شعر جانان


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


.
تبلیغات سایت های شرط بندی و حرام انجام نمیشود🔴
.
برای پیدا کردن استوری ها و داستان های اصغر و گلی از هشتگ های زیر استفاده کنید😊
#استوری
#اصغر_گلی
...

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: عضویت سفارشی
.
شیعه هستی!؟




🌼🌿🌼🌿🌼


در میان چشمها، عشق است تنها چشم تو
چشمهایم را درآورده‌ست از پا، چشم تو

از همان درس دبستان، چشم تو آموختم
چون نوشتم بعد چندین آب بابا، چشم تو!

شاکی‌اند از برق چشمت کل دنیا مثل من
ماه عینک می‌زند وقتی شود وا چشم تو

پلکهایم ابر، وقت گریه‌ام با یک نگاه
باردارش می‌کند این ابرها را چشم تو

طاق ابروی تو قدس و کعبه‌ام چشمان تو
وقت سجده پشت من ابرو و بالا چشم تو

چشم من وقت سحر چشم‌انتظار چشم تو
چشم تو وا که شود حیّ عَلَی تا چشم تو

کاش می‌شد لحظه‌ای با چشم تو خلوت کنم
ای خدا... من باشم و تنهای تنها چشم تو...

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


تير مژگانت دلم را خسته كرد
                 آتش چشمت مرا دلبسته كرد

آن نگاه پاك و چون درياي تو
             اين دل بشكسته را وابسته كرد

آن صفاي خفته در چشمان تو
             آتشي در جان اين دلخسته كرد

رشته اي از مهر تو در دل فتاد
                    مرغ آزاد دلم پر بسته كرد

اختياري من ندارم چون كه او
                 دل براي مهر تو شايسته كرد

من ندانستم دلم كي شد اسير
         چون نگاهت دل خراب آهسته كرد

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


چه کنم ریشه ي ُگل،ساکن گلدان تو بود
پنجره باز اگر بود، به ایواِن تو بود

فال بسیار گرفتم،همه را گفت خطاست
قهوه ي زندگیم، تشنه ي فنجان تو بود

قصه ي نان و نمک چیست؟نمیدانم من
حرمت سفره ي من چشمِ نمكدان تو بود

درِ زندان بگشودند ولی یوسف ماند
بس که این یوسف ماعاشق زنداِن تو بود

نیمه ي پُر منم و نيمه ي خالي هم تو
خالی و ُپر همگی قصه ي لیوان تو بود

رسم عشق است که بوسه بزند لب بر لب
این چه عشقیست که لب،طعمه دندان تو بود

بال پروانه اگر عهد کند پَرنزندحرفی نیست
دل او پَر بِکشد، چون َسرِ پیمان تو بود

🍃ناصر پرواني

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


گرچه گیسوی شما دائم پریشان بهتر است
بیش از این از من نگیری دین و ایمان بهتر است

بوسه می چسبد ولی از گرمی لب های تو
چای هل هم قند پهلو توی فنجان بهتر است

دائما از خنده ام من را قضاوت کرده ای...
گریه اما از غمی در خنده پنهان بهتر است

با غمت خوش بوده احوال دلم یک جور خاص
همچو مجنونی که حالش در بیابان بهتر است

بعد از این آسوده تر جان مرا آتش بزن
این عمارت بعد تو مخروب و ویران بهتر است

از قفس آزاد میخواهی دلم را منتها...
زندگی کردن کنارت کنج زندان بهتر است

یا خودت یا هیچکس راضی به این تنهائیم
بی وصال دست هایت درد هجران بهتر است

بیش از این دلواپس آشفتگی هایم نباش
همچو گیسوی شما باشم پریشان بهتر است

طاهره_اباذری_هریس

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼

فال فنجان من این بود که شاعر بشوم...
از سر بخت خوشم با تــو  معاصر بشوم...

دست تقدیر بر این بود که سیمرغ شوی...
من به همراه تـو  تا قاف ،مسافر بشوم...

هر کسی را که به فکرم برسد بنده ی تــو ست...
آه باعث شدی از ؏ِشـق تــو  کافر بشوم...

"شاید این گونه خدا خواست مرا "اجر" دهد"...
تا که در فلسفه ی ؏ِشـق تــو  حاضر بشوم...

حقم این نیست که یک لحظه نگاهت بکنم؟
یا که در خواب تــو  یک ثانیه ظاهر بشوم؟

غزل از شرم تمنا به تــو  مخفی شده تا....
باز من در صدد مصرع اخر بشوم...


@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


جز حرفِ تو هر حرف شده حرفِ اضافه
بی‌حوصله‌ام بی‌تو... همین‌قدر کلافه

من در ته فنجان و کفِ دست پیِ تو‌...
برگرد که خود را نسپارم به خرافه

آواره‌ی یک شهر شدم کوچه‌به‌کوچه
از دوریِ تو، تلخ شدم کافه به کافه

هر شب وسطِ خواب و خیال و غمِ دوری
هی موی تو را بافته‌ام بافه به بافه

برگرد تو ای صبحِ سپید از پسِ ظلمت
تا روی تنِ من نکشیدند ملافه...


