان خاویاری جهان است. مدیریت پایدار و بهره‌برداری صحیح از این ظرفیت‌ها بدون مشارکت پنج کشور حاشیه خزر امکان‌پذیر نیست. از طرف دیگر، کشورهای حاشیه خزر نیازمند بستری مشترک برای مقابله با تهدیدات زیست‌محیطی همچون آلودگی‌ها، کاهش سطح آب و افزایش دمای آن هستند. آسیب‌های زیست‌محیطی به اقلیم خزر در چشم‌انداز بلندمدت برنده‌ای ندارد و در این راستا، ضروریست که مشکلات زیست‌محیطی خزر در یک چارچوب چندجانبه حل و فصل شوند.

💢جمع‌بندی

✅با توجه به موارد پیش‌گفته اجلاس خزر چه در سطح سران و چه مطابق الگوی مجمع اقتصادی اخیر، بستری مناسبی برای توسعه همکاری‌ها و گسترش پیوندها به صورت چندجانبه در حاشیه دریای خزر به شمار می‌رود. در میان مدت ضروریست که این بستر و ساز و کار، به سمت نهادسازی اقتصادی حرکت کند و الگوهایی همچون وحدت رویه، اتحادیه گمرکی، بازار مشترک و اتحادیه اقتصادی را هدف و چشم انداز خود برشمارد. در واقع، نهادسازی و خلق چشم انداز مشترک اقتصادی مهم‌ترین پیوند و عنصری است که می‌تواند آمال و چشم‌اندازهای متعارض کشورهای ساحلی دریای خزر را به یکدیگر پیوند داده و در مقیاس کلان‌تر به رشد و توسعه پایدار در محیط اوراسیا بینجامد.

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/276
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 تلاش آمریکا برای مهار چین در آمریکای لاتین

#تحلیل_کوتاه

🔹رقابت آمریکا با سایر قدرت‌های بزرگ در طول تاریخ همیشه با مسئله آمریکای لاتین پیوند خورده بوده است؛ چراکه این کشور همیشه می‌کوشد تا رقبا و دشمنان خود را از این منطقه دور نگه دارد. در دوران جنگ سرد، یکی از نگرانی‌های اصلی ایالات متحده، گسترش نظام‌های کمونیستی در این منطقه بود. با فروپاشی شوروی، آمریکا به مدت بیش از دو دهه از سمت کشورهای لاتین آسوده خاطر بود. با این حال با ظهور چین به عنوان مهم‌ترین تهدید برای جایگاه هژمونیک آمریکا به نظر می‌رسد نگرانی‌های جنگ سرد به آمریکا بازگشته است. البته این بار تفاوت‌های مهمی نیز با آن دارد. تهدید سیاسی-امنیتی چین با نفوذ اقتصادی این کشور همراه است و این شامل کشورهای غیرسوسیالیستی نیز می‌شود.

🔸اگر رویارویی با شوروی، آمریکا را ناچار به مقابله با جنبش‌ها و نظام‌های کمونیستی در آمریکای لاتین کرد، اکنون نفوذ اقتصادی چین به عنوان یکی از شرکای تجاری اصلی کشورهای منطقه، باعث شده سیاستمداران آمریکا حتی به کشورهای محافظه‌کار یا میانه‌رو نیز توجه زیادی کنند. به عنوان مثال، تا پیش از فشارها و تهدیدهای ترامپ، پاناما (با ریاست جمهوری خوزه مولینو از حزب محافظه‌کار Realizando Metas) جزو پروژه کمربند-جاده چین بود. افزون بر این، چین در سال ۲۰۲۴ مبلغ ۱.۳ میلیارد دلار برای ساخت بندر بزرگ در پرو سرمایه‌گذاری کرد که این مورد نیز بخشی از تلاش‌های چین برای گسترش ابتکار کمربند-جاده به آمریکای لاتین است.

🔸به طور کل، مسئله نفوذ اقتصادی چین در آمریکای لاتین فراتر از مرزبندی چپ و راست میان کشورهای منطقه است. با این حال نباید در مورد این نفوذ بزرگنمایی کرد. در مجموع، آمریکا همچنان بزرگترین شریک اقتصادی کل منطقه لاتین (آمریکا مرکزی و جنوبی) می‌شود؛ اما برخی کشورها همچون برزیل، پرو، پاناما، شیلی روابط تجاری بیشتری با چین نسبت به آمریکا دارند. برای کشورهایی همچون مکزیک و کلمبیا نیز آمریکا همچنان اصلی‌ترین شریک تجاری است. در مجموع، حضور اقتصادی چین در این منطقه در دو دهه اخیردر حال افزایش بوده که نشان‌دهنده افول نسبی آمریکا در مقابل چین است.

🔸آمریکا علاوه بر کشورهای مذکور، با روابط سیاسی-نظامی-امنیتی میان چین و کشورهای سوسیالستی آمریکای لاتین نیز مواجه است. برگزاری رزمایش نظامی در ونزوئلا، صادرات تسلیحات به این کشور و بولیوی و ایجاد تأسیسات شنود الکترونیک در کوبا مهم‌ترین نشانه‌های نفوذ غیراقتصادی چین هستند. کشورهای مذکور روابط اقتصادی پایینی با آمریکا دارند (همچون بولیوی و کوبا) یا تحت تحریم‌های شدید اقتصادی هستند (همچون ونزوئلا). به همین دلیل، آمریکا ابزارهای اقتصادی کمی برای فشار بر این کشورها دارد. آمریکا می‌تواند به آنها فشار سیاسی وارد کند یا همچون مورد پاناما حتی تا تهدید نظامی نیز پیش برود؛ اما باید دو نکته را لحاظ کند. نخست، ممکن است سایر کشورها همچون پاناما رفتار نکنند و عقب نکشند. دوم، با توجه به تجربه ونزوئلا و ایران، رویکرد سختگیرانه، ممکن است کشورها را به چین نزدیک‌تر کند.

