قتل عجیب😨
شرلوک هلمز در خیابان قدم میزد. صبح دید مردم زیادی دور بدن یک زن مرده حلقه زده بودن. او بدن را بازرسی کرد و یک کیف پول یافت و با همسرس تماس گرفت. شوهرش گوشیو برداشت و شرلوک گفت همسرت مرده. شوهرش گفت امکان نداره! شرلوک گفت لطفا بیاین اینجا و مرگشو تایید کنید شوهرش گفت باشه و تلفن و قطع کرد. بعد از ۱٠ دقیقه شوهر اومد و جسد و دید و شروع به گریه کردن کرد. شرلوک به افسر پلیس نگاه کرد و گفت شوهرش را بازداشت کنید او قاتل است.
اگه شما یک نابغه هستین بگین چرا گفت شوهرش قاتله ....؟؟؟⬇️⬇️
مشاهده جواب
شرلوک هلمز در خیابان قدم میزد. صبح دید مردم زیادی دور بدن یک زن مرده حلقه زده بودن. او بدن را بازرسی کرد و یک کیف پول یافت و با همسرس تماس گرفت. شوهرش گوشیو برداشت و شرلوک گفت همسرت مرده. شوهرش گفت امکان نداره! شرلوک گفت لطفا بیاین اینجا و مرگشو تایید کنید شوهرش گفت باشه و تلفن و قطع کرد. بعد از ۱٠ دقیقه شوهر اومد و جسد و دید و شروع به گریه کردن کرد. شرلوک به افسر پلیس نگاه کرد و گفت شوهرش را بازداشت کنید او قاتل است.
اگه شما یک نابغه هستین بگین چرا گفت شوهرش قاتله ....؟؟؟⬇️⬇️
مشاهده جواب