محمد_شریف

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼

تو مهربان ترین گلی، که در دلم نشانه ای
برای شعر عاشقی ، تو بهترین بهانه ای

زیر و بم ترانه ای، گوشه ی عاشقانه ای
«الهه»ی بنان تویی، که بهترین ترانه ای

صفای شعرها تویی، خدای قصه ها تویی
مقصد هر قصیده و مطلع  هر بهانه ای

شاپرکم ، پری بزن ، قناری ام ، سری بزن
نغمه ی محشری بزن، که نای آشیانه ای

میخک شال آبی ت نشسته در نگاه دل
بزن، برقص نازنین، فسون کن و فسانه ای

موی سیاه و شال تو ، هزار توی شاعری
کنون زخط فاصله بخوان تو عاشقانه ای


حسین دلجو

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼


به آیینت قسم حتی قلم هم گیج و لرزان شد
تمام شعر من از شوق تو گیسو پریشان شد

نقابی بسته ای بر چهره ات دیوانه ی شاعر
و چشمان خدا پشت نقابت خوب پنهان شد

بخند و آسمان چشم شاعر را بباران و
بدان لبخند تو در این غزل آیینه گردان شد

نوشتم آینه ... آیینه یعنی تو نه یعنی من!
حضورت معنی آیات سحرآمیز قرآن شد

غزل ویرانه شد از رفتنت فالم خبر دارد
چرا که اسم تو تعبیر نقش توی فنجان شد!

برایت بی گمان من حکم آن دیوار را دارم!
که قلب تیر خورده روی آن مفهوم ایمان شد

نقاب از چهره ی خود برنداری ، گفته ام آنشب
که اینجا ماجرای جنگ بین عشق و وجدان شد...

امید_صباغ_نو

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


من از هر قید‌ و بندی جز خیال تو رها هستم
در آغوشت به احوال جهان بی‌ اعتنا هستم

کنارت آنقَدَر خوب است حالم که نمی‌ فهمم
چه مدت پیش هم بودیم یا اصلا کجا هستم

اگر روزی فراموشی بگیرم باز خواهی دید
تو تنها چهره ای هستی که با او آشنا هستم

ببین دیگر من از چشمت نگاهم را نمی دزدم
به حس اعتماد چشم هایت مبتلا هستم

اگر یک ذره شک داری به عشقم امتحانم کن
خودت آنوقت می بینی از آن دیوانه‌ها هستم

#مه‌زاد_رازی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


باز در رؤیای خود معشوقه ام را ساختم
مثلِ نقاشی به رنگ آمیزی اش پرداختم

گیسوانش را طلایی کردم و ابـرو کمـان
شـالِ زردی روی گیسوهـای او انـداختم

رنگِ دلخواهم برای چشم‌هایش، سبز بود
تا کشیدم چشمِ سبزش را، خودم را باختم

فتنـه ی چشمش خیالاتِ مرا آشفته کرد
داشتم در ذهنِ خود آشوبگر می ساختم

رنگِ لب ها قرمز و خالِ سیاهی روی لب
آن قدر زیبا شد او، حتی خودم نشناختم


#مسعود_محمدپور

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼


🌼🌿🌼🌿🌼

نصیبم کن ز لب های تو برگ بوسه چیدن را
به چشمان نجیبت هر شبی یک ماه دیدن را

بــه شهر آرزوهایم، بــــه باغی سبز و رویایی
تو باشی من به گردت همچو پروانه پریدن را

به شهر کاش هایم آرزو کــــــــردم که یک روزی
تو یوسف باشی و من چون زلیخایت خریدن را

بدون چتـــر می‌آیم به زیـــر بارش مهــــرت
من از باران چشمانت چشیدم دل سپردن را


#مهدی_عنایتی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼




🌼🌿🌼🌿🌼


سوگند به چشم تو  ، از عشق تو بیمارم ،
هرچند به چشم تو ،چون خار به دیوارم ، ‌

صدبار بسوزانند ..  صد بار بمیرانند ...
میسوزم و میسازم ، غیر ازتو نپندارم ،

ولله که نتوانم دست از تو نمی دارم ،
صد جان بسوزانی صد جان دگر ارم ،

بی صورت تو خار است گلزار و گلستانها،
از توست همه گلشن ، ای عنچه ی  گلزارم ،

صد سال به کنج غم بنشانی و بنشینم ،
جانا غم تو دارم ، دست از تو نمی دارم ،

زیر و زبرم از تو ، خونین جگرم از تو ...
ولله گرفتارم ... از غیر تو بیزارم ،

یک شب به سراغم آی تا قصه ز سر گیرم ،
دلتنگ ترم دلتنگ ، بشنو غم گفتارم ،

دریاب مرا دریاب ای پادشه خوبان ،
بنشین به بَرَم بنشین ای محرم اسرارم ،

صد بار برانی وُ ... صد بار بگریانی ..
در کوی تو میگردم سرگشته چو پرگارم،

ای حضرت جان من از هجر تو میسوزم ،
#راحم چه کند با تو این نیست سزاوارم ،


#راحم__تبریزی

@sherjanan

🌼🌿🌼🌿🌼

20 last posts shown.