و مورد اول که به نظر من مناقشهبرانگیزترین در این فهرست است:
۱. احترام به تنوع در چارچوب قانون اساسی ملی
در امپراتوری هخامنشی، شاهنشاه قوانین کلی را تعیین میکرد، اما اقوام و مناطق مختلف در آداب و رسوم و مدیریت فرهنگی خود آزادی داشتند. برای ایران امروز:
• میتوان یک قانون اساسی شفاف داشت که برابری همه اقوام و زبانها را تضمین کند، اما هر تصمیمی در چارچوب وحدت ملی باشد.
• مناطق مختلف میتوانند در فرهنگ، زبان، و آموزش خود نوآوری کنند، اما سیاست خارجی، امنیت ملی، و منابع طبیعی تحت مدیریت دولت مرکزی باقی بماند.
۲. اداره محلی با نظارت مرکزی (مانند ساتراپیها)
ساتراپهای هخامنشی استقلال محدود داشتند، اما در نهایت پاسخگوی شاهنشاه بودند.
• امروزه میتوان شوراهای محلی ایجاد کرد که فقط در حوزههایی مثل مدیریت شهری، بهداشت، و آموزش نقش داشته باشند، اما تمامی اقدامات آنها باید با تأیید دولت مرکزی باشد.
• برای جلوگیری از هرجومرج، باید نهادهای نظارتی قوی مانند “چشم شاه” ایجاد شود که فعالیتهای محلی را بررسی و از یکپارچگی کشور محافظت کند.
۳. زبان و فرهنگهای محلی در کنار زبان و هویت ملی
• زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک کشور حفظ شود، اما زبانها و گویشهای محلی در آموزش مدارس آن مناطق تدریس شود.
• مراسمهای محلی و فرهنگی، مانند جشنهای اقوام، به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قرار گیرند.
۴. پروژههای ملی برای اتحاد اقوام
• همانطور که هخامنشیان با پروژههایی مثل راه شاهی مناطق مختلف را به هم متصل کردند، امروز میتوان با سرمایهگذاری در زیرساختهای ملی، مثل جادهها، راهآهن، و اینترنت، همه مناطق ایران را به هم پیوند داد.
• این پروژهها باید همه اقوام را درگیر کند تا حس اتحاد و همکاری تقویت شود.
۵. حفاظت از تمامیت ارضی با نیروی نظامی غیرسیاسی
• نیروهای مسلح باید تحت نظارت شدید و خارج از هرگونه دخالت در سیاست عمل کنند. این نیروها مسئول حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور خواهند بود.
• آموزش به نیروهای نظامی باید شامل احترام به تنوع فرهنگی و حقوق بشر باشد.
۶. آموزش تاریخ مشترک برای ایجاد اتحاد
• تاریخ ایران باید به گونهای آموزش داده شود که به افتخارات مشترک همه اقوام، از هخامنشیان تا امروز، بپردازد.
• آموزش مدارس باید به کودکان یاد دهد که همه اقوام بخشی از تاریخ و هویت ایران هستند.
۷. جلوگیری از انحصار اقتصادی و تمرکز قدرت در مرکز
• هخامنشیان اجازه میدادند مناطق مختلف در اقتصاد و کشاورزی خود نقشآفرینی کنند. امروز هم میتوان با تمرکززدایی اقتصادی و دادن حق بهرهبرداری محلی از منابع (البته تحت نظارت مرکزی)، حس عدالت را افزایش داد.
• تمامی درآمدها باید در صندوقهای شفاف ملی و محلی تقسیم شوند.
۸. ایجاد نمادهای ملی مشترک
• همانطور که در زمان هخامنشیان، نمادهایی مثل تخت جمشید حس غرور ملی ایجاد میکردند، امروز هم میتوان با احیای میراث فرهنگی و برگزاری جشنهای ملی مثل نوروز و یلدا، اتحاد و غرور ملی را تقویت کرد.
۹. قوانین سختگیرانه برای جلوگیری از تجزیهطلبی
• هرگونه اقدام تجزیهطلبانه باید به شدت سرکوب شود. در عین حال، باید راهی برای شنیدن دغدغههای اقوام ایجاد شود تا احساس بیعدالتی و نیاز به اعتراض شدید کاهش یابد.
۱۰. مشارکت دادن همه اقوام در دولت مرکزی
• باید اقوام مختلف در اداره کشور نقش داشته باشند. این به معنای حضور آنها در مجلس، دولت، و تصمیمگیریهای کلان است.
• این مشارکت نشان میدهد که کشور متعلق به همه مردم است، نه فقط یک قوم خاص.
به این ترتیب، میتوان تعادلی پایدار میان تکثرگرایی و ملیگرایی ایجاد کرد، بدون آنکه تمامیت ارضی یا یکپارچگی کشور به خطر بیفتد.
