نیچه معتقد است که کتابها ــ دست کم کتابهای خودش ــ اگر در دست نامحرم باشند «خطرناک»اند. و از این رو، همیشه برای مخاطبانی بسیار برگزیده، برای چند مخاطب «معدود»، مینویسد.
اکثر آدمها برای پول کتاب مینویسند. یا، اگر دانشگاهی باشند، برای این که استخدام رسمی شوند یا ارتقا بگیرند. یا، در بهترین حالت، برای این که علاقۀ دیگران را برانگیزند و چیزی به آنها بیاموزند. اما نیچه چنین غرضی ندارد. به قول لو سالومۀ زیرک، نیچه مینویسد، «نه برای آن که [مردم را] آموزش دهد بلکه میخواهد [آنها را] به کیشی دیگر بگرواند». همۀ کتابهایش، چنان که خود در نامهای به روده یادآور میشود، «طعمهها و صداهای اغواگر»ی هستند که تعبیه شدهاند تا آدمهای اهل را به دعوت او بگروانند. نیچه که امیدوار بود راینهارت فون زایدلیتس را از چنگ واگنر درآورد، خود را در مقابل او آشکارا «دزد دریایی» میخواند و میگفت که «همواره، چون هر راهزن دیگری، در پی دزدیدن انسانهاست، نه برای آن که ایشان را به بردگی بفروشد بلکه میخواست، مثل من، آزادشان کند».
از کتابِ «فریدریش نیچه؛ زندگینامهای فلسفی»
جولیان یانگ
ترجمهٔ محمد دهقانی
نیچه معتقد است که کتابها ــ دست کم کتابهای خودش ــ اگر در دست نامحرم باشند «خطرناک»اند. و از این رو، همیشه برای مخاطبانی بسیار برگزیده، برای چند مخاطب «معدود»، مینویسد.
اکثر آدمها برای پول کتاب مینویسند. یا، اگر دانشگاهی باشند، برای این که استخدام رسمی شوند یا ارتقا بگیرند. یا، در بهترین حالت، برای این که علاقۀ دیگران را برانگیزند و چیزی به آنها بیاموزند. اما نیچه چنین غرضی ندارد. به قول لو سالومۀ زیرک، نیچه مینویسد، «نه برای آن که [مردم را] آموزش دهد بلکه میخواهد [آنها را] به کیشی دیگر بگرواند». همۀ کتابهایش، چنان که خود در نامهای به روده یادآور میشود، «طعمهها و صداهای اغواگر»ی هستند که تعبیه شدهاند تا آدمهای اهل را به دعوت او بگروانند. نیچه که امیدوار بود راینهارت فون زایدلیتس را از چنگ واگنر درآورد، خود را در مقابل او آشکارا «دزد دریایی» میخواند و میگفت که «همواره، چون هر راهزن دیگری، در پی دزدیدن انسانهاست، نه برای آن که ایشان را به بردگی بفروشد بلکه میخواست، مثل من، آزادشان کند».
از کتابِ «فریدریش نیچه؛ زندگینامهای فلسفی»
جولیان یانگ
ترجمهٔ محمد دهقانی