Forward from: خصوصی🥰
نمیذاره کیر راست بشه زد و گفتم این چیه دوباره گفت کیرت فقط مال منه نمیذارم کس دیگه صاحبش باشه و هر موقع اومدی من بازش میکنم برات میخورمش خلاصه چون دفعات پیش هر بار مقاومت میکردم دیگه چیز ی نگفتم و قفله روکیرم موندچمد روز اول حساب اذیتم میکرد نمیتونستم شق کنم و دیدمیکرد فکر کن سر کار میرفتم با اون قفله بودم و چون دیگه نمیتونستم جق بزنم شب بعدش رفتم پیشش گفتم بازش کن گفت نه نمیشه صبر کن تا فردا شب ببینم چجوری میشه منم دیگه فقط اطاعت میکردم و نیمتونستم چیزی بگم ، شب بعد حسابی دوباره منو تو لباس ها ی زنونه و دیلدو کرد که اخرش به حای بازکردن قفل تا جق بزنه برام بازش نکرد و گفت خب برو گفتم یعنی چی من که ارضا نشدم گفت اشکالی نداره درست میشه و من عصبانی که یعنی چی درست میشه و گفت باز داری مقاومت میکنی عجله نکن خودت میفهمی دندون رو جیگر بذار خلتصه گذشت و سکس دوم هم به این شکل گذشت و بار سوم دیگه داشت کیرم میترکید رفتم پیشش اون شب یه جوراب تا زیر ساق شیشه پوشیده بودم با یه لامبادا مشکی و یه بالاتنه مشکی و یه گردنی اون شب که رفتم پیشش مثل همیشه بعد از خوردن کسش منو با دیلدو حسابی کرد و اون شب برخلاف شب های دیگه موقعی که داشت منو داگی میکرد یهو کیرم تو همون حالت خوابیده تو قفلش به درجه ای رسیدم که کیرم مقدار خیلی زیادی اب پاشید بیرون و خیلی لرزیدم انگار رو ویبره بودم و حس جدیدی رو داشتم تجربه میکردم و حسابی خالی شدم اون شب ارزو اومد بغلم کرد و حسابی ماچم کرد و بهم تبریک گفت ، گفت دیگه رسما سیسی شدی نیازی به کیرت نداری فقط از همون سوراخت دیگه ارضا میشی و من مابین این همه حس های جدید گیر کرده بودم از اون شب به بعد راست میگفت دیگه واقعا جق نمیزدم و فقط با ارزو و کردنم ارضا میشدم جق نمیزدم کیرم اصلا نیازی نبود دیگه بلند بشه و بیشتر چقت ها داخل قفل چستیتی بود و من دیگه شکایتی نداشتم و برعکس خیلی لذت میبردم دیگه هر شب با لباس های زنونه میرفتم پیش ارزو اونم با دیلدو کمری منومیکرد و دوباره برمیگشتم خونه ولی خب ماحرا فقط کونی کردن من توسط خانم میسترس نبود و اون بیشتر از این می خواست و منم دیگه این مسیرو رفته بودم و برگشتی نداشتم دیگه علاقه ای به کردن نداشتم و فقط با دیلدو خالی میشدم تایم هایی که آرزو نبود منو بکنه لباس های زنونه مو می پوشیدم و یه دیلدو چسبون بهم داده بود با اون اینقدر روش بالا پایین میکردم تا ارضا شم و کارم همین شده بود تا اینکه بعد اینکه از سفر برگشت اومد پیشم چ گفت دوست داره یکی از دوست هاشم بیاره و این سری یه ترسام باشه و منم خب استقبال کردم دیگه دلو داده بودم به دریا مسیر برگشتی نداشتم چون نمیتونستم این لذت رو فراموش کنم انگار قفل های بدنیم شکسته بودن .
