Scary | ترسناک


Channel's geo and language: Iran, Persian


ترس احساسی معمولاً ناخوشایند اما طبیعی است که درواکنش به خطراتِ واقعی ایجاد می‌شود و جزو زندگی تمامی افراد است
تو این کانال شما رو به درون دنیای ماورالطبیعه و اتفاقات عجیب میبریم 🤔🔞
تبلیغات و ارتباط با ادمین :🔻
👤 @ScaryAdmin

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Statistics
Posts filter


افســـانه های ژاپنــی 🇯🇵

تیکی تیکی ( teke -teke ) ☠


هوا به شدت تاریک و خیابان ها سوت و کور است. یک مرد جوان تنها و به سرعت در حالی که تاریکی او را سردرگم کرده است، به سوی خانه می رود. ناگهان دختری از پنجره یک خانه ظاهر می شود و در حالی که دستش را زیر چانه گذاشته می پرسد: گمشده ای؟! جوان پاسخ می دهد: بله من گم شده ام. بناگاه دختر از پنجره پایین می پرد. او بسیار وحشتناک است، زیرا از پایین تنه نصف شده است. خودش را روی زمین کشان کشان به سوی مرد جوان که خشکش زده می رساند. صدای ( تیکی تیکی ) از کشیده شدن او روی زمین به گوش می رسد. تیکی تیکی بدن آن مرد را با قیچی بزرگی که به همراه دارد به دو نیم تقسیم می کند. تیکی تیکی در واقع نماد ارواح کینه توزی است که می خواهند همه مثل خودشان بی رحم و کینه توز شوند. تیکی تیکی در گذشته دختر زیبایی بوده که به زیر قطار افتاده و بدن او نصف شده است.
البته اسطوره ترس دیگری هم به نام (کاشیما رایکو) وجود دارد که داستانش شبیه ( تیکی تیکی ) است.

×☠× @Scary


شاید بهتر باشد آناتولی را با نام مستعارش یعنی جانوری از اوکراین بشناسیم، زمانی که او سرانجام در سال 1996 دستگیر شد، اعتراف کرد که 52 نفر را به قتل رسانده است و هنگام دستگیری بیش از 100 مورد مشکوک مانند سلاح‌های قتل را همراهش پیدا کرده‌اند اولین مجموعه قتل آناتولی به معنای واقعی یک انفجار عظیم بود، او یک خانواده 10 نفره را که شامل هشت بچه می‌شد، به قتل رسانده بود سری دوم قتل‌های او یک سال بعد اتفاق افتاد، او 5 نفر را که در ماشین خوابیده بودند، به قتل رساند، البته در زمان اعتراف گفته بود که به قصد دزیدن ماشین آن‌ها بوده، اما می‌فهمد که چاره‌ای به جز کشتن آن‌ها ندارد و پس از آن بدن‌های‌شان را می‌سوزاند. البته این سوزاندن بدن در بسیاری از قربانی‌های بعدی آناتولی تکرار می‌شود.

دفعه بعدی آناتولی به یک خانه 4 نفره حمله کرد و با استفاده از شاتگان آن‌ها را کشت، الگوی آناتولی به همین شکل ادامه داشت، او حتی در یک مورد مادر و پدری را در خانه خودشان با چکش به قتل رساند و بعد از اینکه پول‌ها را از دخترشان گرفت، دختر را هم با چکش کشت. او حتی در یک مورد دو دختر 7 و 8 ساله را با تبر به قتل رسانده بود این قاتل اوکراینی در ادامه اعترافاتش گفته که معمولا خانه‌های تک افتاده‌تر را انتخاب می‌کرده و با ایجاد اغتشاش وارد خانه می‌شده و کارش را انجام می‌داده، حتی در موردی گفته وقتی همسایه‌ها آمده‌ بودند که ببینند چه اتفاقی افتاده، آن‌ها را هم به قتل رسانده است اناتولی در نهایت سال 2013 در زندان فوت کرد.

