Forward from: رمان کده
https://www.instagram.com/sepid_roman?igsh=aTF0YzgxcWo5enB2
سرگذشت واقعی قاضی معروف!!😎😎
زمانی که شوهرم سفر بود درد عجیبی زیر شکمم و گرفت، از درد به سختی راه میرفتم.
به هر سختی بود خودم و به پزشک زنان رسوندم، به محضی که بدنم و دید با دیدن بدنم وحشت زده شد....
چشماش درشت شد، زبونش بند اومد و شوکه پرسید این دیگه چیه؟؟ شوهرت مگه...؟!!
میخوای بدونی چی شده که دکتر شوکه شده و زبونش بند اومده؟؟
اگه شمام از خوندن داستانای یکنواخت و تکراری خسته شدین بهتون خوندن این داستان واقعی و هیجانی رو پیشنهاد میکنم😎
❌️هشداااار...
این داستان مناسب همه سنین نیست!!
همراه با عکس شخصیت ها🙂↔️
https://www.instagram.com/sepid_roman?igsh=aTF0YzgxcWo5enB2
سرگذشت واقعی قاضی معروف!!😎😎
زمانی که شوهرم سفر بود درد عجیبی زیر شکمم و گرفت، از درد به سختی راه میرفتم.
به هر سختی بود خودم و به پزشک زنان رسوندم، به محضی که بدنم و دید با دیدن بدنم وحشت زده شد....
چشماش درشت شد، زبونش بند اومد و شوکه پرسید این دیگه چیه؟؟ شوهرت مگه...؟!!
میخوای بدونی چی شده که دکتر شوکه شده و زبونش بند اومده؟؟
اگه شمام از خوندن داستانای یکنواخت و تکراری خسته شدین بهتون خوندن این داستان واقعی و هیجانی رو پیشنهاد میکنم😎
❌️هشداااار...
این داستان مناسب همه سنین نیست!!
همراه با عکس شخصیت ها🙂↔️
https://www.instagram.com/sepid_roman?igsh=aTF0YzgxcWo5enB2