Forward from: انجمن عرفان کیهانی حلقه (ازمیر)
🚨🚨🚨🚨🚨🚨🚨
🔴خود مدیر پنداران وقتی عصبانی میشوند...(۳)
یاد خاطره ای از اتاق بازجویی افتادم ...بازجو موضوع حقیقت و مجاز را از من میپرسید و من برای توضیح قضیه مثال زدم و بعد بازجو به آن مثال من بند کرد و .... و من تلاش کردم که به او بگویم من میخواستم با مثال پاسخ سوالات را بدهم که تو متوجه شوی و تو در مثال گیر کردی و در مورد آن مثال شروع به پرسش و پاسخ کردی ای بی خرد ....!
وقتی که استاد عزیز تر از جان در وبینار اخیر از مثل "بز گر " استفاده کردند خود مدیر پنداران متوهم نیز دقیقا مانند بازجو خود را "بز گر" تصور کردند و استاد عزیز را نیز همچون چوپان ...! و بعد روی چرایی گر شدن و بزهای سالم و مریض و ... صحبت کردند!!! چه تشابهات رفتاری جالبی😂😂😂
بگذریم که بزهای گر در داخل مجموعه گر نشده اند بلکه منفعت طلبی و خود مدیر پنداری و خیالات خام و همراهی و هم فکری ایشان با سیستمهای امنیتی و تامین منویات آنها بوده و هست که در موردشان مثل "بز گر" را صادق کرده است و طبیعتا نیز بایستی از مجموعه جدا شوند تا افراد دیگری را نیز آلوده به فکر و عمل نا پسند نکنند.
اما وقتی جریان جالب میشود که به جای اینکه ذره ای درس بگیرند و ذره ای به خود آیند و ذره ای حساب و کتاب اعمال و رفتار و افکار خود را داشته باشند با هر حرکتی بصورتی عجیب عصبانی و برانگیخته میشوند و این برانگیختگی باعث میشود تحت لوای شعار آزادی بیان هر آنچه از اذهان معیوب و بیمارشان میگذرد را بر زبان می آورند درآن میان حتی خود و بقیه را "حیوان" قلمداد میکنند و یک مثل مشهور را نیز با ذهن پیچیده خود آنچنان بغرنج میکنند که ادبیات پارسی به فریاد آید ...
راستی این عصبانیت از چیست؟ شمایی که مکتب عرفان کیهانی حلقه را بصورتهای مختلف زیر سوال برده اید و با شخص بنیانگذار (جناب استاد محمدعلی طاهری) شروع به جنگ کرده اید و افراد فعال مجموعه را مورد اهانت و افترا قرار داده اید و در نهایت اخراج شده اید آیا فرقی با دشمن دارید؟ که البته بسی بدتر از دشمن بوده و هستید و اکنون که دشمنی هایتان بر همه محرز شده است ، نمود عصانیتتان نیتهای شوم تان را بیش از پیش آشکار میکند....!
هر حرکتی که انجام میدهید تداعی گر عملکرد دشمنان این مسیر است و گمان نکنید که با این حرکتها دوست جدیدی را میتوانید به جمع خود اضافه کنید. بعد از ازادی معجزه وار استاد عزیز جانمان از اسارت (علیرغم توطئه ها و خیانتهای شما نابخردان و همکارانتان) مجموعه عظیم شاگردان مکتب عرفان کیهانی حلقه با مدیریت و درایت استاد عزیز و اطلاعیه های راهبردی و مدیریتی شان مسیر خود را پیدا کرده اند و در زمانی که شما مشغول توهمات خود مدیر پنداری های خود بودید و در پشت صحنه مشغول توطئه چینی های مختلف برای ساقط کردن فعالیتها در مکتب عرفان کیهانی حلقه بودید عده ای خود خواسته زندگی خود را در مسیر خدمت به استاد عزیز تر جان قرار داده اند که تمام افکار و اندیشه و تصمیمات و فعالیتشان عینیت یافته از هوشمندی الهی است.
و شما چشم باز کردید و متوجه شدید که کار از دستتان بدر رفته است و به ناچار بایستی جنگ علنی را آغاز می کردید چون چاره ای جز این نداشتید چرا که ترفندهای پشت صحنه شما یکی پس از دیگری با درایت استاد بزرگوارمان خنثی شد.
آری دهه ۹۰ فرصت خوبی برای رشد و شکوفایی و پختگی و ..از یک طرف و همچنین درگیر شدن با غرور و منیت و خود بزرگ پنداری و خود مدیر پنداری و مجری طرحهای امنیتی شدن و ... از طرف دیگر بود و شما مسیر دوم را برگزیدید که امروز در چنین شرایط اسفناکی به سر میبرید.
سرتان را از زیر برف بیرون آورید و خود را در آینه تمام نمای مجموعه مشاهده کنید و جایگاتان را دریابید که بسی زیان کارید....