×☠× @Scary


قاتـــل زنجیــره ای روانــی!! ☠

×☠× @Scary


در سال 1981 یک شرکت مرموزی به نام Sinneslöschen «حسِ حذف‌» بازی منتشر کرد که باعث خودکشی میشد... 🔞

بازی در نگاه اول، بسیار ساده و جذاب بود ولی پس از مدتی گزارش‌هایی از جمله شنیدن صدای جیغ یک زن، مشاهده چهره‌های عجیب در گوشه و کنار صفحه‌نمایش میشد و دچار شدن بازیکنان به کابوس‌های شبانه، حالت تهوع، سردرد، فراموشی و حتی خودکشی دریافت شد.
حدود 1 ماه پس از انتشار، همه کابینه‌های بازی به طور کل از جمع آوری شد.

×☠× @Scary


تصویر بالا اِد کمپر قاتل مشهور سریالی و افسران پلیس پرونده او میباشند

اد کمپر با افسران پرونده خود صمیمی شده بود و حتی با آنها یک عکس هم گرفته بود در اداره پلیس همه او را به نام بیگ اِد میشناختند و زمانی که اِد تصمیم گرفت به قتل هایش اعتراف کند تمام افسران پلیس فکر میکردند او دارد شوخی میکند

×☠× @Scary


داستان ترسناک "سوییچ" 🔞

“سوییچ ماشین داستان ترسناکی است که برای یک پدر و دختر در یک شب بارانی اتفاق می‌افتد.”

شبی پدری همراه دخترش، در جاده‌ای کم تردد در بیرون شهر رانندگی می‌کرد. آن‌ها کل روز را نزد مادر دخترک که در بیمارستان بستری بود سپری کرده بودند و شب هنگام در حال برگشت به خانه بودند. دختر در حالی که به صدای ضربات قطره‌های باران روی سقف ماشین گوش می‌کرد، خواب چشمانش را سنگین و شروع به چرت زدن کرد. ناگهان صدای بلندی به گوش رسید. پدر با فرمان دست و پنجه نرم می‌کرد تا کنترل لاستیک‌ها را از دست ندهد، اما ماشین روی جاده‌ی خیس بارانی لیز خورد و به دیوار سنگی برخورد کرد.

پدر، دخترک را دید که در اثر تصادف زخمی شده است. پس از آن از ماشین پیاده شد تا اوضاع ماشین را ارزیابی کند. هر دو لاستیک جلوی ماشین ترکیده بود و گلگیر سمت راست در اثر اصابت با دیوار جمع شده بود اما قسمت‌های دیگر ماشین صدمه‌ چندانی ندیده بود.

پدر که سعی می‌کرد وضعیت را برای دخترش توضیح دهد گفت: «ما حتما از روی یک چیزی توی جاده رد شدیم! هر چیزی که بوده، جفت لاستیک‌ها رو سوراخ کرده! »

دخترک در حالی که از شوک تصادف می‌لرزید پرسید: «میتونی درستش کنی پدر؟» پدر در حالی سرش را به نشانه‌ی منفی تکان می‌داد پاسخ داد: «نه. متاسفانه من فقط یک لاستیک زاپاس دارم. مجبورم برگردم به شهر و یکی رو پیدا کنم تا ماشینو یدک کنه. شهر از اینجا زیاد دور نیست. تو می‌تونی توی ماشین منتظر بمونی.» دختر با اینکه دلش نمی خواست گفت: «باشه. اما لطفا خیلی طول نکشه.»

مرد می‌توانست ترس را در چشمان دخترش ببیند. در حالی که در ماشین را می‌بست به دخترش گفت: «همینجا بشین. به محض این که بتونم برمی‌گردم.»

دختر پدرش را در آیینه جلوی ماشین نظاره کرد که با گام‌هایی خسته در زیر باران به سمت پایین جاده می‌رفت تا در سیاهی شب از دیده پنهان شد. یک ساعت از رفتن پدرش می‌گذشت. دخترک در شگفت بود که پدرش چرا هنوز بعد از این همه وقت بازنگشته است. او بسیار نگران بود چرا که پدرش تا آن موقع باید برمی‌گشت. در همان هنگام، نگاهی به آیینه جلوی ماشین انداخت و شمایلی را دید که از دور به سمت ماشین حرکت می‌کرد. دخترک فکر کرد که آن شخص پدرش است؛ اما هنگامی که سرش را برگرداند تا نگاه دقیق‌تری بیاندازد، متوجه شد که مرد غریبه‌ای است. مرد لباس سرهمی پوشیده و ریش پرپشتی صورتش را پوشانده بود. او چیز بزرگی را در دست چپش گرفته بود که با هر قدم به جلو و عقب تاب می‌خورد.

