Widespread
معنی: گسترده
مثال: There is widespread support for the new law.
حمایت گستردهای از قانون جدید وجود دارد.
توضیح بیشتر: این واژه برای بیان چیزی که در مناطق یا گروههای زیادی وجود دارد استفاده میشود.
کاربرد دیگر: The disease became widespread in the region.
این بیماری در منطقه گسترش یافت.
اشتباه رایج: ❌ The problem is widespread to many areas. (غلط)
✅ The problem is widespread in many areas. (درست)
این مشکل در بسیاری از مناطق گسترده است.
معنی: گسترده
مثال: There is widespread support for the new law.
حمایت گستردهای از قانون جدید وجود دارد.
توضیح بیشتر: این واژه برای بیان چیزی که در مناطق یا گروههای زیادی وجود دارد استفاده میشود.
کاربرد دیگر: The disease became widespread in the region.
این بیماری در منطقه گسترش یافت.
اشتباه رایج: ❌ The problem is widespread to many areas. (غلط)
✅ The problem is widespread in many areas. (درست)
این مشکل در بسیاری از مناطق گسترده است.