ممنوعیت کوروش یا توقیف خانه پدری؟!
پرسش: چرا رسانههای اپوزوسیون که مدعی تغییر هستند، همگی از ظرفیت روز کوروش برای موجسازی و ایجاد فشار بر نظام حاکم، چشم میپوشند اما شب و روز برای توقیف فیلم #خانه_پدری سینه میزنند و جریانسازی میکنند؟
@kafshhaye_aahani
راز این مساله در یک کلید واژه نهفته است: «گلوبالیسم»
بارها گفته شده که ملیگرایی و احترام به تاریخ، سنن و فرهنگ بومی با منافع اقتصادی ابرکمپانیهای جهانوطن در تعارض است و کار آنها را در تغییر ذائقه مردم برای نفوذ و بسط در بازار ملتهای هدف، مشکل میکند.
مثلا آنها برای اینکه بازار پوشاک را در هر منطقهای بدست بگیرند یا باید متناسب با سلیقهها و در رقابت با تولیدکنندههای تاریخی بومی در بازار آن منطقه دست به طراحی و تولید بزنند یا اینکه با موجهای سنگین رسانهای، فرهنگ و سلایق بومی را تحقیر کنند تا بتوانند ذایقهها تغییر داده و به این ترتیب، لباسهای تیپ و یکدست تولیدی خود را بر تن مردم آنجا بپوشانند.
این مساله در مورد ذائقههای غذایی و فرهنگی و... نیز صادق است.
اینجاست که ملیگرایی و بومیگرایی در تعارض شدید با منافع گلوبالیستها قرار میگیرد؛ آنها حتی با مذهب بیشتر کنار میآیند تا با ملیگرایی؛
زیرا مذهب یکسری قواعد مشخص و محدود دارد که میتوان با رعایت آنها در بازار هدف حضور داشت اما در نرمافزار ملیگرایی کدهای متنوعی از باید و نبایدها شامل سلایق، علایق، سنتها، باورها، تاریخ، جغرافیا، زبان و... وجود دارد که طی هزاران سال شکل گرفته و روی ذایقه مردم بومی تاثیر گذاشته و یادگیری، رعایت و پردازش این کدها برای ابرکمپانیهای جهانوطن، بسیار مشکل و زمانبر است؛
به همین دلیل آنها بطور خودکار راه تخریب کلی این کدها را با تضعیف ملیگرایی و تخریب سنتها و ارزشهای فرهنگی در پیش میگیرند.
برای این منظور نیز «تفکرات چپ» چه از لحاظ تضعیف دست نامریی بازار بومی (که محل تجلی اراده و سلیقه مردم است) و چه از لحاظ هنجارشکنی فرهنگی، ابزار اصلی آنهاست.
بنابراین اگر فیلمی مثل «خانهپدری» ساخته میشود و در آن از طریق ایجاد اعوجاج در تصویر فرهنگ بومی، انگشت اتهام و تحقیر به سمت فرهنگ سنتی و تاریخی مردم ایران گرفته میشود، طبیعی است که این فیلم مورد حمایت رسانههای گلوبالیستی قرار بگیرد؛
به همین دلیل هم این فیلم پس از چند سال جنجال رسانهای روی پرده میرود و بعد از مواجهه با اقبال بسیار کم در سالن سینما، با یک تصمیم جنجالی قضایی دیگر پایین کشیده میشود تا دوباره از طریق همین رسانهها سر زبان مردم بیفتد و هرچه بیشتر دیده شود و اینگونه تاثیرش را در احساس تحقیر و ایجاد نفرت نسبت به تاریخ و ریشههای فرهنگ بومی در مخاطب بگذارد و مقاومت ذاتی او را در برابر ذائقه بیگانه و گلوبال بشکند.
حالا با این نگاه، بهتر میتوان تحلیل کرد که چرا رسانههای اپوزوسیون که مدعی تغییر در نظام حاکم بر ایران هستند از ظرفیت روز کوروش برای ایجاد تجمع و همبستگی بین مخالفان چشم میپوشند و همگام با دولت، بایکوتش میکنند یا حداکثر در حد رفع تکلیف به آن میپردازند تا مبادا به ملیگرایی دامن زده شود، اما از آنسو همگی متحدالشکل پشت یک فیلم ضد مردمی چندش و نفرتانگیز (که انگشت اتهام را از سوی حاکمیت برداشته و به سمت مردم میگیرد) میایستند تا بخشی از اهداف گلوبالیستها را در پوشش اعتراض به نظام و دفاع از آزادی پیش ببرند.
