🇮🇹 مالکیت و حمله:
1⃣ بیلداپ 2+3 و 1+3 و در صورت اعمال فشار زیاد حریف 1+4 و 2+4
2⃣ در بیلداپ روی هولداپ پلی اسکاماکا حساب میکنه
3⃣ در فاز دوم وینگر راست جمع میشد و وینگر چپ(دیمارکو) نفوذ میکرد و ایتالیا ساختار 3-2-2-3 و تشکیل میدفیلدباکس
4⃣ فاز سوم تیم کامل تو نیمه حریف بالا میاد و کم کم فشردگی شکل میدن اطراف توپ تا بتونن جناحین رو خالی بکنن
5⃣ در فاز چهارم که به محوطه نفوذ میکنن فشردگی در داخل محوطه بیشتر میشه و همچنین پیوتها پشت محوطه در این فشردگی مسئول جمع کردن توپهای ریباند و توپهای سوم هستن
6⃣ ایده سیستم اسپالتی استفاده از وینگر کاذب(هافبک در پست وینگر) هستش که در فاز های دوم به بعد کاملا اینورت شده و بازیگردانی میکنن در بین خطوط
7⃣ استفاده از دو هافبک در پست ده و وینگر باعث میشه اینترچنج ها و روتیشن ها به منظور نفوذ هافبکها در فازهای ابتدایی به پشت مدافعین حریف استفاده میشه
8⃣برنامه های ایتالیا در فاز سه برای موقعیت سازی:
کات بک - ارسال به تیر دور - شوتهای داخل محوطه - شوتهای پشت محوطه
📌 مشکل اساسی اسکواد ایتالیا در بعد هجومی بحث مهارتهای انفرادی بخصوص حرکت در فضاهای بسته با توپ و برداشتن یک به یک هاست جایی که وینگری با خصوصیت یک به یک یا بازیسازی در اون منطقه ندارن شاید اگه براردی آمادگی لازم رو بدست میاورد میشد روی دومنیکو براردی حساب باز کرد ولی این شکل بازی در بازیهای بسته یه مشکل میخوره و نمیتونه وقتی کانال میانی بستس جناحین رو باز کنه
📌 مسئله مهم و تفاوت اساسی آلمان با ایتالیا اینه آلمان در عین حال که ویرتز و موسیالا در پست وینگر بازی میکنن اما بخاطر حمل توپ و دریبلینگ در کانال میانی میتونن گره رو باز کنن اما هافبکهای ایتالیا بیشتر تمایل به پخش توپ و نفوذ در شرایط بدون توپ دارن
📌 نکته بعدی در مورد ایتالیا اینه که این تیم برخلاف اسپانیا در فضاهای بسته هم نمیتونه خیلی تنوع ایجاد کنه و سرعت بده به بازی همانطور که یامال و نیکو ویلیامز با برداشتن یک به یک و حمل توپ به فضاهای مختلف فضا برای حرکت و تحرک فولبک/هافبک زوج خود ایجاد میکنن و باعث میشن هم سرعت بازی مدام تغییر کنه بطوریکه هنگامی که سرعت بازی رو میخان افزایش بدن حرکات بدون توپ وینگرها بخصوص نیکو ویلیامز گره گشاست ولی وقتی که توپ میگیرن سرعت بازی رو کنترل میکنن
📌 نکته آخر اینه که کیه زا هم در این شرایط خیلی توانایی یک به یک برداشتن نداره و در فضاهای بازتر هم هنگامی که توپ میگیره سعی میکنه توپ رو به مسیری ببره که بتونه شوت بزنه در بعد بازیسازی خیلی پویا نیست
📌 استفاده از کیه زا در جناح چپ هم سمت راست رو تضعیف کرد و حرکات ایتالیا در جناح راست رو خنثی کرد در مقابل اسپانیا و یکی از نکات منفی ایتالیا در اون بازی همونه.
