#پارت865
به دور تا دور خونه نگاه کردم
بر خالف ظاهر بیرونش خیلی شیک و به روز بود
دیزاینی که بکار گرفته شده بود عالی بود
اروم با قدم های آهسته به سمت پیانو رفتم و پشتش نشستم
ناخوداگاه دستام روی کلید های صفحه نشست و روون شد
ملودی اهنگ دختر بد توی انگشتام ناخواسته جاری می شد
دست خودم نبود.
چشم هام رو کمی بستم و تندتر انگشتام رو تکون دادم،
که با حس اینکه کسی کنارم نشسته چشم هام و باز کردم
صدای ضربان قلبم انقدر تند بود،
که حتی بنظر بین صدای بلند کلید های پیانو پیدا بود.
دستم و روی کلید اخر گذاشتم و اهنگ تموم شد!
عزیزان رمان #احساس خیلی طولانیه بسیار هیجانیه هر کی کاملشو میخواد پیام بده الان بگه رمان #احساس رو میخوام براشون ارسال بشه 👇👇👇👇👇👇
@tabliq660👈👈👈👈
به دور تا دور خونه نگاه کردم
بر خالف ظاهر بیرونش خیلی شیک و به روز بود
دیزاینی که بکار گرفته شده بود عالی بود
اروم با قدم های آهسته به سمت پیانو رفتم و پشتش نشستم
ناخوداگاه دستام روی کلید های صفحه نشست و روون شد
ملودی اهنگ دختر بد توی انگشتام ناخواسته جاری می شد
دست خودم نبود.
چشم هام رو کمی بستم و تندتر انگشتام رو تکون دادم،
که با حس اینکه کسی کنارم نشسته چشم هام و باز کردم
صدای ضربان قلبم انقدر تند بود،
که حتی بنظر بین صدای بلند کلید های پیانو پیدا بود.
دستم و روی کلید اخر گذاشتم و اهنگ تموم شد!
عزیزان رمان #احساس خیلی طولانیه بسیار هیجانیه هر کی کاملشو میخواد پیام بده الان بگه رمان #احساس رو میخوام براشون ارسال بشه 👇👇👇👇👇👇
@tabliq660👈👈👈👈