🔸سخنان و اقدامات ترامپ در خصوص کشورهای آمریکای لاتین مؤید نگرانی آمریکا در خصوص نفوذ چین به حیاط خلوت خود است. او مکرراٌ اظهار می‌کند که چین در حال تسلط بر کانال پاناماست. در نهایت نیز فشارهای او رئیس جمهور پاناما را واداشت تا پس از ملاقات با مارکو روبیو وزیر امور خارجه آمریکا، خروج کشورش را از پروژه کمربند-جاده چین اعلام کند. افزون بر این، افول نسبی آمریکا در مقابل چین و شدت‌گیری رقابت قدرت‌های بزرگ ترامپ را به سمت جنگ تجاری با دیگر کشورها و توسعه‌طلبی در آمریکای لاتین کشانده است.

✅بزرگ‌ترین مشکل آمریکا برای مقابله با نفوذ چین در آمریکای لاتین، تفاوت رویکرد و ابزارهای مورد استفاده است. چین تاکنون نشان داده که از طریق رویکردی تدریجی و به دور از تنش، با استفاده از ابزار اقتصاد (سرمایه‌گذاری، توافق‌های تجاری، افزایش صادرات و واردات و...) وارد مناطق مختلف می‌شود و تا حد ممکن از رویارویی مستقیم با آمریکا اجتناب می‌کند. در مقابل، سابقه فعالیت‌های آمریکا در آمریکای لاتین نشان می‌دهد که این کشور تمایل بیشتری به رویکرد سختگیرانه و استفاده از ابزارهای سیاسی (فشار دیپلماتیک، تهدید نظامی، تعرفه و...) دارد. آمریکا در کوتاه‌مدت می‌تواند با چین مقابله موفقیت‌آمیزی داشته باشد؛ اما نیازمند راهکار بلندمدتی برای مقابله با نفوذ اقتصادی فزاینده چین (که به دنبال آن نفوذ سیاسی و امنیتی پدید می‌آید) است تا جایگاه خود راه در تجارت بین‌المللی احیا کند.

🔁مطالب مرتبط
▫️سیاست تجاری ترامپ در قبال چین؛ گذشته، حال و آینده
▫️
نقصان استراتژی آمریکا در کنترل چین
▫️
ردپای اطلاعاتی چین در کوبا

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/275
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️تهدید ترامپ برای همکاری اطلاعاتی میان آمریکا و متحدین
◼️فارن افرز
📝دیوید وی. گیو


#تهران_ریویو

🔸دیپلماسی اطلاعاتی عنصر کلیدی قدرت ملی است. واشنگتن بیشتر از آنچه عموماً شناخته ‌شده است شرکای اطلاعاتی دارد؛ زیرا کشورها و حتی گروه‌های غیردولتی که دوست ندارند تعاملاتشان با مقامات آمریکایی دیده شود، هنوز از طریق مسیرهای مخفی با آمریکا در ارتباط هستند. به طور سنتی، روابط اطلاعاتی تحت تأثیر سیاست بین‌الملل و چرخش سیاست خارجی قرار نمی‌گیرند. دولت‌ها می‌آیند و می‌روند؛ اما جریان‌های اطلاعاتی قطع نمی‌شوند.

🔹در وضعیت ایده‌آل، این روابط به دلیل اهداف مشترک در سیاست خارجی، ائتلاف‌های نظامی و جهانی‌بینی مکمل کشورها و رهبران شکل می‌گیرند؛ اما رویکرد ترامپ به نظام بین‌الملل و معماری امنیتی آن، چنین الزاماتی را بین واشنگتن و شرکایش زیر سوال برده است. برخی از متحدین آمریکا نگران هستند که ترامپ با مضایقه داشتن اطلاعات به عنوان اهرم فشار در مسائل نامرتبط، با رویکرد معامله‌ای از تبادل اطلاعات استفاده کند. برخی دیگر نگران سابقه مخدوش ترامپ در کنترل اطلاعات، ارتباط او با رهبران اقتدارگرا همچون پوتین و انتخاب وفادارانی بی‌تجربه برای سمت‌های ارشد اطلاعاتی و امنیت ملی هستند. این شرکا برای کاهش نگرانی‌های خود در به اشتراک‌گذاری اطلاعات با آمریکا محتاط‌تر خواهند شد.

🔹اگر ارتباطات اطلاعاتی خارجی آمریکا کاهش یابد، امنیت ملی آن به خطر می‌افتد. این ارتباطات به دولت‌ها اجازه می‌دهد تا با دسترسی به منابع، یک هدف اطلاعاتی را تحلیل کنند؛ برای ارائه اطلاعات انسانی تکمیلی با شبکه‌ای از مأموران همکاری نمایند و برای افزایش اطمینان به تحلیل‌ها، گزارش‌ها را اعتبارسنجی کنند. ارتباط اطلاعاتی یک بعد اقتصادی نیز دارد. دولت‌ها می‌توانند به طور مشترک هزینه‌ توسعه و حفظ ماهواره‌ها را پرداخت کنند و وظیفه بزرگ پردازش و ترجمه سیگنال‌های اطلاعاتی را میان خود تقسیم کنند. البته این ارتباطات بعد ژئوپولیتیک نیز دارد؛ همچون تسهیل عملیات‌های جمع‌آوری و پایگاه‌یابی در خاک دولت دوست.

🔹نگرانی اطلاعاتی در آمریکا ریشه در مجموعه وقایعی دارد که در طول دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ رخ دادند. در مارس ۲۰۱۷، یکی از متحدان ترامپ؛ آژانس سیگنال اطلاعاتی بریتانیا (مقر مرکزی ارتباطات دولت) را به جاسوسی از کارزار انتخاباتی ترامپ متهم کرد و باعث شد لندن به عنوان نزدیک‌ترین شریک اطلاعاتی آمریکا در اقدامی نادر، علناً از واشنگتن انتقاد کند. وقایع پس از آن جدی‌تر بودند. به گفته واشنگتن پست، در مه۲۰۱۷، ترامپ اطلاعات حساسی که آمریکا طبقه‌بندی‌شان کرده بود را با وزیر امور خارجه روسیه، سرگئی لاوروف و سفیر روسیه در آمریکا، سرگئی کیسلیاک به اشتراک گذاشته بود.

