از خاطرات bdsm , گی و لزتون بگید:سلام دخترم
این خاطره من برمیگرده به زمانی که کلاس چهارم بودم
یه تعداد همسایه و دوست داشتیم که ما خیلی وقتا میرفتیم خونه هم دیگه..
دوستم مامانش و باباش سر کار بودن و صبحا ما همیشه باهم تنها بودیم
و ی خواهر کوچیک داشت..
همیشه موقع مامان بازی
بچرو لخت میکردم که پوشکش کنم (الکی)
و گاهی با دوستم لب میگرفتیم
نمیدونم اما شاید اون تایم هم حشـ ... ـری میشدم😑
❤️
@BdGirI