@radiohattrick
1⃣ بیلداپ 2+3 و 1+3 و در صورت اعمال فشار زیاد حریف 1+4 و 2+4
2⃣ در بیلداپ روی هولداپ پلی اسکاماکا حساب میکنه
3⃣ در فاز دوم وینگر راست جمع میشد و وینگر چپ(دیمارکو) نفوذ میکرد و ایتالیا ساختار 3-2-2-3 و تشکیل میدفیلدباکس
4⃣ فاز سوم تیم کامل تو نیمه حریف بالا میاد و کم کم فشردگی شکل میدن اطراف توپ تا بتونن جناحین رو خالی بکنن
5⃣ در فاز چهارم که به محوطه نفوذ میکنن فشردگی در داخل محوطه بیشتر میشه و همچنین پیوتها پشت محوطه در این فشردگی مسئول جمع کردن توپهای ریباند و توپهای سوم هستن
6⃣ ایده سیستم اسپالتی استفاده از وینگر کاذب(هافبک در پست وینگر) هستش که در فاز های دوم به بعد کاملا اینورت شده و بازیگردانی میکنن در بین خطوط
7⃣ استفاده از دو هافبک در پست ده و وینگر باعث میشه اینترچنج ها و روتیشن ها به منظور نفوذ هافبکها در فازهای ابتدایی به پشت مدافعین حریف استفاده میشه
8⃣برنامه های ایتالیا در فاز سه برای موقعیت سازی:
کات بک - ارسال به تیر دور - شوتهای داخل محوطه - شوتهای پشت محوطه
📌 مشکل اساسی اسکواد ایتالیا در بعد هجومی بحث مهارتهای انفرادی بخصوص حرکت در فضاهای بسته با توپ و برداشتن یک به یک هاست جایی که وینگری با خصوصیت یک به یک یا بازیسازی در اون منطقه ندارن شاید اگه براردی آمادگی لازم رو بدست میاورد میشد روی دومنیکو براردی حساب باز کرد ولی این شکل بازی در بازیهای بسته یه مشکل میخوره و نمیتونه وقتی کانال میانی بستس جناحین رو باز کنه
📌 مسئله مهم و تفاوت اساسی آلمان با ایتالیا اینه آلمان در عین حال که ویرتز و موسیالا در پست وینگر بازی میکنن اما بخاطر حمل توپ و دریبلینگ در کانال میانی میتونن گره رو باز کنن اما هافبکهای ایتالیا بیشتر تمایل به پخش توپ و نفوذ در شرایط بدون توپ دارن
📌 نکته بعدی در مورد ایتالیا اینه که این تیم برخلاف اسپانیا در فضاهای بسته هم نمیتونه خیلی تنوع ایجاد کنه و سرعت بده به بازی همانطور که یامال و نیکو ویلیامز با برداشتن یک به یک و حمل توپ به فضاهای مختلف فضا برای حرکت و تحرک فولبک/هافبک زوج خود ایجاد میکنن و باعث میشن هم سرعت بازی مدام تغییر کنه بطوریکه هنگامی که سرعت بازی رو میخان افزایش بدن حرکات بدون توپ وینگرها بخصوص نیکو ویلیامز گره گشاست ولی وقتی که توپ میگیرن سرعت بازی رو کنترل میکنن
📌 نکته آخر اینه که کیه زا هم در این شرایط خیلی توانایی یک به یک برداشتن نداره و در فضاهای بازتر هم هنگامی که توپ میگیره سعی میکنه توپ رو به مسیری ببره که بتونه شوت بزنه در بعد بازیسازی خیلی پویا نیست
📌 استفاده از کیه زا در جناح چپ هم سمت راست رو تضعیف کرد و حرکات ایتالیا در جناح راست رو خنثی کرد در مقابل اسپانیا و یکی از نکات منفی ایتالیا در اون بازی همونه.
@radiohattrick