🔹اغلب ۱۸ آژانسی که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا را برای وزارت دفاع می‌نویسند، توسط افسران نظامی ارشد و غیرحزبی اداره می‌شوند که موقعیتشان مدیون اعلام وفاداری به ترامپ نیست. گرچه ترامپ در انتخابات وعده داد که «امنیت ملی و ساختار اطلاعاتی کشور را از تمام بازیگران فاسد پاک خواهد کرد» اما او معتقد است «دولت پنهان» بیشتر در اف بی آی و سیا مخفی شده است و ظاهراً تمایلی به دخالت سیاسی مستقیم در آژانس‌های کمتر مطرح‌شده، مانند آژانس ملی اطلاعات جغرافیایی_فضایی (NGA) و دفتر ملی شناسایی (NRO) ندارد و این امر اجازه می‌دهد که این نهادها به همکاری‌های بین‌المللی خود ادامه دهند.

🔹جان رتکلیف، گزینه ترامپ برای ریاست سیا که در جریان استیضاح ترامپ در کنگره وفاداری حزبی خود را به او نشان داد، در دوره کوتاه ریاست اطلاعات ملی در دوره نخست، ذهنی باز داشت و مایل به شنیدن نظرات کارشناسی بود. او در جلسه استماع برای تأیید وی در ژانویه ۲۰۲۵، بر حفاظت از سیا در برابر دخالت‌های سیاسی تأکید کرد. اما مسئله کار کردن با وفاداران ترامپ همچون «کش پتل» رئیس اف بی آی و «تولسی گابارد» رئیس اطلاعات ملی، شرکای اصلی آمریکا را نگران کرده است.

✅همکاری اطلاعاتی، آمریکا را قدرتمندتر می‌کند. رویکرد معاملاتی و جستجوی «توافق‌های خوب» در حوزه اطلاعات چندان کاربردی نیست، زیرا اعتماد در این حوزه در بلندمدت شکل می‌گیرد و موفقیت از طریق همکاری متقابل حاصل می‌شود. اولویت دادن به منافع آمریکا در حوزه اطلاعات به معنای بهره‌گیری از دیپلماسی اطلاعاتی برای حفاظت از منافع و شهروندان آمریکا و همچنین حمایت از نظم لیبرال جهانی است. با این حال، کاهش تبادل اطلاعات در دوره دوم دولت ترامپ، امری قطعی نیست.

🔁مطالب مرتبط
▫️رویکرد ضدلیبرالی ترامپ: تاثیر منفی راهبرد «اول آمریکا» بر مزیت آمریکا
▫️محدودیت‌های تئوری «مرد دیوانه»؛ چگونه پیش‌بینی‌ناپذیری ترامپ می‌تواند به سیاست خارجی‌اش صدمه بزند؟

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/274
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🔵 تور آسیایی اردوغان: تجارت بر محور تسلیحات

#اکوتهران

🔸رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در راس هیئتی عالی در فاصله دهم تا سیزدهم فوریه به سه کشور مالزی ، اندونزی و پاکستان سفر کرد. منابع رسمی ترکیه این سفرها را جزئی از ابتکار دوباره آسیا (Asia Anew Initiative) در سیاست خارجی ترکیه می‌شمارند که از سال ۲۰۱۹ مطرح شده و هدف اعلامی آن اولویت بخشیدن به همکاری‌های تجاری و اقتصادی با شرکای آسیایی است. با این‌حال، با نگاه به محتوای مذاکرات و اخبار منتشره، به‌نظر می‌رسد که صنایع تسلیحاتی ترکیه محوری‌ترین صنعت در تور آسیایی اردوغان بوده‌اند.

💢مالزی

🔹یکی از رهاوردهای این سفر رسمی که پس از ۶ سال انجام می‌پذیرفت، امضای ۱۱ تفاهمنامه در حوزه‌های مختلف دفاع، صنعت، گذار انرژی، مدیریت بحران و همکاری رسانه‌ای بود و طرفین چشم انداز مورد توافق برای تجارت دوجانبه را از ۵ میلیارد دلار به ۱۰ میلیارد دلار افزایش دادند. ترکیه و مالزی در سال ۲۰۱۴ توافقنامه تجارت آزاد امضا نمودند که این توافقنامه تاثیر بسزایی در رشد تجارت دو کشور به بیش از ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ داشته است. در سال ۲۰۲۴ توافقنامه پیشین به حوزه‌های سرمایه‌گذاری، تجارت الکترونیک و خدمات نیز گسترش داده شد.

🔹در حوزه تسلیحات، مالزی همکاری نزدیکی با ترکیه بالاخص در ناوگان دفاع دریایی دارد. یکی از آخرین نمونه‌های آن خریداری سه ناوچه سبک (Corvette) از ترکیه در سال گذشته بوده است که تحویل آن برای سه و سال نیم بعد برنامه ریزی شده است. در حوزه پهپادی نیز مالزی اقدام به خرید سه فروند پهپاد «آنکا» از ترکیه نموده و مهم‌تر اینکه شرکت تولیدکننده این محصول، TAI به تازگی اقدام به تاسیس دفتری در مالزی نموده است.

💢اندونزی

🔹رهاورد سفر اردوغان به پرجمعیت‌ترین کشور اسلامی ۱۲ توافق مختلف در حوزه‌های تجارت، انرژی، تحصیلات عالیه و امور مذهبی بود و طرفین بر لزوم افزایش تجارت دوجانبه از رقم ۱.۵ میلیارد دلاری کنونی به ۱۰ میلیارد دلار توافق نمودند. ترکیه و اندونزی قرارداد مشارکت اقتصادی جامعی (CEPA) را در دست مذاکره دارند که در صورت تصویب نهایی می‌تواند تسهیلگر تجارت دوجانبه میان آنها باشد.

🔹در حوزه تسلیحات، مهم‌ترین دستاورد این سفر توافق برای تاسیس شرکت مشترک تولید پهپاد میان شرکت بایکار (تولیدکننده پهپاد بیرقدار) و شرکت رپوبلیکورپ اندونزی بود که مقرر است ۶۰ پهپاد «بیرقدار» و ۹ پهپاد «آکینجی» را به صورت مشترک تولید کنند. ترکیه و اندونزی پیشتر نیز به تولید مشترک تانک پرداخته‌اند و از طرف دیگر، جاکارتا در سال ۲۰۲۳ تعداد ۱۲ پهپاد بومی «آنکا» را از ترکیه خریداری نموده که تحویل آن‌ها در نوامبر ۲۰۲۵ تکمیل خواهد شد. شرکت روکتسان ترکیه نیز در حوزه موشک و دفاع موشکی با اندونزی وارد تعامل برای تجارت و تولید مشترک شده است.

