#فاصله
#part584
خستگی را بهانه ای کردم تا از شرکت خارج شوم، جمع کارمندان و مهندسین که مشغول بگو و بخند بودند برایم اصلا خوشایند نبود!
آنقدر راه رفتم و راه رفتم که پاهایم خودشان از خستگی ایستادند...
به خودم که آمدم مقابل مجتمعی که خانه ی نیما در آن قرار داشت، بودم...
خانه ای که زندگی مشترکمان را در آن شروع کرده بودیم... مدت ها با هم زندگی کرده بودیم و حالا نمی دانستم نیما هنوز آنجا زندگی می کند یا نه!
با حماقت جلوتر رفتم و زمانی که دیدم در ساختمان باز است، وارد ساختمان شدم.
هنوز همانجا جلوی در ایستاده بودم که با خروج چند نفر از آسانسور به سرعت خودم را به پله ها رساندم. احتمال می دادم کسی مرا بشناسد و می ترسیدم خبر به گوش نیما برسد، اما باز هم حماقت کردم و ترس را کنار گذاشتم...
دیوانه وار و بی وقفه از پله ها بالا رفتم.
در آن گیرودار که بخاطر سرعتم نفس نفس می زدم گوشی ام زنگ خورد.
نه برای آنکه بخواهم جوابی دهم، فقط برای خاموش کردنش گوشی ام را از جیبم درآوردم. طبق انتظارم تماس از امید بازرگان بود!
اگر گوشی ام را خاموش می کردم، احتمالا به دم در خانه می رفت، پس آنقدر در دستم نگهش داشتم که خودش تماس را قطع کرد.
کانال vip با پارت های جلوتر😍👇
https://t.me/c/1518559436/50608
#part584
خستگی را بهانه ای کردم تا از شرکت خارج شوم، جمع کارمندان و مهندسین که مشغول بگو و بخند بودند برایم اصلا خوشایند نبود!
آنقدر راه رفتم و راه رفتم که پاهایم خودشان از خستگی ایستادند...
به خودم که آمدم مقابل مجتمعی که خانه ی نیما در آن قرار داشت، بودم...
خانه ای که زندگی مشترکمان را در آن شروع کرده بودیم... مدت ها با هم زندگی کرده بودیم و حالا نمی دانستم نیما هنوز آنجا زندگی می کند یا نه!
با حماقت جلوتر رفتم و زمانی که دیدم در ساختمان باز است، وارد ساختمان شدم.
هنوز همانجا جلوی در ایستاده بودم که با خروج چند نفر از آسانسور به سرعت خودم را به پله ها رساندم. احتمال می دادم کسی مرا بشناسد و می ترسیدم خبر به گوش نیما برسد، اما باز هم حماقت کردم و ترس را کنار گذاشتم...
دیوانه وار و بی وقفه از پله ها بالا رفتم.
در آن گیرودار که بخاطر سرعتم نفس نفس می زدم گوشی ام زنگ خورد.
نه برای آنکه بخواهم جوابی دهم، فقط برای خاموش کردنش گوشی ام را از جیبم درآوردم. طبق انتظارم تماس از امید بازرگان بود!
اگر گوشی ام را خاموش می کردم، احتمالا به دم در خانه می رفت، پس آنقدر در دستم نگهش داشتم که خودش تماس را قطع کرد.
کانال vip با پارت های جلوتر😍👇
https://t.me/c/1518559436/50608