درود و عرض ادب ، شما یک نتیجه گیری اشتباه داشتید ، اینکه فرضیه های امروزی و نظریه های علمی امروزی قبلاً در زمان قدیم نظریه یا فرضیه علمی نبودند مانند نظریه گرانش و تکامل و .... که خودم این ها را مثال زدم .
خب می گویید کتاب های زرد امروز هم قاعدتاً هم نه درست به نظر می آیند و نه قابل توجه ، پس باید چکار کنیم ؟ آیا باید بخوانیم و آنها را بر حسب اینکه در آینده ممکن شود که درست باشند قبول کنیم یا اینکه نباید بخوانیم ؟
حرف شما یک استدلال شرطی است ( اگر الف آنگاه ب ) و به خودی خود اشتباه نیست اما در صورتی درست می شود که در آینده چنین اتفاقی بیافتد ، اما ما که ندیدیم و برای همین است که می گویند اگر الف برطرف نشود ب هم برطرف نمی شود و استدلال معتبر نیست !
بهتر تیت که قاعده ابطال پذیری علم را اشتباه نگیریم ، ابطال پذیری یک ضعف نیست یک نقطه قوت است و باید به این اعتماد کرد ، نظریات ما با آزمایش ها و تجربه ها و آزمون و خطا های مختلف و زیاد به دست می آیند . اما ابطال پذیری برای این است که ممکن است راه حل بهتری برای تبیین پدیده باشد .
حالا بر گردیم به اون سوال اصلی، در اخلاق باور ما به حرف ویلیام کلیفورد گوش می دهیم که می گوید « باور به هرچیزی بدون شواهد و مدارک کافی خطاست » خب اخلاق باور به ما یاد می دهد که یک چیز را چرا و برای چه باید باور کنیم .
این که ما باور به چیز هایی داریم که از راه آزمون و خطا های زیاد به دست آمده بهتر و معقول تر از آن است که بخواهیم بر چیزی قائم باشیم که درست یا غلط بودنش برای ما مشخص نیست و بر فرض درست بودنش آن را نسبتاً خوب بدانیم یا روی آن مانور بدهیم .
خب می گویید کتاب های زرد امروز هم قاعدتاً هم نه درست به نظر می آیند و نه قابل توجه ، پس باید چکار کنیم ؟ آیا باید بخوانیم و آنها را بر حسب اینکه در آینده ممکن شود که درست باشند قبول کنیم یا اینکه نباید بخوانیم ؟
حرف شما یک استدلال شرطی است ( اگر الف آنگاه ب ) و به خودی خود اشتباه نیست اما در صورتی درست می شود که در آینده چنین اتفاقی بیافتد ، اما ما که ندیدیم و برای همین است که می گویند اگر الف برطرف نشود ب هم برطرف نمی شود و استدلال معتبر نیست !
بهتر تیت که قاعده ابطال پذیری علم را اشتباه نگیریم ، ابطال پذیری یک ضعف نیست یک نقطه قوت است و باید به این اعتماد کرد ، نظریات ما با آزمایش ها و تجربه ها و آزمون و خطا های مختلف و زیاد به دست می آیند . اما ابطال پذیری برای این است که ممکن است راه حل بهتری برای تبیین پدیده باشد .
حالا بر گردیم به اون سوال اصلی، در اخلاق باور ما به حرف ویلیام کلیفورد گوش می دهیم که می گوید « باور به هرچیزی بدون شواهد و مدارک کافی خطاست » خب اخلاق باور به ما یاد می دهد که یک چیز را چرا و برای چه باید باور کنیم .
این که ما باور به چیز هایی داریم که از راه آزمون و خطا های زیاد به دست آمده بهتر و معقول تر از آن است که بخواهیم بر چیزی قائم باشیم که درست یا غلط بودنش برای ما مشخص نیست و بر فرض درست بودنش آن را نسبتاً خوب بدانیم یا روی آن مانور بدهیم .