💢پاکستان

🔹رهاورد سفر اردوغان به پاکستان نیز امضای ۲۴ تفاهمنامه مختلف در حوزه‌های صنعت، هیدروکربن، انرژی تجدیدپذیر، گردشگری و... بود. باید توجه داشت که نزدیکی سیاسی پاکستان و ترکیه علیرغم تلاش‌های بسیار تاکنون ترجمان اقتصادی متناسبی پیدا نکرده است و تجارت دوجانبه این دو کشور در حدود سالانه ۱.۵ میلیارد دلار است. دو کشور در سال ۲۰۲۳ توافقنامه تجارت ترجیحی منعقد نمودند که در مجموع تعرفه ۱۳۰ محصول را برای ترکیه و ۲۶۱ محصول را برای پاکستان کاهش می‌داد. در جریان این سفر توافق گردید که تجارت دوجانبه تا سال ۲۰۲۵ به ۵ میلیارد دلار افزایش یابد.

🔹در حوزه تسلیحات، پاکستان در میان کشورهای منطقه یکی از نزدیک‌ترین شرکای ترکیه است و دو کشور در حوزه‌های مختلفی همچون صنایع نظامی هوایی و دریایی با یکدیگر مشارکت کرده‌اند. شرکت‌های مختلف ترکیه‌ای در سال‌های گذشته بروز رسانی ناوگان دریایی و هوایی پاکستان -اعم از جنگنده‌های F16 و زیردریایی‌های تهاجمی- را بر عهده داشته‌اند.

🔹پاکستان اولین کشوری بود که برای خرید ناوچه و شناور از محصولات پروژه کشتی ملی ترکیه (MILGEM) داوطلب شد و علیرغم مشکلات عدیده مالی، در سال گذشته اقدام به خرید پهپاد آکینجی نموده است. در جریان اکسپوی مشترک اخیر دو کشور در سال ۲۰۲۴، ترکیه و پاکستان از تاسیس شرکت مشترک برای توسعه جنگنده نسل پنجمی جدید TAI Kaan خبر دادند و در جریان سفر اخیر اردوغان به پاکستان نیز شرکت TAI ترکیه از افتتاح دفتر خود در پاکستان به عنوان گامی برای تقویت همکاری‌های فنی و تولیدی مشترک رونمایی کرد.

🔁مطالب مرتبط
▫️ترکیه و ماموریت پر کردن خلاء نظامی ایران در سوریه
▫️توافق سومالی و اتیوپی با قدرت‌نمایی ترکیه در شاخ آفریقا
▫️نزدیکی پاکستان به آذربایجان: زمینه‌ها و اهداف

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/273
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️افزایش صادرات تسلیحات چین به خاورمیانه چه معنایی دارد؟
◼️أمد- لندن

#رویة_العربیة

🔸بر اساس گزارش مؤسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI)، صادرات تسلیحات چین به خاورمیانه در سال ۲۰۲۳ افزایش چشمگیری داشت و به بیش از ۳.۱ میلیارد دلار رسیده است. در این میان، الجزایر با ۱.۲ میلیارد دلار بزرگ‌ترین خریدار سلاح‌های چینی است (۳۸.۵٪ از کل صادرات چین به خاورمیانه) و پس‌ از آن مراکش (۴۸۶ میلیون دلار) و عربستان سعودی (۳۶۶ میلیون دلار) قرار دارند. کشورهای خاورمیانه که پیش‌تر وابسته به آمریکا و غرب بودند، به دلیل محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی آمریکا، به‌ویژه در جریان جنگ یمن، به دنبال تنوع در منابع تسلیحاتی خود هستند.

🔹به‌عنوان‌مثال، بسیاری از قراردادهای فروش سلاح آمریکا به عربستان سعودی و امارات در سال ۲۰۲۱ به دلیل نگرانی‌های حقوق بشری ناشی از جنگ یمن متوقف شد. عربستان سعودی به‌شدت به واردات تسلیحات وابسته است و ۷۸٪ از واردات نظامی آن بین ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ از آمریکا تأمین‌شده است. با این‌ حال، به دلیل محدودیت‌های آمریکا، عربستان و امارات به چین روی آورده‌اند تا تجهیزات پیشرفته‌تری مانند پهپادها و سیستم‌های موشکی را بدون شرایط خاص خریداری کنند.

🔹چین با رویکردی محتاطانه و استراتژیک در خاورمیانه حضور دارد و از طریق میانجی‌گری بین عربستان و ایران و تلاش برای مصالحه بین گروه‌های فلسطینی، نقش خود را در سیاست منطقه‌ای تقویت کرده است. در کنار دیپلماسی، این کشور با ارائه تسلیحات بدون محدودیت‌های سیاسی غرب و تحویل سریع‌تر، به گزینه‌ای جذاب برای کشورهای منطقه تبدیل‌ شده است. این سیاست‌ها بخشی از «ابتکار کمربند و جاده» چین است که هدف آن گسترش حضور اقتصادی و استراتژیک در جهان، به‌ویژه خاورمیانه، است.

🔹صادرات تسلیحاتی چین شامل کشتی‌ها و ناوهای جنگی، انواع جنگنده، موشک‌، خودروهای زرهی و سیستم‌های دفاع هوایی می‌شود. با این‌ حال، هیچ کشوری در خاورمیانه سیستم‌های دفاع هوایی پیشرفته چینی مانند HQ-22 یا نسخه چینی S-300 را خریداری نکرده است. ترکیه در سال ۲۰۱۳ به خرید سیستم HQ-9 چینی علاقه نشان داد، اما به دلیل هشدار ناتو درباره مشکلات سازگاری، سیستم S-400 روسی را خریداری کرد که منجر به اخراج ترکیه از برنامه جنگنده‌های F-35 توسط آمریکا شد.

🔹آمریکا با نگرانی به افزایش نفوذ چین در خاورمیانه نگاه می‌کند، زیرا این روند می‌تواند ساختار امنیتی منطقه را که به فناوری و پشتیبانی واشنگتن وابسته است، تضعیف کند. ازاین‌رو، آمریکا تلاش دارد تا مشارکت‌های نظامی خود را تقویت کرده و متحدانش را در چارچوب سیستم‌های دفاعی غربی حفظ کند. چین اخیراً با نمایش جنگنده‌های پیشرفته J-10C و J-31 در مصر، پیامی روشن به کشورهای خاورمیانه فرستاده است. این اقدام نشان‌دهنده تمایل چین به گسترش همکاری‌های دفاعی با منطقه است.