چیزی در رابطه با مرد غریبه وجود داشت که دختر را عصبی می‌کرد. همان‌طور که مرد به ماشین نزدیک می‌شد، دخترک به شیشه عقب ماشین خیره شد و چشمانش را ریز کرد تا بهتر ببیند. در نور کم جاده، دخترک فهمید که مرد در دست راست خود چیزی را محکم گرفته است. یک ساطور بزرگ و تیز!

مغز دخترک وحشت زده، سریع شروع به کار کرد. هر دو در جلو را قفل کرد. سپس روی صندلی عقب پرید و درهای عقب را نیز قفل کرد. وقتی که سر خود را بالا آورد، مرد غریبه را دید که ایستاده و به نظر می‌رسد که مستقیما به او زل زده!

ناگهان، مرد دست خود را بالا آورد و دخترک جیغ بلندی از ته دل کشید. در دست چپ او سر بریده‌ی پدرش بود! دختر پشت سر هم جیغ می‌کشید. نمی‌توانست خودش را کنترل کند. قلبش دیوانه‌وار در سینه می‌کوبید و به سختی می‌کوشید نفس بکشد. چهره‌ی پدرش حالت وحشت‌زدگی را هنوز در خود نگه داشته بود. دهانش باز، مردمک چشمانش به سمت بالا چرخیده و فقط سفیدی چشمانش معلوم بود.

وقتی که مرد غریبه به ماشین رسید، صورتش را به شیشه‌ی ماشین چسباند و با چشمانی سرخ و دیوانه‌وار به دختر خیره شد. موهای مرد آشفته و کثیف بود. روی صورتش نیز زخم‌هایی عمیق خودنمایی می‌کرد. برای یک لحظه، مرد همان‌جا زیر بارش باران در حالی که پوزخند می‌زد مانند مرد دیوانه‌ای ایستاد. سپس دستش را درون جیبش کرد، چیزی بیرون آورد و به آرامی دستش را بالا برد. سوییچ ماشین پدر دخترک در دستش بود...

×💀 #ShortStory
×☠× @Scary


×💀 #WallPaper | #ScaryPic
×☠× @Scary


می گویند حیوانات قادر به دیدن عالم غیب هستند و می توانند انرژی هایی را درک کنند که ما انسان ها قادر به درک آن نیستیم مثلا چند روز پیش از وقوع زمین‌لرزه در نحوه حرکت موش‌ها، مارها، هزارپایان و ماهی‌ها تغییراتی ایجاد می‌شود و جوجه‌ها سراسیمه سر از تخم بیرون می‌آورند. گروهی از متخصصان بر این باورند حیوانات پیش از انسان‌ها لرزش زمین را احساس می‌کنند این اتفاقات سوال هایی را مطرح می کند که علم جوابی برای ان ها ندارد.

این گمان می رود که حیوانات دارای قدرت متافیزیک هستند و چشم سوم آن ها باز است متافیزیک متشکل از دو کلمه متا به معنای بعد و فیزیک به معنای طبیعت است متافیزیک به‌معنای دقیق آن شاخه‌ای است از فلسفه که به گفته ارسطو جست‌و‌جوی نخستین اصل‌ها و علت‌ها و بررسی بودن است متافیزیک در این معنا به نوعی همان آنتولوژی یا بودن‌شناسی تعریف می شود این دانش در تمامی جانداران و همچنین انسان ها وجود دارد اما به مقدار کم و ضعیف.

