اِخواناً علی سُررٍ مُتقابلینَ
عبدالصاحب ناصری ـ ایلام
قسمت دوم
شخصی یا الله گویان وارد شد، سلامی کرد و بر مبل سه نفره که پشت سرم بود، نشست.
🔻 سخت بر او تاختم، گفتم این شیوهْ استخفاف آمیز ریشه در سلوک فراعنه دارد و اضافه کردم که نه من موجودی خطرناک هستم که تهدیدی برای کسی باشم که در پشتم خود را قایم کند و نه به نظرم تو آنقدر بزرگ و خطیری که کسی برایت تهدید باشد!
مؤاخذهٔ میزبان! یکی دو ساعتی طول کشید و من که چشم در دیوار دوخته، همه گوش و هوش شده تا کُدهایی را از صوت وسخن بازجو به ذهن سپارم!
پس از خروج از آن مکان، کمتر از ۲ ساعت، موفق به شناسایی او شدم! بعدها خطاب به مراجع ذیربط و در نکوهش آن شیوه، شکوائیهای تنظیم و تسلیم نمودم.
به نظرم آن متن، مؤثر واقع گشت و آن روند اصلاح و مشفقان منصف آن سیّئه را منسوخ نمودند.
🔻گذشت تا در ماههای پایانی ۱۴۰۳ آن عزیز را صبح ماقبل طلوع در صف نانوایی دیدم، پیشتر از من بود و اینبار من پس سر او!
سلام و احوالپرسی کرده، سر سخن را باوی گشودم. شما آقای
« ا . آ.» هستید، تصدیق کرد.
از ماجرای آن روز گفتم و با استدلالهایی قویتر به نکوهش آن رفتار پرداختم. او استدلالش این بود که مأمور و موظف به رعایت الزامات و ضوابط سازمانی بوده است.گفتمش که به فضل پروردگار سالهاست از احدی کینه به دل ندارم، اگر از او شکایت کردهام در مذمت و تقبیح آن تخفیف بوده است. به ایشان یادآور شدم بالاخره او باید میاندیشید که روزی در محلی، مغازهای و یا در صف نانی با هم مواجه میشویم. ما فرزندان این خاکیم که باید در آن بذر مهر و عشق بکاریم و در تعالیاش بکوشیم.
ما باید کولههایی را که از کینه پرکرده و در هموارهٔ عمر، با خود حملشان میکنیم بر زمین نهاده و نهال دوستی و همدلی بنشانیم. ما برای ساختن میهن محتاج مهر و مودتیم. ما اگر ذهنیتمان را اصلاح کنیم، ضرورتی ندارد خود را کمتر از دیوار ببینیم، رو در روی هم به گفت و گوی گرهگشا و مفاهمهٔ مودتآمیز میپردازیم.
🔻مقصود از بیان این خاطره که مقدمهای بر موضوعی است که مدتهاست ذهن مرا به خود مشغول داشته، استمداد از اهالی خرد برای چاره جویی پیرامون دردی کهنه و مزمن در حوزهٔ مسائل گفتمانی و به تبع آن مدیریتی است.
بر این باور جدیام که علاج مشکلات این مملکت جز از مسیر اصلاحات مبتنی بر اصول منطقی میسر نیست.
معالاسف ما در دور باطلی شتاب میکنیم که در آن همواره گرفتار نقطه سر خطیم. در این کهنه بنیان کلنگی ما در اندیشهٔ انباشتن و افزودن تجربه نیستیم.
همواره پیشیتیان از دولتها را بر صندلی داغ بدترین گمانهها نشانده و این میراث را دست به دست کردهایم و چشمانداز و حدیقفی برای آن تصویر و ترسیم ننمودهایم!
🔻در دیروز دولت سیزدهم، مجموعههایی به فراوانی یک دولت را از صدر تا ذیل به نام « مسببین وضع موجود » به پستوی بایگانی سپردیم و گنجینهٔ مدیریت کشور را از عناصر فاخر تهی نمودیم و اکنون نیز در دولت چهاردهم تحت عنوان
« بازماندگان از دولت سیزدهم » به جد در تکرار همان تجربه، مجاهدت مستمر جانانه میکنیم! غافل از آنکه صبحدم روزی در صف نانوایی منافع و مصالح مشترک با هم مواجه خواهیم گشت در حالیکه مجال گفتگو بر ما سخت و تنگ شده است !
🔻باور داشته باشیم ارتفاع اخوت ما از هر دیوار زردی بلندتر است و قامت آفتاب اندیشهٔ ما چنان بلند است که بر مرتفعترین دیوارها پرتو میافکند! ما به مواجههٔ رو در رو و مفاهمهٔ منطقی محتاجتریم تا مؤاخذهٔ از قفا و گفتن و قضاوت کردن از پسِ سر !
باید بکوشید بر مدار این حکمت حرکت کرد:
«نحن ابناء الدلیل، نمیل اینما یمیل»
باید برای ایران دلها را از کهنه کینهها شست و به هم گره زد و کاشانهٔ وطن را معطر به رایحهٔ خالصترین گلاب قمصر کاشان همدلی کرد!
ما اهالی این خانه، چارهای جز همدلی صادقانه نداریم.
🔻 برداشت مخالفت با تحول مبتنی بر شاخصها و سایستگیها و در جهت اصلاح کاستیها و امید آفرینی، بار کردن تحلیل و تأویل ناصحیح بر این گفتار است.
۱۴۰۴/۰۲/۲۲
✳️ به کانال رسمی مجمع فرهنگيان ايران اسلامی بپیوندید تا از آخرین خبرها مطلع شوید:
https://t.me/majmae_farhangian