جهت پیروزی انقلاب، «امرِ ملّی» را تعطیل کنید !
معنای «انقلابیگری» در ایران، «برقراری وضعیّت اضطراری جهت تعطیلی امر ملّی» است. خلاف آن، معنای «احیاءگری» پایان انقلابیگری و رجعت از State of Exception به مشیّت عامّ الهی است.
مشکل اصلی همهی انقلابیون، «امر ملّی» است. خمینی پیش از انقلاب، نوروز را تعطیل اعلام کرد و بعد نظام مشروطه را تعطیل کرد. مجاهدین خلق، در پی انقلابی بنیادین جهت تعطیلی امرِ ملّی بودند، که بعدها با پیوستن به ارتش صدّام مرزهای ملّی را نیز تعطیل اعلام کرده و به خاک ایران حمله کردند. آیتالله آذری قمی معتقد بود که ولیفقیه حتّی میتواند توحید را تعطیل کند! سروش با انقلاب فرهنگی دانشگاهها را تعطیل کرد. بعدها عدّهای گفتند که دانشگاهی که با حوزه علمیه مخلوط شده باشد، همان بهتر که هم اکنون نیز تعطیل شود. برخی حتّی معتقدند که جهت پیروزی انقلاب باید نهاد مدرن آموزش و پرورش را نیز تعطیل کرد تا کلّ ملّت ایران متمرکز امر انقلاب بشود!
همچنین پیرو انقلابیون سابق، عدّهای از کاربران ظاهرا سلطنتطلب هم به غرض باز کردن پای کشور بیگانه به ایران، میگویند ارتش را باید تعطیل کرد، چون با سپاه فرقی ندارد! پنجاهسال قبلتر ازینها آلاحمد گفته بود:
«ایران تفرقهای در دنیای اسلام بود. حالا مگر چه میشد بخشی از عثمانی میشدیم!» و شریعتی میگفت «شیعهی فعلی باید تعطیل بشود. ما باید به نوعی از شیعه ایمان بیاوریم که اختلافی در امّت اسلام تولید نکند.»
این تعطیلی «امر ملّی» در گفتمان انقلابی ناشی از آن است که امر ملّی با نهادهای مدرن آن در واقع همان مشیّت عام الهی است که در تضاد با وضعیّت اضطراری مدّ نظر انقلابیون قرار میگیرد. نکته اینجاست که انقلاب هیچگاه پایان نمیگیرد و برای چرخش چرخهای خود ژاکوبنهای جدید را میپروراند. انقلابی که با خمینی آغاز شد، هنوز چندان انقلابی نبود. در میان نهادهای ملّی، ارتش و دانشگاه مثله شد، اما باز قسر دررفتند. حالا فرزندان انقلابیون ۵۷ی با نقاب پادشاهیخواهی میخواهند تتمهی نهادهای متولّی امرِ ملّی را تعطیل اعلام کنند. انقلاب، همانطور که مسعود رجوی میگفت باید رادیکال باشد.
معنای «انقلابیگری» در ایران، «برقراری وضعیّت اضطراری جهت تعطیلی امر ملّی» است. خلاف آن، معنای «احیاءگری» پایان انقلابیگری و رجعت از State of Exception به مشیّت عامّ الهی است.
مشکل اصلی همهی انقلابیون، «امر ملّی» است. خمینی پیش از انقلاب، نوروز را تعطیل اعلام کرد و بعد نظام مشروطه را تعطیل کرد. مجاهدین خلق، در پی انقلابی بنیادین جهت تعطیلی امرِ ملّی بودند، که بعدها با پیوستن به ارتش صدّام مرزهای ملّی را نیز تعطیل اعلام کرده و به خاک ایران حمله کردند. آیتالله آذری قمی معتقد بود که ولیفقیه حتّی میتواند توحید را تعطیل کند! سروش با انقلاب فرهنگی دانشگاهها را تعطیل کرد. بعدها عدّهای گفتند که دانشگاهی که با حوزه علمیه مخلوط شده باشد، همان بهتر که هم اکنون نیز تعطیل شود. برخی حتّی معتقدند که جهت پیروزی انقلاب باید نهاد مدرن آموزش و پرورش را نیز تعطیل کرد تا کلّ ملّت ایران متمرکز امر انقلاب بشود!
همچنین پیرو انقلابیون سابق، عدّهای از کاربران ظاهرا سلطنتطلب هم به غرض باز کردن پای کشور بیگانه به ایران، میگویند ارتش را باید تعطیل کرد، چون با سپاه فرقی ندارد! پنجاهسال قبلتر ازینها آلاحمد گفته بود:
«ایران تفرقهای در دنیای اسلام بود. حالا مگر چه میشد بخشی از عثمانی میشدیم!» و شریعتی میگفت «شیعهی فعلی باید تعطیل بشود. ما باید به نوعی از شیعه ایمان بیاوریم که اختلافی در امّت اسلام تولید نکند.»
این تعطیلی «امر ملّی» در گفتمان انقلابی ناشی از آن است که امر ملّی با نهادهای مدرن آن در واقع همان مشیّت عام الهی است که در تضاد با وضعیّت اضطراری مدّ نظر انقلابیون قرار میگیرد. نکته اینجاست که انقلاب هیچگاه پایان نمیگیرد و برای چرخش چرخهای خود ژاکوبنهای جدید را میپروراند. انقلابی که با خمینی آغاز شد، هنوز چندان انقلابی نبود. در میان نهادهای ملّی، ارتش و دانشگاه مثله شد، اما باز قسر دررفتند. حالا فرزندان انقلابیون ۵۷ی با نقاب پادشاهیخواهی میخواهند تتمهی نهادهای متولّی امرِ ملّی را تعطیل اعلام کنند. انقلاب، همانطور که مسعود رجوی میگفت باید رادیکال باشد.