🔹با این‌ حال، آمریکا تلاش می‌کند مانع از نفوذ چین در حوزه امنیتی خاورمیانه شود اما موفقیت دیپلماتیک چین در جذب کشورهای عربی به سازمان همکاری شانگهای و امضای ۳۰ قرارداد به ارزش ۱۰ میلیارد دلار در دهمین کنفرانس تجاری چین و کشورهای عربی در سال ۲۰۲۳، نشان‌دهنده تغییرات مهمی در سیاست خارجی این کشور است.

🔹با وجود این پیشرفت‌ها، چین هنوز از نظر نظامی و امنیتی حضور محدودی در خاورمیانه دارد. پایگاه نظامی آن در جیبوتی با تنها ۲۰۰ افسر نیروی دریایی، توانایی رقابت با نفوذ گسترده آمریکا را ندارد. این ضعف می‌تواند منافع استراتژیک چین را در معرض تهدید قرار دهد. با این‌ حال، چین با افزایش صادرات تجهیزات دفاعی و اقدامات دیپلماتیک در تلاش است تا عمق استراتژیک خود را در منطقه تقویت کند. این سیاست می‌تواند به کاهش تهدیدات غرب و تأثیرگذاری بیشتر پکن در خاورمیانه منجر شود.

✅یکی از نگرانی‌های جدید، دسترسی گروه‌های شبه‌نظامی با ماهیت ضدآمریکایی مانند حماس به سلاح‌های چینی است، هرچند چین ادعا می‌کند که به نهادهای غیردولتی سلاح نمی‌فروشد. درعین‌حال، حوثی‌ها از طریق ایران به تسلیحات پیشرفته‌ای دست‌یافته‌اند که می‌تواند تعادل قدرت در دریای سرخ و خلیج عدن را تحت تأثیر قرار دهد.

🔁مطالب مرتبط
▫️جنگنده‌های نسل ششم چین؛ تغییر در موازنه قدرت نظامی جهانی
▫️سیاست خاورمیانه‌ای چین در دوران جنگ

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/272
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐روند اخراج فرانسه از آفریقا؛ از رشد آگاهی تا رقابت قدرت‌های بزرگ

#مقاله_تحلیلی

🔹کاهش نفوذ فرانسه در قاره آفریقا به ویژه در کشورهایی مانند جمهوری آفریقای مرکزی، مالی، بورکینافاسو و ‏نیجر یکی از روندهای مهم در چند سال اخیر بوده است. علاوه بر این، نشانه‌های آشکاری از افزایش تمایلات استقلال‌طلبانه در کشورهای دیگری مانند ‏چاد، گینه کوناکری، گینه بیسائو و گابن دیده می‌شود.‏

🔸نفوذ فرانسه در آفریقا بر چندپایه استوار بود که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: سلطه سیاسی، نظامی، اقتصادی و ‏نفوذ اجتماعی و فرهنگی. این پایه‌ها تداوم این نفوذ را در طول شش دهه گذشته تضمین کرده‌ بودند.‏

🔸همگام با جهانی‌شدن و نزدیکی فرهنگی، نسل جدیدی از نخبگان سیاسی و نظامی آفریقا ظهور کرده‌اند که ‏دیدگاه‌هایی متفاوت از نخبگان سنتی وابسته به غرب دارند. این نسل معتقد است غرب خدمات رایگان ارائه ‏نمی‌دهد و هدفش بهره‌کشی از منابع آفریقاست.

🔸جوامع آفریقایی، به‌جز مصر و تونس، از تنوع قومی گسترده‌ای در زبان، مذهب، فرهنگ و نژاد برخوردارند. ‏بسیاری از این قومیت‌ها فراتر از مرزهای ملی گسترش‌یافته‌اند. در مستعمرات سابق فرانسه، حمایت ‏این کشور از گروه‌های خاص باعث افزایش تبعیض و نارضایتی شده و به کودتا یا سرنگونی حکومت‌ها منجر ‏شده است.

🔸مأموریت‌های نیروهای نظامی فرانسه در کشورهای آفریقایی که با وعده مبارزه با تروریسم و برقراری ثبات انجام شد به‌عکس باعث رشد تروریسم شد و وضعیت ‏را در منطقه به‌ویژه در کشور مالی بدتر کرد. با تضعیف نظم تک قطبی و قدرت گرفتن چین، ظهور قدرت‌های منطقه‌ای جدید و همچنین بازگشت روسیه به ‏آفریقا، فضای مانور برای کشورهای آفریقایی گسترش‌یافته است.

🔸تاریخ نشان داده که تحولات سیاسی به‌سرعت به کشورهای دیگر، به‌ویژه همسایه‌ها، گسترش می‌یابد. نمونه‌های ‏آن شامل موج دموکراسی‌خواهی در آفریقا در دهه ۱۹۹۰ و انقلاب‌های بهار عربی است. کودتاهای اخیر در منطقه ‏ساحل در آفریقا نیز از همین الگو پیروی می کند.

✅یکی از مهم‌ترین عوامل کاهش نفوذ فرانسه در آفریقا را می‌توان ناتوانی یا بی‌میلی فرانسه در ارائه راه‌حل‌های ‏مؤثر برای مشکلات روزافزون جوامع آفریقایی شامل تروریسم، بی‌ثباتی اقتصادی، گسترش فقر و کاهش کیفیت ‏خدمات دولتی دانست. از سوی دیگر، ورود بازیگران جدید به صحنه آفریقا نیز فضای مانور را گسترش داده و ‏تمایل به آزادی و تنوع بخشیدن به شرکای تجاری را تقویت کرده است.‏

🔗متن کامل مقاله را در سایت اندیشکده تهران بخوانید!🔗

🔁مطالب مرتبط
▫️شاخ آفریقا جایگزین منطقه ساحل در رویکرد جدید فرانسه به آفریقا
▫️نیجریه سنگری برای حفظ نفوذ فرانسه در آفریقا
▫️خروج فرانسه از چاد؛ فرصتی دیگر برای روسیه

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/271
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐توقف پرواز تهران-بیروت: تحلیل فراتر از رویدادهای آشکار

