نانهای محلی
نانهای محلی تصویری زیبا از تمدن و فرهنگ مناطق مختلف است، من موقعی از اهمیت نان همین قوت ساده هر روزمان با خبر شدم که دکتر ویلم فلور ایرانشناس هلندی در سفری که به ایران داشت در تهران در مورد تاریخ نان صحبت کرد و آن را یکی از نشانههای تمدنی ایران دانست.
پس نان هم برای خودش عظمتی داشته و داستانی پرشکوه!
ایرانیان برای استفاده در جنگهای راه دور و مسافرتها نان را پختند(اختراع کردند؟). ظاهرا تهیه نان به این شکل که در ایران مرسوم است در سایر نقاط جهان در دوره باستان مرسوم نبوده است. پس کتاب (تاریخ نان) هم جلوهای زیبا از تمدن ماست.
اما کرج
که ایران کوچک است و محل تلاقی فرهنگهای مختلف ایران، یک جلوهی زیبایش تنوع نانها و نانواها است. لواش، بربری و تافتون و نان یزدی، نان قزوینی، نان خراسانی، نان کرهای خوی، فتیر، و ... با شکلها و طعمهای مختلف در گوشهگوشه این شهر رونق خاص خودشان را دارند.
اما اخیرا
یک واحدی به نام (کلانه کردستان) در کرج افتتاح شده که به قول خودشان یک پیتزای ایرانی سه هزار ساله را طبخ میکنند.
قبل از این در یک نمایشگاه سنتی من دیده بودم خریده بودم، یک بار هم در عظیمیه کرج از شخصی خریده بودم.
اما فکر ایجاد یک واحد تولیدی ثابت آن هم در یک مسیر پردد در بلوار موذن کرج و روبروی دانشگاه آزاد لطف خاص خودش را برای طرفداران این نان محلی دارد، این نوع نان خوشمزه در استان بوشهر و استان خوزستان پختش رایج است با کمی تفاوت. (مابقی استانهای مجاور را اطلاع ندارم).
حالا مروری هم میکنم
بر اسامی انواع نانهای محلی در میان مردم لیراوی و حیاتداود و دشتستان، کلا نواحی شمالی استان بوشهر.
امیدوارم دوستان با ارایه اطلاعات مناطق خودشان این مطلب را پر بارتر کنند.
_گتک(در لیراوی):
نانی نرم که روی تاوه یا تابه میپزند. گاهی اوقات روغن محلی و شکر هم روی آن میریزند. در حیاتداود و دشتستان مشتک میگویند.
_بل بل:
این نان محلی نرم هم روی تاوه پخته می شود ولی کمی حجیمتر است .
بل بل حالت ساده دارد که گاهی روغن محلی هم روی آن میریزند.
اما در زمستان در جنوب ایران که کشتزارهای گندم سرسبز میشوند در میان آنها دو نوع گیاه دوستداشتنی میروید
جیکه و ملو.
اگر یک بلبل را رویش ملوی خرده شده و آغشته با ادویه زرد چوبه و لیمو و زرشک و فلفل بریزند و یک بلبل دیگر رویش بچسبانند میشود ( بل بل ملو ) که فکر کنم اختصاصیترین نان مردم لیراوی باشد و البته در زیدون هم رواج دارد در حیاتداود کمتر، زیرا حیاتداودی بل بل جیکهای بیشتر دوست دارند.
اما با چیدن بی رویه جیکه و ملو،
کمیاب و گران شده و چند سال است که مردم روی آوردهاند به پیازچه یا پیاز سوز (پیاز سبز).
حالا نانی که روی آن پیازچه خرد شده و ادویهجات
میریزند میشود بلبل پیازی که به دلیل قیمت ارزان پیازچه در میان مردم جنوب و ... طرفداران زیادی دارد.
اگر به جای اینکه روی نیمی از یک قرص نان سبزیجات و ادویه بریزند و نیمه دیگر را رویش بچرخانند با توجه به شکلش به آن میگویند: زبان گاوی. معمولا برای بچهها و به تعداد کم درست میشود اما در کردستان کلا به این حالت اخیر این نان محلی خوشمزه را میپزند و به آن کلانه میگویند.
کلانه کردستانی
یا مشتک پیازی دشتستانی یا بلبل پیازی لیراوی حالا پایش به نمایشگاههای محلی هم باز شده و در هفتمین بزرگداشت روز لیراوی هم زنان روستای بوالفتح در نمایشگاهی که در کنار این همایش داشتند علاوه بر دو نان محلی تبدون و گرده تنوری، شلشلوک و بلبل پیازی نیز روی تاوه پختند و از علاقمندان پذیرایی کردند.
دیگر نانهای محلی نازک و خشک تنوری تپک ( Tapak در ناحیه لیراوی) در بندردیلم (Takoonتکون).
نان محلی نازک و خشک روی تاوه را نان تیری میگویند که بسیار مرسوم است.
در اعیاد هم یک نوع نان کوچک شیرین پخته میشود که ما کلیچه (کلوچه) میگوییم.
دو نان منسوخ شده:
یکی
تاوه رومن (از ریشه رمنادن Romanadan به معنی ویران کردن ) که احتمالا حجم زیادی خمیر روی تاوه میریختهاند اصطلاحا یعنی نفسگیر تاوه یا ویران کننده تاوه!
دیگری
ری وزیری هم نانی دیگر بوده که من فقط نامش را شنیدهام.
داستان نان را شما هم تکمیل کنید.
علیرضا خلیفه زاده
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
@liravi7fasl