Video is unavailable for watching
Show in Telegram
شکسته میروم امشب خدانگهدارت
اگرچه میشکند آن دل سپیدارت
برای من که پنجره یک آرزوی مبهم بود
ولی تو پنجره باشد تمام دیوارت
ببخش مرا اگر بوی زخم چرکینم
و زجههای کبودم نموده آزارت
دیگر صدای گریهی بیگاه من نمیشکند
سکوت سبز و پر از انبساط افکارت
بس انتظار کشیدم که تو بیای
باز برای بدرقم با لباس گلدارت
و دلخوشم بکنی با دروغ مصلحتی
که باز بیایم برای دیدارت
ولی چه سود که خوابت عجیب سنگین بود
صدای خاطرههایم نکرد بیدارت
شنیدهام که روزه گرفتی غزل نمینوشی
بماند این آخرین غزل من برای افطارت
شکسته میرم و خاطرات سبز تو را
به یادگار میبرم امشب خدانگهدارت
#شاهین_نجفی
اگرچه میشکند آن دل سپیدارت
برای من که پنجره یک آرزوی مبهم بود
ولی تو پنجره باشد تمام دیوارت
ببخش مرا اگر بوی زخم چرکینم
و زجههای کبودم نموده آزارت
دیگر صدای گریهی بیگاه من نمیشکند
سکوت سبز و پر از انبساط افکارت
بس انتظار کشیدم که تو بیای
باز برای بدرقم با لباس گلدارت
و دلخوشم بکنی با دروغ مصلحتی
که باز بیایم برای دیدارت
ولی چه سود که خوابت عجیب سنگین بود
صدای خاطرههایم نکرد بیدارت
شنیدهام که روزه گرفتی غزل نمینوشی
بماند این آخرین غزل من برای افطارت
شکسته میرم و خاطرات سبز تو را
به یادگار میبرم امشب خدانگهدارت
#شاهین_نجفی