#تحلیل_کوتاه

🔹وقوع تصمیمات غیرمنتظره‌ای نظیر توقف پروازهای مستقیم تهران-بیروت به‌طور غیرمستقیم نشانه‌ای از پیچیدگی‌های پنهانی است که در لایه‌های سیاست داخلی و بین‌المللی لبنان در حال شکل‌گیری است. درک این رویداد به‌عنوان یک تصمیم ساده امنیتی یا اقتصادی، نمی‌تواند تصویر کاملی از وضعیت فعلی ارائه دهد. این تصمیم، به‌ویژه با توجه به حساسیت‌هایی که حول آن ایجاد شده، باید در پارادایم عمیق‌تر و پیچیده‌تری مورد بررسی قرار گیرد؛ جایی که بازیگران داخلی لبنان و فشارهای بین‌المللی به شدت در هم تنیده شده‌اند و منافع بازیگران در حال رقابت و تناقض با یکدیگر است.

🔸در حالی که برخی مقامات لبنانی، این توقف پروازها را به‌عنوان یک اقدام ایمنی معرفی کردند واقعیت این است که این تنها یک بعد سطحی از بحران در حال شکل‌گیری است؛ چنانکه بعداً نخست‌وزیر تحریم‌های اتحادیه اروپا را دلیل تصمیم به عدم اجازه پرواز عنوان کرد. با این حال در پس این اقدام، انگیزه‌های سیاسی و استراتژیک پیچیده‌تری نهفته است که با بازخوانی تاریخ و تحولات کنونی لبنان قابل درک است. سیاست‌های بین‌المللی در قبال لبنان به‌شدت تحت تاثیر فشارهای واشنگتن و تل‌آویو قرار دارد. تحولات اخیر در لبنان، از جمله تصمیمات سختگیرانه‌تر مقامات داخلی در مواجهه با ایران و حزب‌الله، به وضوح نشان‌دهنده تلاش‌هایی است که برای تغییر وضعیت لبنان و محدود کردن نفوذ ایران در این کشور در حال انجام است.

🔸لبنان، کشوری با تنوع قومی و مذهبی شدید، همیشه میدانی برای رقابت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای بوده است. ایالات متحده و اسرائیل همواره در تلاش بوده‌اند تا نفوذ ایران و گروه‌های هم‌پیمان آن، به ویژه حزب‌الله، را در لبنان کاهش دهند. فشارهای ایالات متحده، با همراهی گروه‌های سیاسی داخلی لبنان که هم‌سو با منافع غرب هستند، به‌ویژه در مقطع حساس کنونی که لبنان با بحران‌های اقتصادی و سیاسی دست و پنجه نرم می‌کند، افزایش یافته است.

🔸اما چرا توقف پروازها این‌چنین به موضوعی حساس تبدیل شده است؟ پاسخ به این سوال در تقاطع دو واقعیت نهفته است: نخست، تاثیر بحران‌ها و جنگ‌های نیابتی منطقه‌ای که لبنان را به‌عنوان بازیگری مهم در برابر فشارهای خارجی و داخلی قرار داده‌اند؛ و دوم، تلاش‌های پنهان برای کاهش توان عملیاتی حزب‌الله از طریق محدود کردن شبکه‌های لجستیکی و ارتباطات آن با جمهوری اسلامی ایران. این موضوع به‌ویژه از آن جهت حساسیت‌زا است که حزب‌الله در این سال‌ها به عنوان یک نیروی مستقل با ظرفیت‌های گسترده نظامی و اقتصادی شناخته شده است. تضعیف چنین گروهی، به معنای تغییر اساسی در معادلات قدرت داخلی لبنان خواهد بود.

🔸این رویداد همچنین به یک موضوع دیگر اشاره دارد: تغییرات در ساختار سیاسی لبنان که تحت تاثیر روابط میان گروه‌های داخلی و مداخلات خارجی قرار دارد. با توجه به انتخاب جوزف عون به‌عنوان رئیس‌جمهور و تغییرات در کابینه، به نظر می‌رسد که لبنان در حال حرکت به سوی اصلاحاتی است که ممکن است به نفع کشورهای غربی و منافع آنها باشد. به‌ویژه در شرایطی که آمریکا به دنبال راه‌هایی برای اعمال فشار بیشتر بر حزب‌الله و ایران است، این تغییرات می‌توانند در راستای تحقق خواسته‌های واشنگتن صورت گیرند.

🔸در این فضا، تصمیمات در خصوص پروازها، تنها یک نمود ظاهری از تحولات گسترده‌تر هستند که در داخل و خارج لبنان در حال وقوع است. از این‌رو، تحلیل توقف پروازها باید در چارچوب یک فرآیند دیپلماتیک و سیاسی وسیع‌تر بررسی شود که تحت تاثیر بحران‌های داخلی، بازیگران خارجی، و تغییرات در موازنه قدرت قرار دارد.

✅در نهایت، این مسئله را باید به عنوان نشانه‌ای از تحولات سیاسی در لبنان و تاثیرات ژئوپولیتیک آن در منطقه دید. تصمیمات اتخاذی در این‌باره، از جمله وضعیت آتی پروازهای تهران-بیروت، در واقع، نمایانگر رقابت‌های پنهان و بازی‌های سیاسی است که در سطوح مختلف در حال جریان است و باید به دقت تحلیل شوند تا ابعاد واقعی آن آشکار گردد.

🔁مطالب مرتبط
▫️آتش‌بس در جنوب لبنان و جستجوی پیروزی در منطقه
▫️معادله «الشّعب والجيش و المقاومة» پابرجاست

✅اندیشکده تهران ✅

🌐https://institutetehran.com/art/270
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️خارج‌کردن ایران از هم‌سویی اوراسیایی با روسیه و چین
◼️نشنال اینترست
📝ویلیام اریک الیسون – میکا پوکاس

#تهران_ریویو

🔹چین، روسیه و ایران وارد نوعی هم‌سویی اوراسیایی با ابعاد دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی شده‌اند. واشنگتن به جای جدا کردن اعضای تشکیل‌دهنده این بلوک با راهبرد چماق و هویج، باید به دنبال خارج‌کردن ضعیف‌ترین عضو آن یعنی ایران باشد.

