#تحلیلی
🔴 ایران، خط مقدم خونین‌ترین تحول طبقاتی تاریخ
نظام سرمایه‌داری میخواهد بن‌بست و خفگی ناشی از بحران‌هایش را با جنگ پاسخ دهد.
صف‌بندی‌ها و آرایش جنگی که امروز در حال شکل‌گیری است، نشاندهنده رخداد بزرگی است که به زودی به وقوع خواهد پیوست.
واقعیت اینست که خاورمیانه در کانون، و ایران در خط مقدم این تحول خونین قرار دارد.
به بیان دیگر، هر تغییر و تحول ساختاری که بخواهد به یک «انقلاب اجتماعی» بالغ گردد، تنها زمانی امکان‌پذیر است که الگوی «انقلاب دموکراتیک نوین» در ایران پیروز شده باشد، در غیر این صورت باز همان آش است و همان کاسه.
«بنیادگرایی» دقیقا همان نقشی را برای سرمایه‌داری ایفا می‌کند که «فاشیسم» در اروپای دهه سی و چهل!
بارها گفته‌ایم و می‌گوییم، «بنیادگرایی دینی، همچون فاشیسم، مفر و راه فرار سرمایه داری است». همین قاعده است که حکومت آخوندی را به سنگری برای سرمایه‌داری در جریان مبارزه‌ی طبقاتی تبدیل کرده و از این رو تا زمانی که این سنگر فتح نگردد، هیچ تغییر و تحولی در جهان به یک تغییر و تحول ساختاری و اساسی بالغ نخواهد شد.
در این میان، وجود تشکیلات انقلابی سازمان‌یافته با ایدئولوژی ضداستثماری بعنوان رهبری انقلاب، همان «بود و نبود/ پیروزی و شکست» برای انقلاب محسوب می‌شود. بدون وجودِ ارگان رهبری انقلاب، تمامی این تحولات در جهت حفظ ساختار فعلی و تثبیتِ دوباره‌ی آن سمت و سو می‌گیرد. این نیروی انقلابی سازمان‌یافته و ضد استثماری است که در کمین نشسته تا در بزنگاه تاریخی، فرمان اوضاع و تحولات را به سمت انقلاب عوض کرده و جهت دهد.
نقشی که از نظر نگارنده جز #مجاهدین_خلق جریان دیگری نمی‌تواند بعهده بگیرد.
#سر_مار_در_تهران_است
#قیام_محله_محور
@protest_iran
🔴 ایران، خط مقدم خونین‌ترین تحول طبقاتی تاریخ
نظام سرمایه‌داری میخواهد بن‌بست و خفگی ناشی از بحران‌هایش را با جنگ پاسخ دهد.
صف‌بندی‌ها و آرایش جنگی که امروز در حال شکل‌گیری است، نشاندهنده رخداد بزرگی است که به زودی به وقوع خواهد پیوست.
واقعیت اینست که خاورمیانه در کانون، و ایران در خط مقدم این تحول خونین قرار دارد.
به بیان دیگر، هر تغییر و تحول ساختاری که بخواهد به یک «انقلاب اجتماعی» بالغ گردد، تنها زمانی امکان‌پذیر است که الگوی «انقلاب دموکراتیک نوین» در ایران پیروز شده باشد، در غیر این صورت باز همان آش است و همان کاسه.
«بنیادگرایی» دقیقا همان نقشی را برای سرمایه‌داری ایفا می‌کند که «فاشیسم» در اروپای دهه سی و چهل!
بارها گفته‌ایم و می‌گوییم، «بنیادگرایی دینی، همچون فاشیسم، مفر و راه فرار سرمایه داری است». همین قاعده است که حکومت آخوندی را به سنگری برای سرمایه‌داری در جریان مبارزه‌ی طبقاتی تبدیل کرده و از این رو تا زمانی که این سنگر فتح نگردد، هیچ تغییر و تحولی در جهان به یک تغییر و تحول ساختاری و اساسی بالغ نخواهد شد.
در این میان، وجود تشکیلات انقلابی سازمان‌یافته با ایدئولوژی ضداستثماری بعنوان رهبری انقلاب، همان «بود و نبود/ پیروزی و شکست» برای انقلاب محسوب می‌شود. بدون وجودِ ارگان رهبری انقلاب، تمامی این تحولات در جهت حفظ ساختار فعلی و تثبیتِ دوباره‌ی آن سمت و سو می‌گیرد. این نیروی انقلابی سازمان‌یافته و ضد استثماری است که در کمین نشسته تا در بزنگاه تاریخی، فرمان اوضاع و تحولات را به سمت انقلاب عوض کرده و جهت دهد.
نقشی که از نظر نگارنده جز #مجاهدین_خلق جریان دیگری نمی‌تواند بعهده بگیرد.
#سر_مار_در_تهران_است
#قیام_محله_محور
@protest_iran