ادامه دارد ....
🔴خود مدیر پنداران وقتی عصبانی میشوند...(۳)
یاد خاطره ای از اتاق بازجویی افتادم ...بازجو موضوع حقیقت و مجاز را از من میپرسید و من برای توضیح قضیه مثال زدم و بعد بازجو به آن مثال من بند کرد و .... و من تلاش کردم که به او بگویم من میخواستم با مثال پاسخ سوالات را بدهم که تو متوجه شوی و تو در مثال گیر کردی و در مورد آن مثال شروع به پرسش و پاسخ کردی ای بی خرد ....!
وقتی که استاد عزیز تر از جان در وبینار اخیر از مثل "بز گر " استفاده کردند خود مدیر پنداران متوهم نیز دقیقا مانند بازجو خود را "بز گر" تصور کردند و استاد عزیز را نیز همچون چوپان ...! و بعد روی چرایی گر شدن و بزهای سالم و مریض و ... صحبت کردند!!! چه تشابهات رفتاری جالبی😂😂😂
بگذریم که بزهای گر در داخل مجموعه گر نشده اند بلکه منفعت طلبی و خود مدیر پنداری و خیالات خام و همراهی و هم فکری ایشان با سیستمهای امنیتی و تامین منویات آنها بوده و هست که در موردشان مثل "بز گر" را صادق کرده است و طبیعتا نیز بایستی از مجموعه جدا شوند تا افراد دیگری را نیز آلوده به فکر و عمل نا پسند نکنند.
اما وقتی جریان جالب میشود که به جای اینکه ذره ای درس بگیرند و ذره ای به خود آیند و ذره ای حساب و کتاب اعمال و رفتار و افکار خود را داشته باشند با هر حرکتی بصورتی عجیب عصبانی و برانگیخته میشوند و این برانگیختگی باعث میشود تحت لوای شعار آزادی بیان هر آنچه از اذهان معیوب و بیمارشان میگذرد را بر زبان می آورند درآن میان حتی خود و بقیه را "حیوان" قلمداد میکنند و یک مثل مشهور را نیز با ذهن پیچیده خود آنچنان بغرنج میکنند که ادبیات پارسی به فریاد آید ...
راستی این عصبانیت از چیست؟ شمایی که مکتب عرفان کیهانی حلقه را بصورتهای مختلف زیر سوال برده اید و با شخص بنیانگذار (جناب استاد محمدعلی طاهری) شروع به جنگ کرده اید و افراد فعال مجموعه را مورد اهانت و افترا قرار داده اید و در نهایت اخراج شده اید آیا فرقی با دشمن دارید؟ که البته بسی بدتر از دشمن بوده و هستید و اکنون که دشمنی هایتان بر همه محرز شده است ، نمود عصانیتتان نیتهای شوم تان را بیش از پیش آشکار میکند....!
هر حرکتی که انجام میدهید تداعی گر عملکرد دشمنان این مسیر است و گمان نکنید که با این حرکتها دوست جدیدی را میتوانید به جمع خود اضافه کنید. بعد از ازادی معجزه وار استاد عزیز جانمان از اسارت (علیرغم توطئه ها و خیانتهای شما نابخردان و همکارانتان) مجموعه عظیم شاگردان مکتب عرفان کیهانی حلقه با مدیریت و درایت استاد عزیز و اطلاعیه های راهبردی و مدیریتی شان مسیر خود را پیدا کرده اند و در زمانی که شما مشغول توهمات خود مدیر پنداری های خود بودید و در پشت صحنه مشغول توطئه چینی های مختلف برای ساقط کردن فعالیتها در مکتب عرفان کیهانی حلقه بودید عده ای خود خواسته زندگی خود را در مسیر خدمت به استاد عزیز تر جان قرار داده اند که تمام افکار و اندیشه و تصمیمات و فعالیتشان عینیت یافته از هوشمندی الهی است.
و شما چشم باز کردید و متوجه شدید که کار از دستتان بدر رفته است و به ناچار بایستی جنگ علنی را آغاز می کردید چون چاره ای جز این نداشتید چرا که ترفندهای پشت صحنه شما یکی پس از دیگری با درایت استاد بزرگوارمان خنثی شد.
آری دهه ۹۰ فرصت خوبی برای رشد و شکوفایی و پختگی و ..از یک طرف و همچنین درگیر شدن با غرور و منیت و خود بزرگ پنداری و خود مدیر پنداری و مجری طرحهای امنیتی شدن و ... از طرف دیگر بود و شما مسیر دوم را برگزیدید که امروز در چنین شرایط اسفناکی به سر میبرید.
سرتان را از زیر برف بیرون آورید و خود را در آینه تمام نمای مجموعه مشاهده کنید و جایگاتان را دریابید که بسی زیان کارید....
ادامه دارد ....