🔸دولت دوم ترامپ در حالی آغاز به کار می‌کند که جهان در وضعیت بحرانی و پرآشوب به سر می‌برد. جنگ روسیه و اوکراین تشدید شده است، روسیه با پرداخت هزینه انسانی فراوانی به‌آهستگی در حال پیشروی است و از پهپادهای ایرانی برای هدف‌قراردادن شهرهای اوکراین استفاده می‌کند. همچنین سربازان کره‌ شمالی در مجاورت مرزهای روسیه استقرار یافته‌اند. در خاورمیانه چند هفته از مرحله نخست آتش‌بس موقت میان اسرائیل و حماس گذشته است که می‌تواند به آتش‌بس طولانی‌تری بیانجامد؛ اما امکان فروپاشی آن در هر لحظه وجود دارد. در شرق آسیا نیز چین با قدرت‌نمایی، همسایگان خود را تحت فشار قرار می‌دهد.

🔸در مرکز این منازعه‌ها و بحران‌های جهانی به ظاهر جدا از هم، نیروی مخربی وجود دارد: نوعی هم‌سویی سه‌جانبه میان جمهوری خلق چین، روسیه نئوامپریالیستی ولادیمیر پوتین و جمهوری اسلامی ایران. شرکای این هم‌سویی در درجه بعدی کره شمالی، ونزوئلا، کوبا، حزب‌الله، حماس و حوثی‌ها هستند. اعضای این هم‌سویی "محور متجاوزان"، "محور آشوب" و "محور اراده شر" نیز خوانده می‌شوند. این قدرت‌ها در جغرافیای اوراسیایی خود، شکل حکومت خود و مخالفت با نظم جهانی آمریکایی مشترک هستند.

🔸مقامات و تحلیل‌گران، راهبردهای جامع مختلفی را برای درهم‌شکستن این بلوک اوراسیایی طراحی کرده‌اند. یکی از رایج‌ترین آنها، "راهبرد معکوس کیسینجر" خوانده می‌شود. در چارچوب این راهبرد، سیاستگذاران آمریکا قدرت ضعیف‌تر اوراسیایی یعنی روسیه را از قدرت قوی‌تر (چین) دور می‌کنند. برای این کار، آمریکا باید موفقیت ریچارد نیکسون و مشاور امنیت ملی‌اش، هنری کیسینجر را در جداکردن مائو از اتحاد شوروی تکرار کند. راهبرد دیگر، مرزبندی میان روسیه و ایران است. دولت اوباما تلاش کرد این رویکرد را اجرا کند و دولت نخست ترامپ نیز چنین چیزی را در نظر داشت.

🔸ما رویکرد سومی را پیشنهاد می‌کنیم. به‌جای شکستن روابط چین-روسیه یا روسیه-ایران به وسیله دیپلماسی چماق و هویج، واشنگتن باید بیرون کشیدن ایران(به عنوان ضعیف‌ترین حلقه اتصال) را هدف خود قرار دهد. در این راهبرد، هدف، وادار نمودن ایران به توقف همکاری با روسیه و چین در حمله به متحدان امریکا و تضعیف نظم آمریکایی است. اگرچه چنین اقدامی برنامه تغییر رژیم در ایران را متوقف می‌کند؛ اما در صورت موفقیت چرخشی بنیادین در رفتار ایران ایجاد می‌شود.

🔸نخست، دولت ترامپ باید فرمان اجرایی جدید را به شدیدترین شکل ممکن اجرا کند و سیاست فشار حداکثری علیه ایران را بازگرداند. دوم، با توجه به اتفاقاتی اخیر در غزه، واشنگتن باید کارزار خود را علیه غیرقابل‌پیش‌بینی‌ترین عضو محور مقاومت، یعنی حوثی‌های یمن، تشدید کند. سوم، واشنگتن باید به طور کامل توافق آتش‌بس اسرائیل و لبنان را اجرا و از بازسازی حزب‌الله به عنوان اصلی‌ترین نیروی نیابتی ایران جلوگیری کند. چهارم، واشنگتن باید حمله‌ بین‌المللی ایدئولوژیکی را علیه جمهوری اسلامی طراحی کند که شامل محکومیت ایران، حمایت علنی از مخالفان و تحت فشار قرار دادن ایران در سازمان ملل باشد.

🔸در نهایت، واشنگتن باید تهران و حامیانش در پکن و مسکو را در سازمان ملل و نهادهای مرتبط با آن در موضع دفاعی قرار دهد. از آنجا که چین و روسیه از حق وتوی خود در شورای امنیت استفاده می‌کنند، اقدامات مستقیم علیه تهران احتمالاً به شکست می‌انجامند. با این وجود، طراحی قطعنامه‌های ضدایرانی اعضای بلوک اوراسیایی را وادار به عقب‌نشینی و توجیه ماجراجویی‌های منطقه‌ای، مسائل داخلی و فریب‌کاری هسته‌ای می‌کند. در آخر واشنگتن باید برای مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران آماده شود. تهران اخیرا ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰٪ خود را افزایش داده است که به سطح غنی‌سازی تسلیحاتی نزدیک است. ایالات متحده و اسرائیل باید آماده استفاده از نیروی نظامی باشند. جهت آمادگی برای چنین احتمالی، واشنگتن باید بمب‌های سنگرشکن پرقدرت نظیر GBU-57 را در اختیار اسرائیل قرار دهد.

✅یک کارزار موفق، نه‌تنها ژئوپلیتیک خاورمیانه را بازسازی و موقعیت منطقه‌ای آمریکا را تقویت می‌کند، بلکه با محروم کردن چین و روسیه از مهم‌ترین شریک خاورمیانه‌ای خود، آن‌ها را به‌طور غیرمستقیم تضعیف خواهد کرد. اکنون زمان آن رسیده که واشنگتن این فرصت را غنیمت شمارد.

