صبحانه با زرافهها/۷
📽️ماقبل فراستی، مابعد سینما
📽️کجا بودیم!؟
آهان! یادم رفت قید کنم که مدل فیلمسازی صحت شباهت کمی به جریان هنری دارد، پس ناچار هم نیست در ریتم و ضرباهنگ ملو باشد و در جا بزند. تحمل آن مدل سینمای برگمان و آنتونیونی و... الان برای نسلهای جدید بسیار دشوار است.
(میگذاریم به حساب هوش مولفاش.)
چرا این را گفتم!؟ راستش فقط بهخاطر نظام توزیع!
نظام توزیع فرهنگی ما واقعا شگفت است! فیلمها را به جرم کمدی نبودن، قلع و قمع میکنند و دیدیم که هرگز هم علیهالسلام نبودند، زیر و رو زیاد کشیدند، هر جا که راه داد...
از کارگزاران چنین قوانینِ نانوشتهای که میخواهند از فرهنگ هم یک موجود رام و پذیرشگر بسازند، یونیفورم درست کنند؛ بفرمایند «بشینید، پاشید»، ملت بگویند؛ اطاعت، واقعا باید ترسید، باید گریخت!
(باریکلا به صحت که اینجا هم جایشان گذاشته است.)
ببینید که آنها با این دستفرمان، تلویزیون این کشور را به چنان قهقرایی سوق دادند که نگو و نپرس.
(سند معرکه سقوط هم همین عملکرد عزیزان الان صداوسیما.)
ما بخیل نیستیم، تلویزیون مال خودشان است، مبارکشان؛ دوست دارند که مدل خودشان باشند، باشد.
خدا را شکر امواج، مرز نمیشناسند، و کسی هم با انهدام این تلویزیون مشکلی ندارد، مسئله همان قانون توزیع است، که اگر به کلام برگردیم و بخواهیم عدالت را در آن جستوجو کنیم، با سر به زمین میخوریم!
راستی! از منظر مضمونی لازم است ذکر کنم (فیدبکی گرفتم!) من کاهانیباز هم نیستم، هیچکدام از فیلمهایش را دوست ندارم. بنابراین به حکم سلیقه فرسودهای که دارم، میباید از کاهانیبازان عذرخواهی کنم، پس از پوچگرایی، نیهیلیسم، خماری، نیستانگاری، شادخواری، اپیکوریسم و از این داستانها هم خداوکیلی سر در نمیآورم.
(آقا! ربطی ندارد.)
صبحانه با... بهنظرم دخلی به این موضوعات ندارد، میتوان یک جاهایی نخ داد و گرفت، اما نه، چون راهش را از این جنسها جدا میکند، دوستش دارم، خیلی خیلی عمیقتر از این حرفهاست.
در جشنوارههای اخیر حضوری نداشتم اما یک ویدئویی دیدم که طرف داشت با شدت و خشمی وصف ناپذیر به فیلم حمله میکرد! خب حاجی! کمی صبر کن، شاید اساسا اشتباه متوجه شدهای.
(مگر شما منتقدی!؟)
حالا میتوان بهعینه دید که دسته ضد سینمای قبلی با شکستن جریان نقد و تخریبهایی که انجام دادند، به جریان حامی خودشان هم (در جشنواره فجر) آسیب زدند. آنها الگوهای نقد را هم از دست دادند و در فضایی که ناچار بودند به نظرات خود بسنده و آنرا اعلام کنند، به خطاهایی بزرگ افتادند، ببخشید حرفهایی مفت زدند. فکر کردند که مثلا فراستی چه میکند!؟ ما هم یک دادی میزنیم... ؛ ای ای ای!
(آخر با کدام بضاعت خودت را با آقای فراستی مقایسه میکنی حاجی!؟)
ادامه دارد...
@r_dorost
📽️ماقبل فراستی، مابعد سینما
📽️کجا بودیم!؟
آهان! یادم رفت قید کنم که مدل فیلمسازی صحت شباهت کمی به جریان هنری دارد، پس ناچار هم نیست در ریتم و ضرباهنگ ملو باشد و در جا بزند. تحمل آن مدل سینمای برگمان و آنتونیونی و... الان برای نسلهای جدید بسیار دشوار است.
(میگذاریم به حساب هوش مولفاش.)
چرا این را گفتم!؟ راستش فقط بهخاطر نظام توزیع!
نظام توزیع فرهنگی ما واقعا شگفت است! فیلمها را به جرم کمدی نبودن، قلع و قمع میکنند و دیدیم که هرگز هم علیهالسلام نبودند، زیر و رو زیاد کشیدند، هر جا که راه داد...
از کارگزاران چنین قوانینِ نانوشتهای که میخواهند از فرهنگ هم یک موجود رام و پذیرشگر بسازند، یونیفورم درست کنند؛ بفرمایند «بشینید، پاشید»، ملت بگویند؛ اطاعت، واقعا باید ترسید، باید گریخت!
(باریکلا به صحت که اینجا هم جایشان گذاشته است.)
ببینید که آنها با این دستفرمان، تلویزیون این کشور را به چنان قهقرایی سوق دادند که نگو و نپرس.
(سند معرکه سقوط هم همین عملکرد عزیزان الان صداوسیما.)
ما بخیل نیستیم، تلویزیون مال خودشان است، مبارکشان؛ دوست دارند که مدل خودشان باشند، باشد.
خدا را شکر امواج، مرز نمیشناسند، و کسی هم با انهدام این تلویزیون مشکلی ندارد، مسئله همان قانون توزیع است، که اگر به کلام برگردیم و بخواهیم عدالت را در آن جستوجو کنیم، با سر به زمین میخوریم!
راستی! از منظر مضمونی لازم است ذکر کنم (فیدبکی گرفتم!) من کاهانیباز هم نیستم، هیچکدام از فیلمهایش را دوست ندارم. بنابراین به حکم سلیقه فرسودهای که دارم، میباید از کاهانیبازان عذرخواهی کنم، پس از پوچگرایی، نیهیلیسم، خماری، نیستانگاری، شادخواری، اپیکوریسم و از این داستانها هم خداوکیلی سر در نمیآورم.
(آقا! ربطی ندارد.)
صبحانه با... بهنظرم دخلی به این موضوعات ندارد، میتوان یک جاهایی نخ داد و گرفت، اما نه، چون راهش را از این جنسها جدا میکند، دوستش دارم، خیلی خیلی عمیقتر از این حرفهاست.
در جشنوارههای اخیر حضوری نداشتم اما یک ویدئویی دیدم که طرف داشت با شدت و خشمی وصف ناپذیر به فیلم حمله میکرد! خب حاجی! کمی صبر کن، شاید اساسا اشتباه متوجه شدهای.
(مگر شما منتقدی!؟)
حالا میتوان بهعینه دید که دسته ضد سینمای قبلی با شکستن جریان نقد و تخریبهایی که انجام دادند، به جریان حامی خودشان هم (در جشنواره فجر) آسیب زدند. آنها الگوهای نقد را هم از دست دادند و در فضایی که ناچار بودند به نظرات خود بسنده و آنرا اعلام کنند، به خطاهایی بزرگ افتادند، ببخشید حرفهایی مفت زدند. فکر کردند که مثلا فراستی چه میکند!؟ ما هم یک دادی میزنیم... ؛ ای ای ای!
(آخر با کدام بضاعت خودت را با آقای فراستی مقایسه میکنی حاجی!؟)
ادامه دارد...
@r_dorost