متن طاها افشین و کیوان کثیریان درباره شهاب حسینی
آقای شهاب حسینی پستی را منتشر کردهاند و حسابی به جشنواره و بدسلیقگی افرادی مجهول که احتمالا داوران جشنواره هستند، تاخت و تاز فرمودند. آقای حسینی از «وضع بد معیشت مردم» گفتند و جشنواره را به مثابه «شادمانیهای زودگذرِ برآمده از سلیقههای سطحی» انگاشتند! عجب و هزار عجب از شما جناب آقای سید شهابالدین حسینی. این جشنواره که هیچ، سالهاست جشنواره فجر دیگر آن جشنواره با صفهای طویل نیست و مخاطب خیلی وقعی به آن نمینهد. اما خوب به خاطر دارم سال نود و هشت که تهیهکننده فیلم «شین» بودید به مسعود کیمیایی که فیلمش را به خاطر اتفاقات تلخ آن سال از جشنواره بیرون کشید، فرمودید «روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است»! فرمودید جشنواره جایی است که همکاران شما با هزار امید و آرزو میآیند تا آینده کاری خودشان رقم بزنند! حالا که چرخ داوری به میل جنابعالی نچرخیده، جشنواره شد «شادمانیِ زودگذرِ برآمده از سلیقه سطحی»؟! چرا جشنواره برای شما بد شده و وضعیت معیشت مردم شده دغدغه شما؟! سال ۹۸ وضع معیشت مردم خوب بوده؟ انقدر همه شما این «وضع بد معیشت مردم» را در این جشنِ سینما تکرار کردهاید که از فرط تکرار، مبتذل شده است. کاش از این حالِ ناراضیِ بیدلیلتان دست بردارید؛ نه شما که همه آنهایی که میلیارد میلیارد دستمزد میگیرند و برای خالی نبودنِ عریضه، تفقدِ کلامی به «وضع بد معیشت مردم» دارند. شماهایی که تا دو سه سال آینده با این پروژه و آن پروژه قراردادهای میلیاردی بستهاید و وقتتان پُر است. همه چیزتان بهجاست و فقط امسال با کجسلیقگی به شما جایزه ندادهاند! البته ما مردمِ عادی هم با شما اشتراکنظر داریم و چشمِ امیدمان به وعده حق خداست. اما باور کنید نه جایزه گرفتنتان ذرهای برای ما مهم است نه نگرفتنتان، نه دستمزدهای میلیاردیتان نه وضع معیشتتان؛ تنها چیزی که آزاردهنده است، تکرار این همدردیِ بهدردنخور و از سرِ سیریتان است و بس! جنس شما با جنس مردم فرق دارد آقای حسینی و شما نهایتا میتوانید نقش این مردم را بازی کنید که آن هم در چند سال گذشته به مددِ کیفیت نازلِ سینمایتان، خیلی خوب انجام نشده است. کمتر داد و فریاد کنید، ما سرمان درد میکند و حوصله فریادهای شما را نداریم!.
هر چیزی حدی دارد. پرروی دوطرفه باز نباشیم. بدوبدو برویم داوری جشنواره را بپذیریم. بنشینیم انبوه فیلمهای ضعیف و ارگانی را داوری کنیم بعد که دیدیم هوا پس است، بیاییم ژست انتقادی بگیریم.
مگر با دستهی کورها طرفی؟ اسم جشنواره خوب است، داشتنِ رزومهی داوریاش خوب است، خودش بد است؟ آن هم تهِ اختتامیه؟ لااقل احترام جشنوارهای را که داورش بودی نگهدار. کاش نیم متر باشیم ولی کوتوله نباشیم. ظاهرا آدرس دسته کورها را به بعضیها اشتباهی دادهاند. بههرحال همه باید یادمان بماند... دست به مهره بازیه.
متوجه برخی واکنشها نمیشوم. متناقض است. اگر میگوییم بر همگان مشخص شده که مدتهاست بازیِ جشنواره میلی است، پس چرا در اختتامیهاش حاضر میشویم؟ چرا همان وقت که فهمیدیم میلی است بیانیه ندادیم و از بازی خارج نشدیم؟ نمیشود که به مراسم اختتامیه هم بیاییم و وقتی جایزه نگرفتیم اعتراض کنیم. بله جشنواره میلی است، اما یک شبه که میلی نشده. نمیشود که خودمان کلی پیشنهاد داوری را بپذیریم ولی معترض باشیم. در سال ۱۴۰۰ داور همین جشنوارهی فجر بودید، آن سال میلی بود یا نبود؟ حتی همین امسال در جشنوارهی فیلم کوتاهِ سیستم فعلی داور بودید. این تناقضها را چطور هضم کنیم؟
نمیشود که در یک بازی شرکت کنیم ولی قواعدش را نپذیریم. یا در همین جشنواره بر سر آنها که تحریمش کردند فریاد بزنیم و حالا بگوییم مدتهاست بر همگان ثابت شده که میلی است. نه دیگر. اینطوری که نمیشود. آدمها چیزی به نام حافظه هم دارند.
جهت یادآوری، این جملهها را از سال ۹۸ در دفاع از جشنواره فجر و تقبیحِ گروهی که بابت ماجرای هواپیما جشنواره را تحریم کردند، بخوانید:
...[با تحریم] سنگ بنایی را میگذارند که نتیجهاش جز نفاق و تفرقه و نفرتپراکنی نیست و بقیه را در آمپاس اخلاقی قرار میدهند. بیانصافی است که اینقدر آدم خودخواه باشد که به نوعی حرف بزند که در آن ملاحظه هیچ کس دیگری را نکند... ما هنرمندیم، ادعایمان میشود، پس بیاییم صدای مردم شویم. قهر کردن راه چاره نیست. من نمییام، خب نیا. با نبودن تو چه اتفاقی میافته؟ هیچی.»
خب آن موقع، جشنواره میلی نبود؟
اینکه من در فیلمی بازی کنم و آن فیلم را به جشنوارهای بدهند که من آن جشنواره را قبول نداشته باشم، خب طبعا نباید در نشست آن جشنواره حاضر بشوم. یا دیگر لااقل به امید جایزه نروم در اختتامیهاش بنشینم. اینها که دست خودم است. کسی که به زور مرا نمیبرد. وقتی پذیرفتیم در اختتامیه جشنوارهای شرکت کنیم یعنی برایمان میلی نیست.
#ارسالی
🆔
@Moviesi