دیشب راننده اسنپ میپرسید «انبار خرمای شما» در تهران کجاست؟ الان چقدر دپو کردی؟
گفتم اصلا انبار برای من صرف نداره
ما اول باید بفروشیم، بعدش بریم برای خربدارها بیاریم.
میگه عجب. اینو از کجا یاد گرفتی که اول بفروشی بعد جنس بیاری؟
روم نشد بگم از کسب و کارهای شکست خورده خودم!
گفتم اصلا انبار برای من صرف نداره
ما اول باید بفروشیم، بعدش بریم برای خربدارها بیاریم.
میگه عجب. اینو از کجا یاد گرفتی که اول بفروشی بعد جنس بیاری؟
روم نشد بگم از کسب و کارهای شکست خورده خودم!