ایت الله بهجت یکی از انسان هایی است که به درجات بالایی از درک طبیعت و خود شناسی رسیده بود و قادربه دیدن اتفاقاتی بود که انسان های عادی قدرت دیدن ان را نداشتند بسیاری از نظریه پردازان بر این باورند که گربه ها قادر به دیدن ارواح هستند و در اطراف خود اتفاقاتی را حس می کنند که ما متوجه آن ها نمی شویم.

شاید با من هم نظر باشید که گربه ها ، حیوانات بسیار دوست داشتنی هستند از خمار کردن چشمانش گرفته تا خرخر هایشان، همه لوس بازی هایشان بامزه و سرگرم کننده به نظر می رسد اما اگر در خانه گربه دارید دفعه بعدی که به طور ناگهانی میخکوب و به یک نقطه خیره شد، باید فرض را بر این بگذارید که جز شما و گربه ، انرژی سومی در خانه حضور دارد

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌×☠× @Scary


گربه ها و حیوانات روح هارا میبینند!!؟؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌×☠× @Scary


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
حمام با فضولات گاو برای محافظت در برابر کرونا!

در ایالت گجرات هند برخی افراد برای پیشگیری از کرونا هفته‌ای یک بار به طویله گاو‌ها رفته و بدن خود را با کود و ادرار گاو می‌پوشانند.
هندوها قرن هاست از کود گاو برای تمیز کردن خانه‌های خود و مناسک مذهبی استفاده می‌کنند و معتقدند که این ماده خواص درمانی و ضدعفونی کننده دارد.
پزشکان بار‌ها نسبت به انجام روش‌های درمانی جایگزین هشدار داده و معتقدند که این کار‌ها می‌تواند احساس امنیت کاذب ایجاد کند.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌×☠× @Scary


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
لحظه هولناک هدف قرار گرفتن یک منزل مسکونی در غزه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌×☠× @Scary


قبرستان صلیبها ، مکانی عجیب و اسرار آمیز در شهر ویلینیوس لیتوانی است.
این قبرستان چند صد سال قدمت دارد و مردم برای شفا گرفتن، حفاظت از خانواده و بخشیده شدن گناهان ، به قبر ها صلیب آویزان می کنند.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌×☠× @Scary


در سال 2002، یک زن به نام "تندا لین انسلی(Tonda Lynn Ansley)" به صورت زن صاحبخونش شلیک کرد بخاطره اینکه فکر میکرد توی دنیای ماتریکسه
به علاوه اون فکر میکرد توی یه بازیه کامپیوتری قرار داره و تنها کسیه که اینو میدونه
وقتی متوجه شد واقعا صاحب خونشو کشته اونو توی حیاط پشتیش دفن کرد و بعد به دلیل فشار روحی وارد شده بهش خودکشی کرد

×☠× @Scary


به تازگی بزرگترین تابوت سیاه باستانی در کشور مصر کشف شده است. کشف تابوت سیاه مصری تعجب همگان را بر انگیخته است. چراکه هنوز دست غارتگران و سارقان عتیقه مصری به این تابوت نرسیده و هیچ کس نمی داند که درون این تابوت چیست! این تابوت از گرانیت سیاه ساخته شده و با ملات مهر و موم شده است. ابعاد این تابوت 72/8 در 104/3 در 65 اینچ است.

این کشف باستانی زمانی رخ داد، که مقامات محلی اسکندریه در حال ساخت یک ساختمان جدید در خیابان الکریمی بودند. پس از کشف این تابوت، سریعا کار حفاری این محل زیر نظر شورای باستان شناسی شهر آغاز شد این تابوت سیاه در عمق 4/5 متری زیر زمین قرار داشت اندازه این تابوت نشان می دهد که شخص بسیار مهمی درون آن قرار دارد. خارج کردن این تابوت از دل خاک و باز کردن آن اصلا کار راحتی نبود. دانشمندان تخمین زده اند که این تابوت 30 تن وزن و درب آن به تنهایی حدود 15 تن وزن دارد.

