✒️ خط ما فارسی است یا عربی..؟
✍️ دکتر #سعید_دینارون
نخستین ابهامی که درباره عربی بودن خط ما بر اندیشۀ کنجگاوان می گذرد،
که چگونه ایرانیان در کشور پهناور خود، چندین گونه خط و گویش بومی داشته اند ، یکباره خطی از بیابانهای تفته و میان قبائل فاقد مدنیت وام گرفته و به جای خط کهن خود به کاربردهاند ؟
اعراب خطی را که درباره اش سخن میگوییم کوفی مینامند و برای نخستین بار در حیره و کوفه در میانرودان با خط آشنا شده و آنرا کوفی نامیدند.
زیرا تا پیش از آن با خط آشنا نبودند
و به گفته استاد رکن الدین همایون فرّخ،
اعراب خط نداشته اند و خطی که از حمیر و انبار به حجاز رفته و در زمان ظهور اسلام انتشار یافته ، خط عربی نیست بلکه یکی از متداولترین خطوط ایرانی بوده که با دگرگونیهایی برای نوشتن زبان عربی بکار رفته است.
تغییرشکل الفبای ایرانی به صورت کنونی پس از اسلام روی داد، تا فراگیری آن برای نو آموزان عرب آسان باشد . حیره سرزمینی بود در کرانه فرات در عراق فعلی و مردمان این شهر مهاجرین عرب بنام لخمیان بودند که درآن دیار فرود آمده و شهر حیره را بنا نهادند.
حاکمان حیره دست نشاندگان شاهنشاهی ساسانی و تابع ایران بودند.
در آن روزگار برای آسان شدن امور میان حیره و دربار ایران دبیران ایرانی برآن شدند تا الفبای خط پارسی میانه پهلوی را اندکی دگرگون ساخته و با افزودن هشت واژه « ث ح ط ظ ص ض ع ق » شمار واژهای آن را به ۳۲ رسانده و بدین گونه زبان اعراب حیره را که نبتی عربی بود با این خط ِ تکامل یافتۀ ایرانی بنگارند. واژۀ « ط » دستهدار در پهلوی اشکانی دیده میشود ولی در پهلوی ساسانی جای خود را به« ت » دو نقطه داده است.
در نتیجه الفبایی که امروز عربی خوانده می شود خطی برگرفته از خطهای کهن ایرانی است که از فرگشت خط ایرانی کهن به ایرانی هخامنشی، اشکانی و ساسانی پدیدار شده و سرانجام خط دبیرۀ پارسئ امروزی از آن پدید آمد.
حال اگر این خط عربی بوده و در عربستان اختراع و استفاده می شد؛
۱ـ چرا قرآن را با آن به نگارش در نیاوردند؟
چرا ایشان تا هنگام خلافت عثمان به گردآوری قرآن نپرداختند؟
و تنها پس از تهاجم به ایران و آشنایی با خط، آکادمیسین های ایرانی درحیره به تدوین آن همت گماردند؟
۲- اگراین خط از دیرباز در استان حجاز و کاروانشهر مکه کاربُرد داشته، پس نشانههایش کجاست که تاکنون نوشتهای از آن که مربوط به پیش از خلافت عثمان و ظهور اسلام باشد، بروی تکهای سنگ, دیوار, لوح گلی یا چرم یافت نشده است؟
۳- مهمتر از همه، خط ، میان مردمی پدید می آید که نیاز و ضرورت آن را حس کنند و بستر به کارگیری آن را در فرهنگ خود داشته باشند. اعراب نه از زمینههای پیدایش خط برخوردار بودند و نه به آن نیاز داشتند.
کلمۀ خط برگرفته از واژۀ ایرانئ کهن« کت » است که به زبان اعراب راه یافت و سپس درسده های میانه به دست تحصیل کردگان پارسی به ابزار نوشتن در آمده و بر پایهای که سیبویه دبیر ایرانی گذارده بود، صرف شد.
ایرانیان نقش مهمی در تکامل خط نوشتاری قرآن و خط عربی داشته اند.
