#۳۶۵روزباپیامبرﷺ
روز ۷۹ - خبری که فرشته آورد
درحالی که زینتِ شهرها، مکه، میزبانی پیامبرمان ﷺ را میکرد، مشرکان همچنان جلسه میگذاشتند و نقشه میکشیدند. همه کار کرده بودند. که او را از پیامبری منصرف کنند. وعده ثروت، قدرت و شهرت داده بودند، اما نتوانسته بودند او را از رسالتش بازدارند. دوباره، همه با هم نزدِ آن زیباترین آمدند. این بار پیشنهادِ تازهای داشتند. گفتند:
"پیشنهاد بسیار خوبی برای تو داریم."
پیامبرمان ﷺ پرسید:
"چه هست؟"
پاسخ دادند:
"تو یک سال بتهای ما را عبادت کن، ما هم یک سال خدایِ تو را عبادت می کنیم."
این پیشنهاد، همان قدر که احمقانه بود، خندهدار هم بود. خودشان هم نمیدانستند چه میگویند. آقایمان پیامبری بود که برای انتشارِ دین الله، جان، مال و همه چیزش را در طبق اخلاص گذاشته بود. او آمده بود تا به همه بگوید الله یکی است و بتها موجوداتی بیجان و ناتوان هستند. او از بتها متنفر بود.
پیامبر ﷺ از این پیشنهاد آنها بسیار ناراحت شد. همان لحظه، جبرئیل با آیاتِ تازه خدمتِ پیامبرمان ﷺ رسید. الله نمیخواست پیامبرمان ﷺ بیش از این با پیشنهادهای مشرکان ناراحت و آزرده شود. در آیاتِ نازل شده چنین میفرمود:
قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ١ لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ ٢ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٣ وَلَآ أَنَا۠ عَابِدٞ مَّا عَبَدتُّمۡ ٤ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٥ لَكُمۡ دِينُكُمۡ وَلِيَ دِينِ۶
(الکافرون_۱-۶)
من عبادت نمیکنم آنچه را که شما عبادت میکنید. آنچه را نیز که من عبادت میکنم؛ شما پرستش نخواهید کرد. من نمیپرستم آنچه را شما میپرستید. شما هم معبود من را عبادت نخواهید کرد. دینِ شما مالِ شما است، و دین من هم از آنِ من است.
پس از خواندنِ این آیات، آن افراد بداندیش حساب کار دستشان آمد. با ناراحتی از آنجا رفتند. آنها با وجود شنیدنِ آیاتِ قرآن، قصد دست برداشتن از کینهتوزی هایشان را نداشتند. در همان لحظه که آنها میرفتند، کسانی بودند که شتابان نزد پیامبر ﷺ میآمدند و دعوتِ ایشان را استجابت میکردند.
#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
💞┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈💞
روز ۷۹ - خبری که فرشته آورد
درحالی که زینتِ شهرها، مکه، میزبانی پیامبرمان ﷺ را میکرد، مشرکان همچنان جلسه میگذاشتند و نقشه میکشیدند. همه کار کرده بودند. که او را از پیامبری منصرف کنند. وعده ثروت، قدرت و شهرت داده بودند، اما نتوانسته بودند او را از رسالتش بازدارند. دوباره، همه با هم نزدِ آن زیباترین آمدند. این بار پیشنهادِ تازهای داشتند. گفتند:
"پیشنهاد بسیار خوبی برای تو داریم."
پیامبرمان ﷺ پرسید:
"چه هست؟"
پاسخ دادند:
"تو یک سال بتهای ما را عبادت کن، ما هم یک سال خدایِ تو را عبادت می کنیم."
این پیشنهاد، همان قدر که احمقانه بود، خندهدار هم بود. خودشان هم نمیدانستند چه میگویند. آقایمان پیامبری بود که برای انتشارِ دین الله، جان، مال و همه چیزش را در طبق اخلاص گذاشته بود. او آمده بود تا به همه بگوید الله یکی است و بتها موجوداتی بیجان و ناتوان هستند. او از بتها متنفر بود.
پیامبر ﷺ از این پیشنهاد آنها بسیار ناراحت شد. همان لحظه، جبرئیل با آیاتِ تازه خدمتِ پیامبرمان ﷺ رسید. الله نمیخواست پیامبرمان ﷺ بیش از این با پیشنهادهای مشرکان ناراحت و آزرده شود. در آیاتِ نازل شده چنین میفرمود:
قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ١ لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ ٢ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٣ وَلَآ أَنَا۠ عَابِدٞ مَّا عَبَدتُّمۡ ٤ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ ٥ لَكُمۡ دِينُكُمۡ وَلِيَ دِينِ۶
(الکافرون_۱-۶)
من عبادت نمیکنم آنچه را که شما عبادت میکنید. آنچه را نیز که من عبادت میکنم؛ شما پرستش نخواهید کرد. من نمیپرستم آنچه را شما میپرستید. شما هم معبود من را عبادت نخواهید کرد. دینِ شما مالِ شما است، و دین من هم از آنِ من است.
پس از خواندنِ این آیات، آن افراد بداندیش حساب کار دستشان آمد. با ناراحتی از آنجا رفتند. آنها با وجود شنیدنِ آیاتِ قرآن، قصد دست برداشتن از کینهتوزی هایشان را نداشتند. در همان لحظه که آنها میرفتند، کسانی بودند که شتابان نزد پیامبر ﷺ میآمدند و دعوتِ ایشان را استجابت میکردند.
#ویژه_کودکان_و_نوجوانان
💞┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈💞