دوره جدید زندگیم
وقتی بابام داشت میمیرد تو کجا بودی؟
اصلا چرا بابام مردچرا؟؟؟
برام مهم نبود که بقیه صدای ضجه هامو بشنون
اصلا مهم نبود که قضاوتم کنن.
من خستهی خسته از پنهان کردن
گذشته ی سیاهم بودم
خسته بودم از ترسیدن از استرس از ناامیدی 😭
شاید حدود یکی دو ساعت رو بکوب گریه کردم
تا اینکه احساس کردم سبک شدم
واقعا به این فضای آرام بخش احتیاج داشتم!
خیلی خوبه که آدم همیشه یه خلوتی با خدای خودش داشته باشه حتی موقعی که حالش خوبه
یادش باشه خدا همیشه حالشو خوب میکنه
خوبه نمازهاشو که میخونه سرسجادهاش بشینه و دعاهای قشنگ بکنه
بلند شدم و چند رکعت نماز و چند صفحه ای قرآن خوندم
ادامه داره...
@kodaknojavan🌿🌷
وقتی بابام داشت میمیرد تو کجا بودی؟
اصلا چرا بابام مردچرا؟؟؟
برام مهم نبود که بقیه صدای ضجه هامو بشنون
اصلا مهم نبود که قضاوتم کنن.
من خستهی خسته از پنهان کردن
گذشته ی سیاهم بودم
خسته بودم از ترسیدن از استرس از ناامیدی 😭
شاید حدود یکی دو ساعت رو بکوب گریه کردم
تا اینکه احساس کردم سبک شدم
واقعا به این فضای آرام بخش احتیاج داشتم!
خیلی خوبه که آدم همیشه یه خلوتی با خدای خودش داشته باشه حتی موقعی که حالش خوبه
یادش باشه خدا همیشه حالشو خوب میکنه
خوبه نمازهاشو که میخونه سرسجادهاش بشینه و دعاهای قشنگ بکنه
بلند شدم و چند رکعت نماز و چند صفحه ای قرآن خوندم
ادامه داره...
@kodaknojavan🌿🌷