بر خلاف تصّور بسیاری ، که ما خط کنونی را از عرب ها وام گرفته ایم کاملأ اشتباه است، خط فارسی بعد از اسلام نوع تکامل یافته از خط در زمان اشکانیان و ساسانیان یعنی پهلوی و اوستائی بود.
این خط که در سده های پیش وارد عربستان شده و با زبان عربی تطبیق داده شده بود، بار دیگر پس از تهاجم اعراب وارد ایران شد و ایرانیان در تکامل و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمدهای داشتهاند.
ایجاد نقطه و اِعراب در خط عربی را به فردی بنام ابو اسعد دؤلی الفارس و در قرن اول هجری نسبت داده اند که برای درست خواندن قرآن توسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان ابداع کرد.
ایرانیان بر اساس نیاز زبانی الفبای فارسی را قرنها پیش پدید آورده بودند. از سده سوم هجری به علت نامه نگاریهای دیوانی، خط های مانوی و پهلوی، جای خود را به الفبای فارسی دادند.
از ریشۀ فارسی الفبای کنونی موسوم به عربی، می توان به تشابه عجیب خط اوستائی و کوفی پی برد و در صدر اسلام در زبان عربی از نقطه استفاده نمی شد که ما آنرا باب کردیم.
نا گفته نماند که پیدایش خط نیاز به بستری برای رشد و تکامل دارد که اقلیم عربستان عناصر آن را در اختیار اهالی شبه جزیره قرار نمی داد.
به گزارش تاریخنگاران نامدار در سراسر شبه جزیره عربی حدود ۱۵ نفر سواد نوشتن در حد میرزا بنویس در امور حمل و نقل کالا داشتند که با این بضاعت اندک توانائی ابداع خط در اختیار آنها نبود.
در حالی که این خط در امپراتوری ایران در ادارۀ امور در زمان اشکانیان و ساسانیان حدود هزار سال مورد استفاده و فرصت تکامل داشته است.
✍️ دکتر #سعید_دینارون
نخستین ابهامی که درباره عربی بودن خط ما بر اندیشۀ کنجگاوان می گذرد،
که چگونه ایرانیان در کشور پهناور خود، چندین گونه خط و گویش بومی داشته اند ، یکباره خطی از بیابانهای تفته و میان قبائل فاقد مدنیت وام گرفته و به جای خط کهن خود به کاربردهاند ؟
اعراب خطی را که درباره اش سخن میگوییم کوفی مینامند و برای نخستین بار در حیره و کوفه در میانرودان با خط آشنا شده و آنرا کوفی نامیدند.
زیرا تا پیش از آن با خط آشنا نبودند
و به گفته استاد رکن الدین همایون فرّخ،
اعراب خط نداشته اند و خطی که از حمیر و انبار به حجاز رفته و در زمان ظهور اسلام انتشار یافته ، خط عربی نیست بلکه یکی از متداولترین خطوط ایرانی بوده که با دگرگونیهایی برای نوشتن زبان عربی بکار رفته است.
تغییرشکل الفبای ایرانی به صورت کنونی پس از اسلام روی داد، تا فراگیری آن برای نو آموزان عرب آسان باشد . حیره سرزمینی بود در کرانه فرات در عراق فعلی و مردمان این شهر مهاجرین عرب بنام لخمیان بودند که درآن دیار فرود آمده و شهر حیره را بنا نهادند.
حاکمان حیره دست نشاندگان شاهنشاهی ساسانی و تابع ایران بودند.
در آن روزگار برای آسان شدن امور میان حیره و دربار ایران دبیران ایرانی برآن شدند تا الفبای خط پارسی میانه پهلوی را اندکی دگرگون ساخته و با افزودن هشت واژه « ث ح ط ظ ص ض ع ق » شمار واژهای آن را به ۳۲ رسانده و بدین گونه زبان اعراب حیره را که نبتی عربی بود با این خط ِ تکامل یافتۀ ایرانی بنگارند. واژۀ « ط » دستهدار در پهلوی اشکانی دیده میشود ولی در پهلوی ساسانی جای خود را به« ت » دو نقطه داده است.
