طرح صلح حکومت؛ تقلا برای حفظ نظام در مسلخ استانبول
🔺طرح صلح جمهوری اسلامی افغانستان که اخیراً از سوی شورای عالی مصالحه ملی اعلام شد، در 14 صفحه و محتوای قابل بحث ارائه شده و هرچند برای حفظ نظام تقلا کرده، اما غایب اصلی در آن مردم افغانستان و لویه جرگه است.
🔺این طرح که قرار است به نشست استانبول ارائه شود، عیوب و نواقصی دارد که آن را ناکارامد میکند و به گوسفندی میماند که به مسلخ فرستاده میشود، اما میکوشد که از دست قصاب فرار کند.
🔺در این طرح چند موضوع است که باید بررسی شود: نخست، تعدیل قانون اساسی؛ در صفحه دهم طرح از تعدیل قانون اسیاسی توسط هیئتی 21 نفری که شامل 7 طالب و 17 نفر از جانب دولت است، سخن گفته شده است. باید پرسید که تعدیل قانون اساسی بر اساس چه مجوزی و از سوی کی، مشروعیت این هیئت 21 نفری از کجا میآید و نقش و جایگاه مردم افغانستان در آن در کجا است؟ آیا این نوع برخورد با قانون اساسی توهین به ملت افغانستان و تمام سازوکارهای قانونی و سنتی این ملت نیست؟ آیا قانون اساسی پیشبینی نکرده که تعدیل مواد آن باید در لویه جرگه صورت بگیرد.
🔺گذشته از این موضوع، مشروعیت مشورت با طالبان در مورد قانون اساسی از کجا میآید، آیا لویه جرگه تعین کرده که باید با طالبان مشورت شود یا مردم مستقیماً در همه پرسی چنین مجوزی صادر کردهاند، فکر نمیکنم.
🔺در ثانی، زمانی که از تعدیل و تغییر در قانون اساسی کشور سخن میرود، ناخودآگاه موضوع معامله و تضعیف تمام دستاوردهای دو دهه گذشته در ذهن متبادر میشود و دغدغه و دلهره خلق میشود که نکند زیر نام تعدیل قانون اساسی، ارکان نظام شامل حقوق بشر، آزادی بیان، مردمسالاری، قوای مسلح، شورای ملی، حقوق شهروندی و تمام ردههای زندگی اجتماعی مردم افغانستان در یک معامله ننگین به حراج گذاشته میشود.
🔺طرح بسیار مبهم و کلی است، به جزئیات نرفته و روشن نساخته که میکانیزمهای بعدی برای تامین صلح چه است و جایگاه هر طرف در کجا قرار دارد. مثلاً در بند ششم تاکید شده که از تمام قربانیان جنگ افغانستان حمایت میشود، در حالی که قربانیان جنگ افغانستان شامل طیفهای متفاوت است. مثلاً طالب هم در جنگ کشته شده، مردم بیگناه ملکی هم قربانی داده و سربازان این کشور نیز کشته شدهاند. در طرح روشن نیست که هدف از قربانیان جنگ دقیقاً کی است و آیا مردم ملکی بیگناه که در اثر خشونت طالبان جان باختهاند، با تلفات طالبان که در جبهه تروریزم جنگیده و نابود شدهاند، برابر است؟
🔺در این طرح صلح، از مسایل مثل عدم تبعیض میان شهروندان، حقوق زنان، حقوق بشر و تطبیق قانون نیز سخن رفته، در حالی که طالبان تا همین اکنون بزرگترین تبعیض را علیه زنان، اقوام مختلف، گروههای اجتماعی متفاوت و پیروان مذاهب دیگر روا داشتهاند و روا میدارند، این گروه بزرگترین جنایات را علیه زنان مرتکب شده و میشود، پس با این حساب، آیا قرار است طالبان در یک نشست تغییر کنند یا این که منظور حکومت از این مسایل همان چیزی است که گروه طالبان در نظر دارد و روی آن پافشاری میکند.
🔺طرح صلح حکومت روی این موارد در حالی مانور داده که گروه طالبان از زمان امضای توافقنامه صلح با امریکا 25 درصد حملاتش را افزایش داده و این نشان میدهد که گروه طالبان پابند هیچ قانون و توافقنامه و تعهد و پیمانی نیست و فقط یک راه برای رسیدن به قدرت میشناسد و آن هم جنگ و خشونت است.
