مرز(@ocbooks).pdf
مرز - رژیس دوبره
تیکهای از کتاب:
مورو به صدای خیلی بلند گفت: “حتما این دفعه واسه ی منه.” و دنباله ی صدایش را هم کشید تا امید خودش را به مسخره بگیرد. اتومبیل که از سرعتش کاسته بود، آهسته از مقابل او گذشت و دوباره سرعت گرفت. مورو شانه بالا انداخت، دستش را پایین انداخت و منتظر اتومبیل بعدی ماند. تازه ده ثانیه گذشته بود که صدای زیر لاستیک را در پشت سرش شنید، سر برگرداند و …
📚 @officialbookes
تیکهای از کتاب:
مورو به صدای خیلی بلند گفت: “حتما این دفعه واسه ی منه.” و دنباله ی صدایش را هم کشید تا امید خودش را به مسخره بگیرد. اتومبیل که از سرعتش کاسته بود، آهسته از مقابل او گذشت و دوباره سرعت گرفت. مورو شانه بالا انداخت، دستش را پایین انداخت و منتظر اتومبیل بعدی ماند. تازه ده ثانیه گذشته بود که صدای زیر لاستیک را در پشت سرش شنید، سر برگرداند و …
📚 @officialbookes