🆔 @kafshhaye_aahani
پرسش: چرا رسانههای اپوزوسیون که مدعی تغییر هستند، همگی از ظرفیت روز کوروش برای موجسازی و ایجاد فشار بر نظام حاکم، چشم میپوشند اما شب و روز برای توقیف فیلم #خانه_پدری سینه میزنند و جریانسازی میکنند؟
@kafshhaye_aahani
راز این مساله در یک کلید واژه نهفته است: «گلوبالیسم»
بارها گفته شده که ملیگرایی و احترام به تاریخ، سنن و فرهنگ بومی با منافع اقتصادی ابرکمپانیهای جهانوطن در تعارض است و کار آنها را در تغییر ذائقه مردم برای نفوذ و بسط در بازار ملتهای هدف، مشکل میکند.
مثلا آنها برای اینکه بازار پوشاک را در هر منطقهای بدست بگیرند یا باید متناسب با سلیقهها و در رقابت با تولیدکنندههای تاریخی بومی در بازار آن منطقه دست به طراحی و تولید بزنند یا اینکه با موجهای سنگین رسانهای، فرهنگ و سلایق بومی را تحقیر کنند تا بتوانند ذایقهها تغییر داده و به این ترتیب، لباسهای تیپ و یکدست تولیدی خود را بر تن مردم آنجا بپوشانند.
این مساله در مورد ذائقههای غذایی و فرهنگی و... نیز صادق است.
اینجاست که ملیگرایی و بومیگرایی در تعارض شدید با منافع گلوبالیستها قرار میگیرد؛ آنها حتی با مذهب بیشتر کنار میآیند تا با ملیگرایی؛
زیرا مذهب یکسری قواعد مشخص و محدود دارد که میتوان با رعایت آنها در بازار هدف حضور داشت اما در نرمافزار ملیگرایی کدهای متنوعی از باید و نبایدها شامل سلایق، علایق، سنتها، باورها، تاریخ، جغرافیا، زبان و... وجود دارد که طی هزاران سال شکل گرفته و روی ذایقه مردم بومی تاثیر گذاشته و یادگیری، رعایت و پردازش این کدها برای ابرکمپانیهای جهانوطن، بسیار مشکل و زمانبر است؛
به همین دلیل آنها بطور خودکار راه تخریب کلی این کدها را با تضعیف ملیگرایی و تخریب سنتها و ارزشهای فرهنگی در پیش میگیرند.
برای این منظور نیز «تفکرات چپ» چه از لحاظ تضعیف دست نامریی بازار بومی (که محل تجلی اراده و سلیقه مردم است) و چه از لحاظ هنجارشکنی فرهنگی، ابزار اصلی آنهاست.
بنابراین اگر فیلمی مثل «خانهپدری» ساخته میشود و در آن از طریق ایجاد اعوجاج در تصویر فرهنگ بومی، انگشت اتهام و تحقیر به سمت فرهنگ سنتی و تاریخی مردم ایران گرفته میشود، طبیعی است که این فیلم مورد حمایت رسانههای گلوبالیستی قرار بگیرد؛
به همین دلیل هم این فیلم پس از چند سال جنجال رسانهای روی پرده میرود و بعد از مواجهه با اقبال بسیار کم در سالن سینما، با یک تصمیم جنجالی قضایی دیگر پایین کشیده میشود تا دوباره از طریق همین رسانهها سر زبان مردم بیفتد و هرچه بیشتر دیده شود و اینگونه تاثیرش را در احساس تحقیر و ایجاد نفرت نسبت به تاریخ و ریشههای فرهنگ بومی در مخاطب بگذارد و مقاومت ذاتی او را در برابر ذائقه بیگانه و گلوبال بشکند.
حالا با این نگاه، بهتر میتوان تحلیل کرد که چرا رسانههای اپوزوسیون که مدعی تغییر در نظام حاکم بر ایران هستند از ظرفیت روز کوروش برای ایجاد تجمع و همبستگی بین مخالفان چشم میپوشند و همگام با دولت، بایکوتش میکنند یا حداکثر در حد رفع تکلیف به آن میپردازند تا مبادا به ملیگرایی دامن زده شود، اما از آنسو همگی متحدالشکل پشت یک فیلم ضد مردمی چندش و نفرتانگیز (که انگشت اتهام را از سوی حاکمیت برداشته و به سمت مردم میگیرد) میایستند تا بخشی از اهداف گلوبالیستها را در پوشش اعتراض به نظام و دفاع از آزادی پیش ببرند.
🆔 @kafshhaye_aahani