Forward from: پاکدینی ـ احمد کسروی
📖 دفتر «چه توانیم کرد؟»
🖌 نویساد (هیئت تحریریه)
🔸 1ـ آغاز سخن (یک از یک)
حادثهی دلگداز انفجار در معدن طبس (شهریور 1403) که به جان باختن 52 تن از کارگران هممیهنمان انجامید ، گزارش آن در کانال پاکدینی در یازده بخش آمد و سخن را به گرفتاریهای صنعت در ایران و کوتاهیهای فراوان حکومت در این زمینه کشانید.
در آنجا نوید دادیم که این گفتگو را دنبال کرده به راه چارهی اینگونه گرفتاریها بپردازیم. اینک به نوید خود کار میبندیم. لیکن باید دانست گرچه در آن گزارش سخن از معدن و صنعت و گرفتاریهای کشور در آن زمینهها میرفت ولی امروز به هر زمینهای از زندگانی اجتماعی که بپردازیم ، از آنگونه گرفتاریها در آنها نیز خواهیم دید. پس گفتگو از راه چارهی آنها همگانی (عمومی) است و در هر کدام از آن زمینهها راست درمیآید. اینست این نوشتار را مستقل میتوان شمارد و نتیجه آنکه فهم مطلب به کسانی که آن گزارش را نخواندهاند هیچ دشواری نخواهد داشت.
* * *
کسانی پس از آگاهی از گرفتاریهای پیچاپیچ و آلودگیهای فراوان کشور ، پیش خود چنین میاندیشند : «از دست ما که کاری برنمیآید ، ناچار باید با این اوضاع ساخت!». در برابر آنان کسانی هم هستند که اندیشهشان سازش با گرفتاریها و آلودگیها نیست ، تلاش برای بهبود است و اینست میپرسند : «اکنون چه باید کرد؟!».
«پاکدینی» یک راه «قطعی و ارجداری» بروی ایرانیان گشاده که ما از دیرباز به آن میکوشیم. «قطعی» از این نظر که علت گرفتاریها و چارهی آنها را بما میشناساند و تاکنون آن را بارها با دلیلها و مثالها نشان دادهایم تا موضوع هرچه روشنتر گردد و جای چون و چرایی بازنماند. «ارجدار» نیز از این نظر که چون علت گرفتاریها و راه چاره دانسته شد ، هر زمان که بکار آغازیم و گامهایی در آن راه برداریم ، سود کوششها در دستمان خواهد بود. از ویژگیهای این کوششها یکی اینست که داستان «همه یا هیچ» یا دوگانهی شکست یا فیروزی نیست. زیرا چنانکه خواهیم دید ، یکی از علتهای عمدهی بدبختیهامان ندانستن «حقایق زندگی» است ، که چون به روشن گردانیدن آن حقایق کوشیم ، از دانستن آنها تا ایران هست سود آن در دست بوده هرگز زیانی نخواهد بود.
این راه باید با متحول شدن مردم آغاز گردد. ما برآنیم که این توده اگر همچنان که هست بماند و هیچ تکانی نخورد ، حالش بهبود نخواهد یافت بلکه روز بروز بدتر نیز خواهد شد. پس برای بهبود اوضاع ، نیازمند یک تحول بنیادی هستیم. روشنتر بگوییم ، چنین نیست که با افزایش درآمد کشور (مثلاً بهای نفت) یا با گِله کردن و نالیدن یا رفتن این حکومت و آمدن دیگری ، کشور بتواند از بدبختیها رهایی یافته به شاهراه پیشرفت افتد. بلکه باید یک تحولی در اندیشهها و رفتارها رخ دهد. (شرح این خواهد آمد).
کسانی با این اصل (حقیقت) همداستان نیستند. آنها میگویند : «همهی تقصیرها بگردن حکومت است و چون «اینها» بروند ، کارها درست خواهد شد». دهها نادانی ، ناکاردانی ، سودجویی و اختلاس را که خودمان هم در آن گزارش آوردیم به رخمان کشیده خواهند گفت : «همهی آنها ریشه در آلودگی این حکومت دارد. پس چه جای آنست که جز برانداختن حکومت به چیز دیگری بپردازیم؟!».
