ویتگنشتاین متأخر، مانند دریدا، دیگر به این دیدگاه باور ندارد که زبان یا معنا میتواند جهان یا نیتهای گوینده را کاملاً بازنمایاند. دعوی ویتگنشتاین این نیست که زبان نمیتواند معنایی مشخص داشته باشد، بلکه او مسئلۀ معنا را از نو برحسب کاربرد آن در زمینههای متفاوت یا آنچه او «بازیهای زبانی» مینامد توصیف میکند. معنای هر واژه براساس توانایی هر واژه در بازنماییِ منطقی برخی هستندهها یا وضعیت امور تعیین نمیشود، بلکه براساس کاربرد آنها در زمینههایی متفاوت و مشخص تعیین میشود.
از کتابِ «فلسفهٔ دریدا»
مارک دولی و لیام کاوانا
ترجمهٔ نادر خسروی
ویتگنشتاین متأخر، مانند دریدا، دیگر به این دیدگاه باور ندارد که زبان یا معنا میتواند جهان یا نیتهای گوینده را کاملاً بازنمایاند. دعوی ویتگنشتاین این نیست که زبان نمیتواند معنایی مشخص داشته باشد، بلکه او مسئلۀ معنا را از نو برحسب کاربرد آن در زمینههای متفاوت یا آنچه او «بازیهای زبانی» مینامد توصیف میکند. معنای هر واژه براساس توانایی هر واژه در بازنماییِ منطقی برخی هستندهها یا وضعیت امور تعیین نمیشود، بلکه براساس کاربرد آنها در زمینههایی متفاوت و مشخص تعیین میشود.
از کتابِ «فلسفهٔ دریدا»
مارک دولی و لیام کاوانا
ترجمهٔ نادر خسروی