اون شب ارزو دوستش مهسا رو دعوت کرد و قراراین شد من لباس خاصی بپوشم اون شب یه حوراب شیشه ساق بلند با کفش پاشنه بلند مشکی ومثل همیشه چستیتی مو زدم و روش شورت لامبادا زنونه رو پوشیدم روش بند جوراب و وصل کردم رو یه سوتین و روش یه نیم تنه استین دار مشکی پوشیدم و رفتم وقتی اون شب مهسا از در اومد تو و منودید حسابی ذوق کرد و گفت چی ساختی ارزو و اومد پیشم و ماچمکرد و گفت امشب حسابی بهت میرسیم نگران نباش خلاصه بعد شام و نشستیم و ارزو اومد پیشم و بعد چند پیک مشروب و دیگه یکم بالا اومدیم اومد گفت بیا کسمو بخور و من شروع کردم خوردن و بعد چند دقیه مهسا اومد کنارش و گفت حالا نوبت منه و وقتی رفتم روی مهسا که براش بخورم بهو دیدم خانم به حای کس کیر داره بله ایشون شیمیل بود و ارزو اورده بود با کیر واقعی تجربه کنم دیگه کنم دوست داشتم و برای اولین بار کیر مهسا رو گرفتم دستم یه کیر پونزده سانتی که کلفت نبود معمولی و خوردم چندبار دندون زدم که حسابی تهدیدم کرد و دیگه اخرتش اینقدر خوب میزدم حتی یه جا ته حلقی هم بهم یاد داد و بعدش منو خوابوند ارزو رو مبل بود و فقط نگا میکرد و مهسا کونمو چرب کرد و کیرشو اروم اروم کرد تو کونم حس کیر واقعی فرق داشت سفت و داغ بود و گرمیش رو حس میکردم حتی نبض زدنشو و منوحسابی کرد،بعدش منو برگردوند و داگی کرد توکونم و همزمان داشتم برای ارزو که رومبل بود کسشو میخوردم که اینقدر کسش خیس شد گفت کیر میخوام و مهسا همونجا بعد کونم اومد آرزو رو حسابی کرد بعدش اومد سراغ منو دوباره کرد تو کونم درخالی که من رو مبل ولو بودم و حسابی تلمبه میزد ارزو اوکد پیشم و ازم لب میگررفت و اینقدر لب گرفت که تو اون حس ارضا شدم و ابم مثل همیشه مثل برف شادی نخی هست که میاد بیرون این شکلی پاشید بیرون مهسا ارضا نشده بود و اومد کنارمون و منواغررو حسابی ساک زدیم تا خالی شد و اون شب وقتی سه تایی خوابیدیم خب احتمالا برنامههای ارزو تا اینجا همین بود و تموم میشد اما هنوز چیز های دیگه ای مونده بود و من تازه در شروع مسیری بودم که داشتم تبدیل به یک سیسی خونگی اون میشدم
@khoshmazeehhot
اون شب ارزو دوستش مهسا رو دعوت کرد و قراراین شد من لباس خاصی بپوشم اون شب یه حوراب شیشه ساق بلند با کفش پاشنه بلند مشکی ومثل همیشه چستیتی مو زدم و روش شورت لامبادا زنونه رو پوشیدم روش بند جوراب و وصل کردم رو یه سوتین و روش یه نیم تنه استین دار مشکی پوشیدم و رفتم وقتی اون شب مهسا از در اومد تو و منودید حسابی ذوق کرد و گفت چی ساختی ارزو و اومد پیشم و ماچمکرد و گفت امشب حسابی بهت میرسیم نگران نباش خلاصه بعد شام و نشستیم و ارزو اومد پیشم و بعد چند پیک مشروب و دیگه یکم بالا اومدیم اومد گفت بیا کسمو بخور و من شروع کردم خوردن و بعد چند دقیه مهسا اومد کنارش و گفت حالا نوبت منه و وقتی رفتم روی مهسا که براش بخورم بهو دیدم خانم به حای کس کیر داره بله ایشون شیمیل بود و ارزو اورده بود با کیر واقعی تجربه کنم دیگه کنم دوست داشتم و برای اولین بار کیر مهسا رو گرفتم دستم یه کیر پونزده سانتی که کلفت نبود معمولی و خوردم چندبار دندون زدم که حسابی تهدیدم کرد و دیگه اخرتش اینقدر خوب میزدم حتی یه جا ته حلقی هم بهم یاد داد و بعدش منو خوابوند ارزو رو مبل بود و فقط نگا میکرد و مهسا کونمو چرب کرد و کیرشو اروم اروم کرد تو کونم حس کیر واقعی فرق داشت سفت و داغ بود و گرمیش رو حس میکردم حتی نبض زدنشو و منوحسابی کرد،بعدش منو برگردوند و داگی کرد توکونم و همزمان داشتم برای ارزو که رومبل بود کسشو میخوردم که اینقدر کسش خیس شد گفت کیر میخوام و مهسا همونجا بعد کونم اومد آرزو رو حسابی کرد بعدش اومد سراغ منو دوباره کرد تو کونم درخالی که من رو مبل ولو بودم و حسابی تلمبه میزد ارزو اوکد پیشم و ازم لب میگررفت و اینقدر لب گرفت که تو اون حس ارضا شدم و ابم مثل همیشه مثل برف شادی نخی هست که میاد بیرون این شکلی پاشید بیرون مهسا ارضا نشده بود و اومد کنارمون و منواغررو حسابی ساک زدیم تا خالی شد و اون شب وقتی سه تایی خوابیدیم خب احتمالا برنامههای ارزو تا اینجا همین بود و تموم میشد اما هنوز چیز های دیگه ای مونده بود و من تازه در شروع مسیری بودم که داشتم تبدیل به یک سیسی خونگی اون میشدم
@khoshmazeehhot