💥💫💥💫💥💫
#پارت_774
#خانزاده_هوسباز
ساکت شده اومد روبروم نشست داشت خیره خیره بهم نگاه میکرد که بی حوصله پرسیدم :
_ چیه چرا داری اون شکلی به من نگاه میکنی چیزی شده انگار ؟
_ هیچوقت نمیتونی دروغ بگی چون تو ناراحت هستی از دست مادرت چون بهت گفت مهمون هستی ، توقع داشتی بعد این بیست ک گذاشتی رفتی وقتی برگشتی همه چیز مثل سابق باشه ؟
اشک تو چشمهام جمع شد :
_ حداقلش توقع نداشتم زندگیم انقدر بد و افتضاح شده باشه
گوشه ی لبش کج شد :
_ واقعا توقعش رو نداشتی ؟
_ نه
اشکام روی صورتم جاری شدند ک با صدایی خش دار شده پرسید :
_ چرا گریه میکنی الان ؟
_ دلم گرفته این هم جرمه ؟
_ نه
دیگه نمیدونستم چی باید بگم اما قلبم حسابی به درد اومده بود
چند دقیقه ک گذشت گفت :
_ انقدر بخاطر کارا و حرفای دیگران خودت رو عذاب نده وقتش شده ک همه چیز درست بشه
داشت درست میگفت وقتش شده بود ک همه چیز درست بشه ...
_ خان زاده
_ جان
_ چرا میخوای حالم خوب بشه تا دوباره خودت اذیتم کنی آره ؟
گوشه ی لبش کج شد :
_ درسته !
اخمام رو تو هم کشیدم این چرا درست بشو نبود همش میخواست به من ضد حال بزنه
_ خوشت میاد ؟
_ خیلی زیاد
_ اما این کارت درست نیست
قهقه ای زد :
_ بسه انقدر چرت و پرت نگو من دیوونم مگه بیخود و بی جهت گیر بدم بهت .
_ آره مثل همیشه ...
#پارت_774
#خانزاده_هوسباز
ساکت شده اومد روبروم نشست داشت خیره خیره بهم نگاه میکرد که بی حوصله پرسیدم :
_ چیه چرا داری اون شکلی به من نگاه میکنی چیزی شده انگار ؟
_ هیچوقت نمیتونی دروغ بگی چون تو ناراحت هستی از دست مادرت چون بهت گفت مهمون هستی ، توقع داشتی بعد این بیست ک گذاشتی رفتی وقتی برگشتی همه چیز مثل سابق باشه ؟
اشک تو چشمهام جمع شد :
_ حداقلش توقع نداشتم زندگیم انقدر بد و افتضاح شده باشه
گوشه ی لبش کج شد :
_ واقعا توقعش رو نداشتی ؟
_ نه
اشکام روی صورتم جاری شدند ک با صدایی خش دار شده پرسید :
_ چرا گریه میکنی الان ؟
_ دلم گرفته این هم جرمه ؟
_ نه
دیگه نمیدونستم چی باید بگم اما قلبم حسابی به درد اومده بود
چند دقیقه ک گذشت گفت :
_ انقدر بخاطر کارا و حرفای دیگران خودت رو عذاب نده وقتش شده ک همه چیز درست بشه
داشت درست میگفت وقتش شده بود ک همه چیز درست بشه ...
_ خان زاده
_ جان
_ چرا میخوای حالم خوب بشه تا دوباره خودت اذیتم کنی آره ؟
گوشه ی لبش کج شد :
_ درسته !
اخمام رو تو هم کشیدم این چرا درست بشو نبود همش میخواست به من ضد حال بزنه
_ خوشت میاد ؟
_ خیلی زیاد
_ اما این کارت درست نیست
قهقه ای زد :
_ بسه انقدر چرت و پرت نگو من دیوونم مگه بیخود و بی جهت گیر بدم بهت .
_ آره مثل همیشه ...