💥💫💥💫💥💫
#پارت_772
#خانزاده_هوسباز
صدای در اتاق اومد دستی به صورتم کشیدم و با صدایی گرفته شده گفتم :
_ بله
در اتاق باز شد بابا اومد داخل خیره به من شد ، چند دقیقه ساکت شده ایستاده بود که اسمش رو صدا زدم :
_ بابا
_ جان
_ چیزی شده شما اومدید اینجا وایستادید ؟!
_ شنیدم مامانت چی بهت گفته و تو حسابی بابت حرفش ناراحت شدی فقط میخواستم بهت بگم مادرت عمدی همچین کاری نکرده اون خیلی زیاد دوستت داره و تو این رو خیلی خوب میدونی
نفس عمیقی کشیدم درست بود من این قضیه رو خیلی خوب میدونستم مامانم دوستم داشت ک بهم میگفت یه مهمون هستی ، با صدایی گرفته شده جوابش رو دادم :
_ واسم مهم نیست حتی ناراحت هم نشدم پس شما خودتون رو درگیرش نکنید
_ من خیلی خوب میشناسمت و میدونم چقدر ناراحت شدی واسه ی همین ...
وسط حرفش پریدم :
_ نشدم
_ پریزاد
_ بله
_ نیاز نیست با من مثل یک غریبه رفتار کنی خودت میدونی چقدر دوستت دارم
نفسم رو غمگین بیرون فرستادم :
_ آره میدونم چقدر دوستم دارید و واسه ی همین شما هم بهتر هستش این بحث رو کشش ندید
سرش رو با تاسف تکون داد مشخص بود چقدر اعصابش خورد شده اما داره تحمل میکنه
_ بسه دیگه
_ چرا عصبی شدید ؟
_ چون داری مزخرف میگی !
_ من
_ آره
_ دارید اشتباه میکنید
_ اصلا هم اینطور نیست
واقعا اینطور نبود پس نیاز نبود بیشتر از این بحث رو کشش بده بهتر بود تمومش کنه این شکلی بهتر بود
_ بابا میشه من رو تنها بزارید
_ نه
_ بابا
_ چیه !
_ شما ...
#پارت_772
#خانزاده_هوسباز
صدای در اتاق اومد دستی به صورتم کشیدم و با صدایی گرفته شده گفتم :
_ بله
در اتاق باز شد بابا اومد داخل خیره به من شد ، چند دقیقه ساکت شده ایستاده بود که اسمش رو صدا زدم :
_ بابا
_ جان
_ چیزی شده شما اومدید اینجا وایستادید ؟!
_ شنیدم مامانت چی بهت گفته و تو حسابی بابت حرفش ناراحت شدی فقط میخواستم بهت بگم مادرت عمدی همچین کاری نکرده اون خیلی زیاد دوستت داره و تو این رو خیلی خوب میدونی
نفس عمیقی کشیدم درست بود من این قضیه رو خیلی خوب میدونستم مامانم دوستم داشت ک بهم میگفت یه مهمون هستی ، با صدایی گرفته شده جوابش رو دادم :
_ واسم مهم نیست حتی ناراحت هم نشدم پس شما خودتون رو درگیرش نکنید
_ من خیلی خوب میشناسمت و میدونم چقدر ناراحت شدی واسه ی همین ...
وسط حرفش پریدم :
_ نشدم
_ پریزاد
_ بله
_ نیاز نیست با من مثل یک غریبه رفتار کنی خودت میدونی چقدر دوستت دارم
نفسم رو غمگین بیرون فرستادم :
_ آره میدونم چقدر دوستم دارید و واسه ی همین شما هم بهتر هستش این بحث رو کشش ندید
سرش رو با تاسف تکون داد مشخص بود چقدر اعصابش خورد شده اما داره تحمل میکنه
_ بسه دیگه
_ چرا عصبی شدید ؟
_ چون داری مزخرف میگی !
_ من
_ آره
_ دارید اشتباه میکنید
_ اصلا هم اینطور نیست
واقعا اینطور نبود پس نیاز نبود بیشتر از این بحث رو کشش بده بهتر بود تمومش کنه این شکلی بهتر بود
_ بابا میشه من رو تنها بزارید
_ نه
_ بابا
_ چیه !
_ شما ...