قدمت این تابوت سیاه در اسکندریه به 323 قبل از میلاد مسیح بر می گردد و بزرگ‌ترین تابوتی است که تاکنون در اسکندریه پیدا شده است، اما در این بین بسیاری امید داشتند که جسد اسکندر درون آن باشد و واکنش‌های عجیب زیادی در اینترنت را در پی داشت، البته در این بین برخی نیز اعتقاد داشتند باز کردن این تابوت موجب نفرین دانشمندان مرتبط خواهد شد.

در نهایت این امر توسط دانشمندان و مهندسان ارتش مصر صورت پذیرفت و تابوت سیاه در اسکندریه را باز کردند در این تابوت سه اسکلت وجود دارد که بسیار محتمل است که متعلق به سه سرباز باشد. نشانه‌هایی از شکستگی که احتمالا از برخورد با ابزاری تیز است روی جمجمه یکی از این سربازها دیده می شود که بررسی و تجزیه و تحلیل این اسکلت در اولویت برنامه های دانشمندان است تا سن، دلیل مرگ و محل زندگی آنها را کشف کنند. جالب است بدانید که این تابوت سیاه در اسکندریه به همراه یک سردیس بزرگ از مرمر سفید در 5 متر زیر زمین کشف شد که در خصوص این سردیس دانشمندان احتمال می‌دهند که متعلق به صاحب آرامگاه باشد.

به نقل از کارشناسان و متخصصان امر، بین درِ تابوت و بدنه آن یک لایه ملات وجود داشت که سالم بود که مشخص بود از زمان دفن تاکنون باز نشده است و این تابوت در حدود هزار سال پیش در دوره پادشاهی پتلویمیک به دفن شده است. در این زمان و در پی شهر هایی که اسکندر در مصر فتح کرد، شهر اسکندریه به عنوان پایتخت برگزیده شد. دوره پادشاهی پتلویمیک با خودکشی آخرین فرعون مصرو تقریبا ۳۰ سال قبل از میلاد مسیح از بین رفت.

اما وجود مایعی سرخ رنگ و غلیط در تابوت که اسکلت ها داخل ان شناور بودند بسیار جلب توجه کرد و بسیاری از مردم برای اینکه مزه آن را امتحان کنند داوطلب شدند و برخی با تهیه یک نامه ابراز داشتند ما باید این مایع نفرین شده داخل تابوت را به عنوان نوعی نوشیدنی انرژی زا بنوشیم تا بتوانیم قدرتش را درک کنیم و بمیریم.

بعد از اینکه تعداد زیادی این درخواست را داشتند و بیش از 1500 نفر آن نامه را امضا کردند، پژوهشگری بهنام پرفسور رولف هالدن در سایت لایو ساینس اعلام کرد نوشیدن این مایع کار عاقلانه ‌ای نیست و به طور قطع با نوشیدن این مایع تهوع‌ آور نه تنها قدرت جادویی به دست نمی‌آورید بلکه خود را در معرض خطرات بسیار جدی قرار خواهید داد. خوردن آب‌های گندیده به‌هیچ عنوان کار عاقلانه‌ای نیست و قدمت این مایع هیچ تاثیری در خطرات آن ندارد.

همچنین با توجه به اینکه مایعاتی این چنین که چندین جسد در داخل آن پوسیده شده‌اند، شامل مقدار زیادی باکتری و عوامل دیگر بیماری ‌زا هستند که قطعا آن‌ها بسیار خطر دارند و می‌توانند موجب مرگ انسان شوند. از طرفی دیگر هم تخم میکروب‌ها می‌توانند در بافت‌های جسد تا میلیون‌ها سال باقی بمانند که خطر احتمالی بروز بیماری‌های ناشناخته را تشدید می کند.

×☠× @Scary


تابــوت سیـاه ‼️ ⚰

×☠× @Scary


×💀 #WallPaper | #ScaryPic
×☠× @Scary


در پنانگ مالزی که یک جای توریستی و مشهور این کشور محسوب می شود، جاده ای نفرین شده و نحس وجود دارد که سال هاست در آن اتفاقات شوم و مرگبار زیادی افتاده است. جاده ای که عبور از آن مساوی است با امضای محل قتلگاه تان و عجیب این که این حوادث ناگوار در بیشتر از ۵۰ درصد مواقع در شب، سکوت و تاریکی مطلق اتفاق افتاده است و به همین دلیل حتی افراد محلی ای که در کنار این جاده زندگی می کنند هم شب ها از آن عبور نمی کنند و به گردشگران هم این موضوع را گوشزد می کنند.