در نتیجه الفبایی که امروز عربی خوانده می شود خطی برگرفته از خطهای کهن ایرانی است که از فرگشت خط ایرانی کهن به ایرانی هخامنشی، اشکانی و ساسانی پدیدار شده و سرانجام خط دبیرۀ پارسئ امروزی از آن پدید آمد.
حال اگر این خط عربی بوده و در عربستان اختراع و استفاده می شد؛
۱ـ چرا قرآن را با آن به نگارش در نیاوردند؟
چرا ایشان تا هنگام خلافت عثمان به گردآوری قرآن نپرداختند؟
و تنها پس از تهاجم به ایران و آشنایی با خط، آکادمیسین های ایرانی درحیره به تدوین آن همت گماردند؟
۲- اگراین خط از دیرباز در استان حجاز و کاروانشهر مکه کاربُرد داشته، پس نشانههایش کجاست که تاکنون نوشتهای از آن که مربوط به پیش از خلافت عثمان و ظهور اسلام باشد، بروی تکهای سنگ, دیوار, لوح گلی یا چرم یافت نشده است؟
۳- مهمتر از همه، خط ، میان مردمی پدید می آید که نیاز و ضرورت آن را حس کنند و بستر به کارگیری آن را در فرهنگ خود داشته باشند. اعراب نه از زمینههای پیدایش خط برخوردار بودند و نه به آن نیاز داشتند.
کلمۀ خط برگرفته از واژۀ ایرانئ کهن« کت » است که به زبان اعراب راه یافت و سپس درسده های میانه به دست تحصیل کردگان پارسی به ابزار نوشتن در آمده و بر پایهای که سیبویه دبیر ایرانی گذارده بود، صرف شد.
ایرانیان نقش مهمی در تکامل خط نوشتاری قرآن و خط عربی داشته اند.
بر خلاف تصّور بسیاری ، که ما خط کنونی را از عرب ها وام گرفته ایم کاملأ اشتباه است، خط فارسی بعد از اسلام نوع تکامل یافته از خط در زمان اشکانیان و ساسانیان یعنی پهلوی و اوستائی بود.
این خط که در سده های پیش وارد عربستان شده و با زبان عربی تطبیق داده شده بود، بار دیگر پس از تهاجم اعراب وارد ایران شد و ایرانیان در تکامل و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمدهای داشتهاند.
ایجاد نقطه و اِعراب در خط عربی را به فردی بنام ابو اسعد دؤلی الفارس و در قرن اول هجری نسبت داده اند که برای درست خواندن قرآن توسط غیر عرب زبانان از جمله ایرانیان ابداع کرد.
ایرانیان بر اساس نیاز زبانی الفبای فارسی را قرنها پیش پدید آورده بودند. از سده سوم هجری به علت نامه نگاریهای دیوانی، خط های مانوی و پهلوی، جای خود را به الفبای فارسی دادند.
از ریشۀ فارسی الفبای کنونی موسوم به عربی، می توان به تشابه عجیب خط اوستائی و کوفی پی برد و در صدر اسلام در زبان عربی از نقطه استفاده نمی شد که ما آنرا باب کردیم.
نا گفته نماند که پیدایش خط نیاز به بستری برای رشد و تکامل دارد که اقلیم عربستان عناصر آن را در اختیار اهالی شبه جزیره قرار نمی داد.
به گزارش تاریخنگاران نامدار در سراسر شبه جزیره عربی حدود ۱۵ نفر سواد نوشتن در حد میرزا بنویس در امور حمل و نقل کالا داشتند که با این بضاعت اندک توانائی ابداع خط در اختیار آنها نبود.
در حالی که این خط در امپراتوری ایران در ادارۀ امور در زمان اشکانیان و ساسانیان حدود هزار سال مورد استفاده و فرصت تکامل داشته است.