شاه خبر داشت؟
.
در سالگرد قیام نوزدهم دی مردم قم و کشتار آنان هستیم، چهل روز بعد در چهلم شهدای قم مردم تبریز به خیابان آمدند و کشته شدند. چهلم ها تا بهار سال پنجاه و هفت کشیده شد.
اما ماجرا چه بود؟ چرا مردم قیام کردند؟
دهم دی سال پنجاه و شش کارتر در سفر به تهران به بی سابقه ترین شکل ممکن از شاه حمایت کرد. گفت: به یُمن رهبری شاه ایران جزیره ثبات و آرامش است! پشت گرمی عظیمی برای شاه بود.
دقیقا نُه روز بعد از سفر کارتر و مردم قیام کردند. جامعه ایران انبار باروت بود. به جرقه نیاز داشت. جرقه انتشار آن مقاله معروف ارتجاع سرخ و سیاه بود. سراسر توهین به امامخمینی که بیش از سیزده سال در ایران حضور نداشت. تبعید شده بود که فراموش شود. وسایل ارتباطی امروز هم وجود نداشت. تا چند ماه پایانی حکومت شاه چاپ تصویر و نام امام در روزنامه ها ممنوع بود. حالا این مقاله امام را "ارتجاع سیاه" نامیده بود!
پایان مقاله اسم نویسنده آمده: احمد رشیدی مطلق
چنین فردی وجود خارجی نداشت. امیرعباس هویدا مقاله در در پاکت بسته برای داریوش همایون وزیر اطلاعات و گردشگری فرستاد. همایون بعد از انقلاب گفت من متن را نخوانده بودم و به مدیر مسول روزنامه اطلاعات دادم. مدیر روزنامه تماس گرفت که اگر ما این مقاله را چاپ کنیم مردم دفتر روزنامه را به آتش میکشند!
همایون با هویدا تماس میگیرد که انتشار این مقاله تبعات سنگینی دارد. هویدا پاسخ کوتاهی میدهد که نمیشود از آن سرپیچی کرد: دستور شاه است! منتشر کنید! شاه خودش به انبار باروت خشم مردم جرقه زد!
بعدتر برخی از رجال حکومت پهلوی در خاطرات خود گفتند شاه با اصل مقاله موافق بود اما ایده نوشتن مقاله از هویدا بود تا دولت رقیب یعنی آموزگار را زمین بزند! گروه دیگر نیز اساس ایده انتشار مقاله را از خود شاه میدانند ولی نویسنده را دقیق معرفی نمیکنند. به نظر قول دوم درست تر است.
مقاله چند خط توهین به امام بود
قیام شد
کشتار مردم قم
بعد قیام تبریز
و دیگر مردم به خانه بازنگشتند
#علیرضا_زادبر
انتشار با شما
#تاریخ_معاصر
.
در سالگرد قیام نوزدهم دی مردم قم و کشتار آنان هستیم، چهل روز بعد در چهلم شهدای قم مردم تبریز به خیابان آمدند و کشته شدند. چهلم ها تا بهار سال پنجاه و هفت کشیده شد.
اما ماجرا چه بود؟ چرا مردم قیام کردند؟
دهم دی سال پنجاه و شش کارتر در سفر به تهران به بی سابقه ترین شکل ممکن از شاه حمایت کرد. گفت: به یُمن رهبری شاه ایران جزیره ثبات و آرامش است! پشت گرمی عظیمی برای شاه بود.
دقیقا نُه روز بعد از سفر کارتر و مردم قیام کردند. جامعه ایران انبار باروت بود. به جرقه نیاز داشت. جرقه انتشار آن مقاله معروف ارتجاع سرخ و سیاه بود. سراسر توهین به امامخمینی که بیش از سیزده سال در ایران حضور نداشت. تبعید شده بود که فراموش شود. وسایل ارتباطی امروز هم وجود نداشت. تا چند ماه پایانی حکومت شاه چاپ تصویر و نام امام در روزنامه ها ممنوع بود. حالا این مقاله امام را "ارتجاع سیاه" نامیده بود!
پایان مقاله اسم نویسنده آمده: احمد رشیدی مطلق
چنین فردی وجود خارجی نداشت. امیرعباس هویدا مقاله در در پاکت بسته برای داریوش همایون وزیر اطلاعات و گردشگری فرستاد. همایون بعد از انقلاب گفت من متن را نخوانده بودم و به مدیر مسول روزنامه اطلاعات دادم. مدیر روزنامه تماس گرفت که اگر ما این مقاله را چاپ کنیم مردم دفتر روزنامه را به آتش میکشند!
همایون با هویدا تماس میگیرد که انتشار این مقاله تبعات سنگینی دارد. هویدا پاسخ کوتاهی میدهد که نمیشود از آن سرپیچی کرد: دستور شاه است! منتشر کنید! شاه خودش به انبار باروت خشم مردم جرقه زد!
بعدتر برخی از رجال حکومت پهلوی در خاطرات خود گفتند شاه با اصل مقاله موافق بود اما ایده نوشتن مقاله از هویدا بود تا دولت رقیب یعنی آموزگار را زمین بزند! گروه دیگر نیز اساس ایده انتشار مقاله را از خود شاه میدانند ولی نویسنده را دقیق معرفی نمیکنند. به نظر قول دوم درست تر است.
مقاله چند خط توهین به امام بود
قیام شد
کشتار مردم قم
بعد قیام تبریز
و دیگر مردم به خانه بازنگشتند
#علیرضا_زادبر
انتشار با شما
#تاریخ_معاصر