رفتم مراسم چهلم دوستم بعدش هم رفتم عیادت یه عزیز.
خسته و داغون بودم و داشتم از ضعف میمردم.
یه کیک گرفتم تو ماشین بخورم.
دهنم عین غااااار باز بود که دوستپسر اسبق رد شد و لبخند زد.
منم دهنمو بستم که لبخند ملیح بزنم ولی خوب کیک گوشه لپم باد کرده بود🙄
》ژول باصره ورن《
@OfficialTwitterIranian🔊 به ڪانال #توییتر_فارسی #ایران بپیــوندیـد