"گنج عشق"
از غم عشق در این خانه نهانیم هنوز
جمله دیروز و به فردا نگرانیم هنوز
گر چه از خویش بریدم و تهی باده شدیم
عاشق عشق جهان بین جهانیم هنوز
با بهار آمد و با برف شد آن باد صبا
ما اسیرسفر باد خزانیم هنوز
کاش می آمد و می دید پریشانی دل
آنکه پنداشت همه بی خبرانیم هنوز
ای دل از خلوت ما راه به بیراه مزن
کاندرین خلوت اندیشه زبانیم هنوز
درد ما را به کجا می برد این قافله عمر
ما در این گرگ سرا نای شبانیم هنوز
آه از فقر دل خویش چه گویم به رفیق
در زمانی که پر از تاب و توانیم هنوز
عشق گنجیست که هر کس نتواند دیدن
دیده ایم و زپی اش پای فشانیم هنوز
#فریدون_فرخزاد
از غم عشق در این خانه نهانیم هنوز
جمله دیروز و به فردا نگرانیم هنوز
گر چه از خویش بریدم و تهی باده شدیم
عاشق عشق جهان بین جهانیم هنوز
با بهار آمد و با برف شد آن باد صبا
ما اسیرسفر باد خزانیم هنوز
کاش می آمد و می دید پریشانی دل
آنکه پنداشت همه بی خبرانیم هنوز
ای دل از خلوت ما راه به بیراه مزن
کاندرین خلوت اندیشه زبانیم هنوز
درد ما را به کجا می برد این قافله عمر
ما در این گرگ سرا نای شبانیم هنوز
آه از فقر دل خویش چه گویم به رفیق
در زمانی که پر از تاب و توانیم هنوز
عشق گنجیست که هر کس نتواند دیدن
دیده ایم و زپی اش پای فشانیم هنوز
#فریدون_فرخزاد