۱. احترام به تنوع در چارچوب قانون اساسی ملی
در امپراتوری هخامنشی، شاهنشاه قوانین کلی را تعیین میکرد، اما اقوام و مناطق مختلف در آداب و رسوم و مدیریت فرهنگی خود آزادی داشتند. برای ایران امروز:
• میتوان یک قانون اساسی شفاف داشت که برابری همه اقوام و زبانها را تضمین کند، اما هر تصمیمی در چارچوب وحدت ملی باشد.
• مناطق مختلف میتوانند در فرهنگ، زبان، و آموزش خود نوآوری کنند، اما سیاست خارجی، امنیت ملی، و منابع طبیعی تحت مدیریت دولت مرکزی باقی بماند.
۲. اداره محلی با نظارت مرکزی (مانند ساتراپیها)
ساتراپهای هخامنشی استقلال محدود داشتند، اما در نهایت پاسخگوی شاهنشاه بودند.
• امروزه میتوان شوراهای محلی ایجاد کرد که فقط در حوزههایی مثل مدیریت شهری، بهداشت، و آموزش نقش داشته باشند، اما تمامی اقدامات آنها باید با تأیید دولت مرکزی باشد.
• برای جلوگیری از هرجومرج، باید نهادهای نظارتی قوی مانند “چشم شاه” ایجاد شود که فعالیتهای محلی را بررسی و از یکپارچگی کشور محافظت کند.
۳. زبان و فرهنگهای محلی در کنار زبان و هویت ملی
• زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک کشور حفظ شود، اما زبانها و گویشهای محلی در آموزش مدارس آن مناطق تدریس شود.
• مراسمهای محلی و فرهنگی، مانند جشنهای اقوام، به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قرار گیرند.
۴. پروژههای ملی برای اتحاد اقوام
• همانطور که هخامنشیان با پروژههایی مثل راه شاهی مناطق مختلف را به هم متصل کردند، امروز میتوان با سرمایهگذاری در زیرساختهای ملی، مثل جادهها، راهآهن، و اینترنت، همه مناطق ایران را به هم پیوند داد.
• این پروژهها باید همه اقوام را درگیر کند تا حس اتحاد و همکاری تقویت شود.
۵. حفاظت از تمامیت ارضی با نیروی نظامی غیرسیاسی
• نیروهای مسلح باید تحت نظارت شدید و خارج از هرگونه دخالت در سیاست عمل کنند. این نیروها مسئول حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور خواهند بود.
• آموزش به نیروهای نظامی باید شامل احترام به تنوع فرهنگی و حقوق بشر باشد.
۶. آموزش تاریخ مشترک برای ایجاد اتحاد
• تاریخ ایران باید به گونهای آموزش داده شود که به افتخارات مشترک همه اقوام، از هخامنشیان تا امروز، بپردازد.
• آموزش مدارس باید به کودکان یاد دهد که همه اقوام بخشی از تاریخ و هویت ایران هستند.
۷. جلوگیری از انحصار اقتصادی و تمرکز قدرت در مرکز
• هخامنشیان اجازه میدادند مناطق مختلف در اقتصاد و کشاورزی خود نقشآفرینی کنند. امروز هم میتوان با تمرکززدایی اقتصادی و دادن حق بهرهبرداری محلی از منابع (البته تحت نظارت مرکزی)، حس عدالت را افزایش داد.
• تمامی درآمدها باید در صندوقهای شفاف ملی و محلی تقسیم شوند.
۸. ایجاد نمادهای ملی مشترک
• همانطور که در زمان هخامنشیان، نمادهایی مثل تخت جمشید حس غرور ملی ایجاد میکردند، امروز هم میتوان با احیای میراث فرهنگی و برگزاری جشنهای ملی مثل نوروز و یلدا، اتحاد و غرور ملی را تقویت کرد.
۹. قوانین سختگیرانه برای جلوگیری از تجزیهطلبی
• هرگونه اقدام تجزیهطلبانه باید به شدت سرکوب شود. در عین حال، باید راهی برای شنیدن دغدغههای اقوام ایجاد شود تا احساس بیعدالتی و نیاز به اعتراض شدید کاهش یابد.
۱۰. مشارکت دادن همه اقوام در دولت مرکزی
• باید اقوام مختلف در اداره کشور نقش داشته باشند. این به معنای حضور آنها در مجلس، دولت، و تصمیمگیریهای کلان است.
• این مشارکت نشان میدهد که کشور متعلق به همه مردم است، نه فقط یک قوم خاص.
به این ترتیب، میتوان تعادلی پایدار میان تکثرگرایی و ملیگرایی ایجاد کرد، بدون آنکه تمامیت ارضی یا یکپارچگی کشور به خطر بیفتد.