✅اندیشکده تهران ✅

🌐https://institutetehran.com/art/269
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 طوفان الاقصی و شکاف در رویکرد اروپایی به مسئله فلسطین

‏#تحلیل_کوتاه

🔹در میان دور تند رویدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی به ویژه با توجه روند اجرای آتش‌بس در غزه و مبادله اسرا ‏توجهات از پیامدهای طوفان الاقصی به پیامدهای آتش‌بس و حواشی تبادل اسرا منحرف شده است. یکی از ‏پیامدهای طوفان الاقصی که کمتر به آن توجه شده است شکاف در رویکرد اروپایی به مسئله فلسطین است.‏

🔸به ابتکار دیپلماتیک اسپانیا، سه کشور ایرلند، نروژ و اسپانیا در تاریخ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴/ ۹ آذر ۱۴۰۳ فلسطین را به ‏عنوان یک دولت به رسمیت شناختند. اقدامی که در تعارض با رویکرد اتحاد اروپا مبنی بر موکول کردن ‏شناسایی فلسطین به یک توافق صلح جامع و پایدار بین اسرائیل و فلسطینی‌ها و به عبارتی شناسایی فلسطین توسط ‏اسرائیل قرار دارد و نمایانگر اختلافات و دیدگاه‌های متفاوت درون اتحادیه اروپا و تمایز مواضع برخی ‏کشورهای اروپایی در خصوص چگونگی برخورد با مسئله فلسطین است.‏

💢ریشه‌های اختلافات درون اتحادیه اروپا در مورد مسئله فلسطین

🔸با تداوم حمایت اتحادیه اروپا از اسرائیل علی‌رغم نقض مکرر و فاحش حقوق بشر توسط اسرائیل در جنگ اخیر، ‏برخی سیاستمداران اروپایی تلاش‌های مکرری جهت تصویب قانونی در پارلمان اتحادیه اروپا برای مشروط ‏کردن تداوم تبادل تجاری با اسرائيل به رعایت حقوق بشر کردند. این طرح در فوریه ۲۰۲۴/ بهمن ۱۴۰۲ با ‏مخالفت مواجه شد و به تصویب نرسید. دلیل اصلی ناکامی این لایحه ریشه در وجود دوگانگی و قطبیت درون ‏اروپا در خصوص مسئله اسرائیل-فلسطین دارد که موجب شده کشورهایی مانند اسپانیا که خواستار مقابله با ‏استانداردهای دوگانه در مورد روسیه و اسرائیل بودند امیدی به اقدام مشترک اتحادیه اروپا علیه اسرائیل نداشته ‏باشند و خود به دنبال اتخاذ تدابیری در این زمینه باشند.‏

🔸در حالی که کشورهای اروپایی نظیر آلمان لزوم مذاکره و توافق اسرائیل با فلسطین بر سر طرح دو دولتی را ‏پیش‌شرط به رسمیت شناختن فلسطین می‌دانند، برخی کشورها همانند اسپانیا معتقدند در صورت نبود فشار لازم ‏بر اسرائیل این توافق هرگز محقق نخواهد شد و به همین دلیل به رسمیت شناختن فلسطین را مقدمه‌ای برای تداوم ‏فرایند صلح و اجرای طرح دو دولتی در نظر می‌گیرند.‏

💢اسپانیا

🔸دولت اسپانیا سردمدار حرکت اخیر برای شناسایی فلسطین بود. در واقع یکی از طرح‌های اسپانیا برای فشار بر ‏اسرائیل برای پایان جنگ، تور سفر وزیر خارجه این کشور به کشورهای اروپایی برای به جلب حمایت از ‏شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت مستقل بود که در این مسیر موفق به جلب موافقت نروژ، ایرلند و بعدها ‏اسلوونی شد. سابقه روابط نزدیک اسپانیا با کشورهای عربی، پررنگ بودن گرایش‌های چپ در جامعه این کشور ‏و سابقه میزبانی از گفتگوهای صلح (کنفرانس مادرید) از عوامل مهم همدردی بیشتر اسپانیا با فلسطین هستند.‏

💢نروژ

🔸نروژ نیز که در دهه ۹۰میلادی میزبان مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل (منجر به توافقات اسلو) بود، در ابتکاری خود را به عنوان میانجی بی‌طرف بین دو ‏طرف معرفی کرد که می‌تواند شرایط لازم برای مذاکرات را فراهم کند. با بی‌توجهی اسرائیل به مذاکرات صلح و ‏رد راه‌حل دو دولتی، نروژ به رسمیت شناختن فلسطین را گامی مثبت در راستای فرآیند صلح تلقی کرد. مقامات ‏نروژی همچنین بر این باورند که شناسایی دولت فلسطین و دولت‌داری فلسطینی‌ها می‌تواند به تقویت نیروهای ‏معتدل در فلسطین کمک کند.‏

💢 ایرلند

🔸در مورد ایرلند مهم‌ترین دلیل شناسایی فلسطین توسط این کشور را باید تجربه طولانی آن از استعمار و اشغال ‏توسط بریتانیا دانست که باعث شده که ایرلندی‌ها نسبت به ملت‌های تحت اشغال همبستگی بیشتری ‏احساس کنند. همین امر هم باعث شده است ایرلند به عنوان یک کشور کوچک و مستقل، سیاست خارجی خود ‏را بر اساس اصول انسانی و اخلاقی بنا کند. علاوه بر این فعالیت احزاب چپ‌گرا و فعالان حقوق بشر در حمایت ‏از فلسطینی‌ها با برگزاری کنفرانس‌ها، تظاهرات و کمپین‌های آگاهی‌بخشی نیز تاثیر مهمی داشته است.

‏💢جمع‌بندی

✅چنانکه که برخی از کشورهایی اروپایی نظیر مجارستان و چک قبلاً فلسطین را به رسمیت شناخته اما ‏همچنان حامی سرسخت اسرائیل هستند اکنون نیز شناسایی فلسطین توسط چند کشور اروپایی به معنای ضدیت یا ‏عدم حمایت آنها از اسرائیل نیست. با این‌وجود این اقدام آنها که عموماً ریشه در سابقه تاریخی کشورهای ‏مذکور و فعالیت احزاب چپ و فعالین حقوق بشر در این کشورها و ناامیدی از اعمال استانداردهای دوگانه توسط ‏اتحادیه اروپا دارد یک شکاف در رویکرد این اتحادیه به مسئله فلسطین را نشان می‌دهد که می‌تواند از میزان ‏سوگیری شدید آن به نفع رژیم صهیونیستی بکاهد.

🔁 مطالب مرتبط
▫️‏توافق آتش‌بس غزه؛ متن و فرامتن

✅اندیشکده تهران ✅

🌐https://institutetehran.com/art/268
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1

Показано 20 последних публикаций.