Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
جاودانی انسانیت در دل ها، در میان سنگرهای مرگ و خشونت، معجزه ای رخ داد.
کریسمس ۱۹۱۴، شبی که جنگ خوابید و صلح بر خاکِ غمگین جبهه ی غربی نشست.
سربازان انگلیسی و آلمانی، خسته از صدای توپها و تیرها، با شمعهایی در دست و زمزمههایی از روح انسانی، به سوی یکدیگر آمدند.
دعوت به جای ترس، هدایا به جای نفرت، لبخند به جای اشک و فوتبال به جای جنگ.
در آن شبِ سرد زمستانی، زمینهای گلآلود نبرد، با گامهای نرم و مهربانِ رزمندگان، به میدان بازی تبدیل شد؛ جایی که آرامش لحظاتی بر اشکها غالب شد.
از سنگر هرکس، داستان متفاوت بود، ولی یکچیز مشترک بود: امید و انسانیت.
داستان آن شب همچنان از دلهای پریشان عبور میکند و به یاد ما میآورد که در ظلمات جنگ، حتی یک شمع کوچک میتواند آتش بزرگی از صلح و دوستی بیافروزد.
@Football_Noostalgia
کریسمس ۱۹۱۴، شبی که جنگ خوابید و صلح بر خاکِ غمگین جبهه ی غربی نشست.
سربازان انگلیسی و آلمانی، خسته از صدای توپها و تیرها، با شمعهایی در دست و زمزمههایی از روح انسانی، به سوی یکدیگر آمدند.
دعوت به جای ترس، هدایا به جای نفرت، لبخند به جای اشک و فوتبال به جای جنگ.
در آن شبِ سرد زمستانی، زمینهای گلآلود نبرد، با گامهای نرم و مهربانِ رزمندگان، به میدان بازی تبدیل شد؛ جایی که آرامش لحظاتی بر اشکها غالب شد.
از سنگر هرکس، داستان متفاوت بود، ولی یکچیز مشترک بود: امید و انسانیت.
داستان آن شب همچنان از دلهای پریشان عبور میکند و به یاد ما میآورد که در ظلمات جنگ، حتی یک شمع کوچک میتواند آتش بزرگی از صلح و دوستی بیافروزد.
@Football_Noostalgia