اما دلیل اتفاق ها و حوادث بد این جاده چیست؟ بر اساس گفته ی بومیان منطقه، سال ها قبل تصادفی در جاده تیمپه در پنانگ مالزی اتفاق می افتد که در این تصادف، زن بسیار جوانی کشته می شود. از آن زمان به بعد روح این خانم در این جاده سرگردان است و به طور ناگهانی در مقابل رانندگان ظاهر می شود و همین موضوع باعث مرگ آنها می شود.
متاسفانه بیشتر افرادی که کشته می شوند، در حال رانندگی با ماشینشان در این جاده هستند که با آن به داخل دره می روند و در دم کشته می شوند… البته عده ی کمی هم جان سالم به در برده اند و قضیه را با ترس زیاد تعریف کرده اند…

اما این، تنها مورد عجیب جاده تیمپه در پنانگ مالزی نیست. گفته شده که مدتی قبل، دختر بیگناهی توسط پلیس در این جاده کشته می شود. بعدها مشخص می شود که آن دختر معصوم کاملا بی گناه بوده و پلیس اشتباه کرده است اما روح دخترک دیگر دست از سر پلیس برنداشته و هر پلیسی که از این جاده شب ها گذر می کند را دستخوش حوادث شوم زیادی کرده است، بسیاری از پلیس هایی که در شب از این جاده رد شده اند هم زنده نمانده اند.
طبق گفته ی افرادی که بعد از دیدن روح این خانم ها زنده مانده اند، آنها تقریبا شبیه یک انسان عادی بوده اند با این تفاوت که لباس شنل مانند بلندی بر تن داشه اند و می توانستند بسیار سریع و غیر طبیعی، از یک نقطه به نقطه ی دیگر بروند مانند اینکه روی زمین بند نیستند.

یکی از ترسناک ترین اتفاقات برای دو مرد جوان به نام های آدریان و لئو اتفاق افتاده است که با شانس بسیار زیادی توانسته اند از مهلکه جان سالم به در ببرند. آدریان و لئو دو مرد جوانی بودند که به همراه وسیله ی نقلیه شان در ساعت یک نیمه شب در حال عبور از جاده بودند. آنها در آن موقع از نیمه شب در جاده تنها بودند و هیچ ماشین دیگری وجود نداشت. آدریان رانندگی می کرد و لئو کنار او نشسته بود، آنها با سرعت کم در حال عبور از جاده بودند که ناگهان خانمی سفید پوش را می بینند که در جاده در حال رد شدن است و پشت او به آنهاست. آدریان سرعت را کم می کند تا چهره ی این خانم مو بلند را ببیند؛ آن دو ناگهان با زنی با چهره ی خونی و بسیار زشت روبرو می شوند و مطمئن می شوند که این زن انسان نیست.

بعد آدریان پایش را روی پدال گاز می گذارد تا به سرعت فرار کنند اما سر آن خانم را در صندلی عقب ماشین خود می ببنند و با نگاهی به عقب می بینند که آن خانم بی سر در حال دویدن در پشت ماشین و تعقب آنهاست… بعد از این حادثه، اگر چه آدریان و لئو جان سالم به در بردند اما تا مدت ها نمی توانستند صحبت کنند و قدرت تکلمشان را از دست داده بودند، بعد از مدت زیادی که به حرف آمدند و ماجرا را تعریف کردند، تصمیم گرفتند دیگر هیچگاه از آن جاده عبور نکنند

×☠× @Scary


هیچ وقت از این جاده نفرین شده عبور نکنید ⛔️

×☠× @Scary


ترسناک ترین فیلمی که دیدین اسمش چی بوده؟
کامنت کنید ❤️👇

×☠× @Scary


این فَک یه ماهی هستش به نام گرگ ماهی😐

×☠× @Scary

20 last posts shown.

78 245

subscribers
Channel statistics