ولی ما با این اندیشه از چند راه مخالفیم.
🌸
🖌 نویساد (هیئت تحریریه)
🔸 1ـ آغاز سخن (یک از یک)
حادثهی دلگداز انفجار در معدن طبس (شهریور 1403) که به جان باختن 52 تن از کارگران هممیهنمان انجامید ، گزارش آن در کانال پاکدینی در یازده بخش آمد و سخن را به گرفتاریهای صنعت در ایران و کوتاهیهای فراوان حکومت در این زمینه کشانید.
در آنجا نوید دادیم که این گفتگو را دنبال کرده به راه چارهی اینگونه گرفتاریها بپردازیم. اینک به نوید خود کار میبندیم. لیکن باید دانست گرچه در آن گزارش سخن از معدن و صنعت و گرفتاریهای کشور در آن زمینهها میرفت ولی امروز به هر زمینهای از زندگانی اجتماعی که بپردازیم ، از آنگونه گرفتاریها در آنها نیز خواهیم دید. پس گفتگو از راه چارهی آنها همگانی (عمومی) است و در هر کدام از آن زمینهها راست درمیآید. اینست این نوشتار را مستقل میتوان شمارد و نتیجه آنکه فهم مطلب به کسانی که آن گزارش را نخواندهاند هیچ دشواری نخواهد داشت.
* * *
کسانی پس از آگاهی از گرفتاریهای پیچاپیچ و آلودگیهای فراوان کشور ، پیش خود چنین میاندیشند : «از دست ما که کاری برنمیآید ، ناچار باید با این اوضاع ساخت!». در برابر آنان کسانی هم هستند که اندیشهشان سازش با گرفتاریها و آلودگیها نیست ، تلاش برای بهبود است و اینست میپرسند : «اکنون چه باید کرد؟!».
«پاکدینی» یک راه «قطعی و ارجداری» بروی ایرانیان گشاده که ما از دیرباز به آن میکوشیم. «قطعی» از این نظر که علت گرفتاریها و چارهی آنها را بما میشناساند و تاکنون آن را بارها با دلیلها و مثالها نشان دادهایم تا موضوع هرچه روشنتر گردد و جای چون و چرایی بازنماند. «ارجدار» نیز از این نظر که چون علت گرفتاریها و راه چاره دانسته شد ، هر زمان که بکار آغازیم و گامهایی در آن راه برداریم ، سود کوششها در دستمان خواهد بود. از ویژگیهای این کوششها یکی اینست که داستان «همه یا هیچ» یا دوگانهی شکست یا فیروزی نیست. زیرا چنانکه خواهیم دید ، یکی از علتهای عمدهی بدبختیهامان ندانستن «حقایق زندگی» است ، که چون به روشن گردانیدن آن حقایق کوشیم ، از دانستن آنها تا ایران هست سود آن در دست بوده هرگز زیانی نخواهد بود.
این راه باید با متحول شدن مردم آغاز گردد. ما برآنیم که این توده اگر همچنان که هست بماند و هیچ تکانی نخورد ، حالش بهبود نخواهد یافت بلکه روز بروز بدتر نیز خواهد شد. پس برای بهبود اوضاع ، نیازمند یک تحول بنیادی هستیم. روشنتر بگوییم ، چنین نیست که با افزایش درآمد کشور (مثلاً بهای نفت) یا با گِله کردن و نالیدن یا رفتن این حکومت و آمدن دیگری ، کشور بتواند از بدبختیها رهایی یافته به شاهراه پیشرفت افتد. بلکه باید یک تحولی در اندیشهها و رفتارها رخ دهد. (شرح این خواهد آمد).
کسانی با این اصل (حقیقت) همداستان نیستند. آنها میگویند : «همهی تقصیرها بگردن حکومت است و چون «اینها» بروند ، کارها درست خواهد شد». دهها نادانی ، ناکاردانی ، سودجویی و اختلاس را که خودمان هم در آن گزارش آوردیم به رخمان کشیده خواهند گفت : «همهی آنها ریشه در آلودگی این حکومت دارد. پس چه جای آنست که جز برانداختن حکومت به چیز دیگری بپردازیم؟!».
ولی ما با این اندیشه از چند راه مخالفیم.
🌸