وقتی وارد اتاقش شد، یک ورق کاغذ برداشت؛ قلبش به تپش افتاده بود. او در اوج جذبه و شیدایی، احساسات خود را بیان میکرد. این یک نامهی واقعی بود، شعر بود، نیایش بود. او میگریست، خوشبخت بود. خلاصه آنکه در لحظات نوشتن، کمال سعادت را تجربه میکرد.
این لحظات که معمولاً صاعقهوار هم پایان میگیرند بهترین و زیباترین دستاورد زندگی ما هستند، دستاوردی که نمیتوانیم ارزشش را درک کنیم و به جای آنکه خود را در آن غرق سازیم، با تبوتاب عجله میکنیم و پیوسته انتظار چیزی را در آینده میکشیم.
📕 مقصر کیست؟
✍🏽 #آلکساندر_هرتسن
این لحظات که معمولاً صاعقهوار هم پایان میگیرند بهترین و زیباترین دستاورد زندگی ما هستند، دستاوردی که نمیتوانیم ارزشش را درک کنیم و به جای آنکه خود را در آن غرق سازیم، با تبوتاب عجله میکنیم و پیوسته انتظار چیزی را در آینده میکشیم.
📕 مقصر کیست؟
✍🏽 #آلکساندر_هرتسن