تو به**شتش دختره اسلحه جا میکنه تو با***سنشم ک😱یرر😐😐💦🔞
با هر برخوردش به کونم آه غلیظی میکشیدم که زیر لب "جووون" میگفت و اسپنک میزد به باسنم !
همونطور که عقب جلو میکرد اسلحه اش را برداشت و خشابش رو بیرون کشید !
با ترس سرم رو به عقب چرخوندم و لب زدم:
-چیکار میخوای بکنی!؟
نیشخندی زد و لب زد:
-میخوام پاره ات کنم !
نگاهِ ترسیدم رو بهش دوختم و خواستم تکون بخورم که سیلیی به باسنم زد و غر زد:
-بازی در نیار سروان؛بزار قشنگ بگامت تموم شه بره !
ته تفنگ رو روی #بـهشتم گذاشت کمی با آبم خیسش کرد و با یه فشار فرو کرد داخلم که جیغی کشیدم و ملافه رو چنگ زدم !
-جوووون؛جیغ بزن سروان کوچولو !
چشم هام رو با درد بستم که بیرون کشیدش و بلافاصله دوباره فرو کرد داخل !
از درد به خودم پیچیدم،خارِ دستبند داشت به مچِ دستم فشار میاورد و درد و لذت عقب جلو شدن #آلـتش تو #باسنم داشت دیوونم میکرد !
https://t.me/joinchat/AAAAAE1Jkbj-leqr4V5uGw
https://t.me/joinchat/AAAAAE1Jkbj-leqr4V5uGw
با هر برخوردش به کونم آه غلیظی میکشیدم که زیر لب "جووون" میگفت و اسپنک میزد به باسنم !
همونطور که عقب جلو میکرد اسلحه اش را برداشت و خشابش رو بیرون کشید !
با ترس سرم رو به عقب چرخوندم و لب زدم:
-چیکار میخوای بکنی!؟
نیشخندی زد و لب زد:
-میخوام پاره ات کنم !
نگاهِ ترسیدم رو بهش دوختم و خواستم تکون بخورم که سیلیی به باسنم زد و غر زد:
-بازی در نیار سروان؛بزار قشنگ بگامت تموم شه بره !
ته تفنگ رو روی #بـهشتم گذاشت کمی با آبم خیسش کرد و با یه فشار فرو کرد داخلم که جیغی کشیدم و ملافه رو چنگ زدم !
-جوووون؛جیغ بزن سروان کوچولو !
چشم هام رو با درد بستم که بیرون کشیدش و بلافاصله دوباره فرو کرد داخل !
از درد به خودم پیچیدم،خارِ دستبند داشت به مچِ دستم فشار میاورد و درد و لذت عقب جلو شدن #آلـتش تو #باسنم داشت دیوونم میکرد !
https://t.me/joinchat/AAAAAE1Jkbj-leqr4V5uGw
https://t.me/joinchat/AAAAAE1Jkbj-leqr4V5uGw