🔺طرح صلح جمهوری اسلامی افغانستان که اخیراً از سوی شورای عالی مصالحه ملی اعلام شد، در 14 صفحه و محتوای قابل بحث ارائه شده و هرچند برای حفظ نظام تقلا کرده، اما غایب اصلی در آن مردم افغانستان و لویه جرگه است.
🔺این طرح که قرار است به نشست استانبول ارائه شود، عیوب و نواقصی دارد که آن را ناکارامد میکند و به گوسفندی میماند که به مسلخ فرستاده میشود، اما میکوشد که از دست قصاب فرار کند.
🔺در این طرح چند موضوع است که باید بررسی شود: نخست، تعدیل قانون اساسی؛ در صفحه دهم طرح از تعدیل قانون اسیاسی توسط هیئتی 21 نفری که شامل 7 طالب و 17 نفر از جانب دولت است، سخن گفته شده است. باید پرسید که تعدیل قانون اساسی بر اساس چه مجوزی و از سوی کی، مشروعیت این هیئت 21 نفری از کجا میآید و نقش و جایگاه مردم افغانستان در آن در کجا است؟ آیا این نوع برخورد با قانون اساسی توهین به ملت افغانستان و تمام سازوکارهای قانونی و سنتی این ملت نیست؟ آیا قانون اساسی پیشبینی نکرده که تعدیل مواد آن باید در لویه جرگه صورت بگیرد.
🔺گذشته از این موضوع، مشروعیت مشورت با طالبان در مورد قانون اساسی از کجا میآید، آیا لویه جرگه تعین کرده که باید با طالبان مشورت شود یا مردم مستقیماً در همه پرسی چنین مجوزی صادر کردهاند، فکر نمیکنم.
🔺در ثانی، زمانی که از تعدیل و تغییر در قانون اساسی کشور سخن میرود، ناخودآگاه موضوع معامله و تضعیف تمام دستاوردهای دو دهه گذشته در ذهن متبادر میشود و دغدغه و دلهره خلق میشود که نکند زیر نام تعدیل قانون اساسی، ارکان نظام شامل حقوق بشر، آزادی بیان، مردمسالاری، قوای مسلح، شورای ملی، حقوق شهروندی و تمام ردههای زندگی اجتماعی مردم افغانستان در یک معامله ننگین به حراج گذاشته میشود.
🔺طرح بسیار مبهم و کلی است، به جزئیات نرفته و روشن نساخته که میکانیزمهای بعدی برای تامین صلح چه است و جایگاه هر طرف در کجا قرار دارد. مثلاً در بند ششم تاکید شده که از تمام قربانیان جنگ افغانستان حمایت میشود، در حالی که قربانیان جنگ افغانستان شامل طیفهای متفاوت است. مثلاً طالب هم در جنگ کشته شده، مردم بیگناه ملکی هم قربانی داده و سربازان این کشور نیز کشته شدهاند. در طرح روشن نیست که هدف از قربانیان جنگ دقیقاً کی است و آیا مردم ملکی بیگناه که در اثر خشونت طالبان جان باختهاند، با تلفات طالبان که در جبهه تروریزم جنگیده و نابود شدهاند، برابر است؟
🔺در این طرح صلح، از مسایل مثل عدم تبعیض میان شهروندان، حقوق زنان، حقوق بشر و تطبیق قانون نیز سخن رفته، در حالی که طالبان تا همین اکنون بزرگترین تبعیض را علیه زنان، اقوام مختلف، گروههای اجتماعی متفاوت و پیروان مذاهب دیگر روا داشتهاند و روا میدارند، این گروه بزرگترین جنایات را علیه زنان مرتکب شده و میشود، پس با این حساب، آیا قرار است طالبان در یک نشست تغییر کنند یا این که منظور حکومت از این مسایل همان چیزی است که گروه طالبان در نظر دارد و روی آن پافشاری میکند.
🔺طرح صلح حکومت روی این موارد در حالی مانور داده که گروه طالبان از زمان امضای توافقنامه صلح با امریکا 25 درصد حملاتش را افزایش داده و این نشان میدهد که گروه طالبان پابند هیچ قانون و توافقنامه و تعهد و پیمانی نیست و فقط یک راه برای رسیدن به قدرت میشناسد و آن هم جنگ و خشونت است.