روزهایی هست که بلند شدن از روی تخت برایم خیلی دشوار است. حرف زدن برایم شاق میشود. پیشرفتم را قدم به قدم حساب میکنم، یک قدم و قدم بعدی تا دستشویی. برداشتن این گامها برایم دستاورد بزرگی است. حواسم را جمع میکنم تا در خمیر دندان را باز کنم و مسواک را تا دهانم بالا بیاورم. حتی برای انجام چنین کاری هم، بالا آوردن دست برایم سخت است. احساس میکنم که بیارزشم، که هر کاری که انجام بدهم بیارزش است و بیشتر از همه برای خودم.
چشم گربه
مارگارت آتوود
چشم گربه
مارگارت آتوود