تاریخ و ادبیات نفت


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Other


ارتباط با ادمین:
@Motevalli_a

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Other
Statistics
Posts filter


Forward from: اخبار صنعت نفت
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🎥 در ستایش یک چهره ماندگار

🔸برای محمدعلی موحد، از مفاخر صنعت نفت ایران


تهیه شده: حمیدرضا نوروزی- منیژه احیایی - روابط عمومی شرکت ملی نفت ایران

▫️آخرین اخبار شرکت ملی نفت ایران👇

💢 t.me/naft_gram

ble.ir/IranianOilCo

🌀 rubika.ir/IranianOilCo

⭕️ eitaa.com/IranianOilCo


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
۷ آبان در تقویم مناسبت‌های مناطق نفتخیزجنوب یادآور فوران چاه پرفشار رگ‌سفید۱۴۷ است.
ضمن گرامیداشت این روز مهم، یاد و خاطره جانباختگان این حادثه صنعتی را در دل زنده می داریم.






ابوالقاسم حالت
خاطرات، ۵۷ سال با ابوالقاسم حالت

ابوالقاسم‌حالت از روسای ادوار انتشارات روابط عمومی شرکت ملی نفت و از چهره‌های شاخص ادبیات نفتی ایران است که افزون بر سردبیری بولتن‌های روابط عمومی شرکت‌، کتاب‌ها و آثار متنوعی منتشر نموده است.
قطعه معروف "ای مادر عزیز که جانم فدای تو" در سالیان طولانی، صفحه ثابت کتاب‌ فارسی دبستان‌های ایران و باب آشنایی کودکان با این شاعر و نویسنده بزرگ بوده است.
https://t.me/iranoilhistory

منبع: کانال کتابخانه تاریخ نفت


مودا (Muda) چیست؟
مودا واژه ای ژاپنی است و به معنای اتلاف است. در حالت کلی و جامع به آن دسته از فعالیت هایی گفته می شود که جاذب و مصرف کننده منابع و ذخایر است اما ایجاد ارزش نمی کند.
مودا انواع مختلفی دارد که هر سازمان با توجه به فعالیت ها و شناخت منابع خود باید آن ها را شناسایی کرده و سعی کند آن ها را از بین ببرد.
به عبارتی مودا را اتلاف می نامند و اتلاف شیطان و هیولایی صنعتی است که می تواند سود، بهره وری، پیشرفت و منابع سازمان را ببلعد و نابود کند.
یار چشم توست ای مردِ شکار
از خس و خاشاک او را پاک دار مولوی

https://t.me/iranoilhistory


ای حیات سبز مشعل‌های سرخ ..
یادش به‌خیر.. کتاب که تمام شد ماندیم که نامش را چه بگذاریم. زنگ زدم به حاج احمد سمیع! آمد روابط عمومی و صحبت کردیم که شعری به بداهه بگوید به عنوان مقدمه. و او یک روز بعد شعر مشعل‌های سرخ را سرود. همان غزلی که اکنون در مطلع کتاب است و عنوان این نامه شد: "مشعل‌های‌سرخ" !
به یاد سیصد شهید مناطق نفتخیز جنوب سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی(گالوست بابومی ارمنی بود).. سیصد نی شعله‌ور که در بی‌کسی جنگ نفتکش‌ها و بمباران تاسیسات، شمع مزار خویش شدند. سیصد مشعله‌دار .. نه.. سیصد مشعلِ فروزان که الی‌الابد بر تارک تاسیسات نقره‌فام نفت جنوب می‌درخشند تا نسل‌درنسل فرزندان این سرزمین به یادشان، به تفاخر، سرود فتح بخوانند در بحرِ رجز.

سپاس از پژوهشگاه علوم انسانی جهاد دانشگاهی
سپاس از برادران ارجمند: دکتر قبادی، دکتر مرتضی شمس و دکتر قاسمی
سپاس از انتشارات خرداد خوزستان
https://t.me/iranoilhistory
علمدار متولی






🔶 با نهایت احترام متن زیر به زنده‌یاد مرید حاتم پور پیشکسوت نفت و رییس عملیات بهره‌برداری شمال اهواز (چشمه‌خوش، دهلران و لب سفید)در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی تقدیم می‌شود.

صدای انفجار از هر سو به گوش می‌رسید.. تانک‌ها در انبوهی از غبار به کارخانه نزدیک می‌شدند..
از سمت لین‌های خروجی کارخانه و در پناه لوله‌ها عده‌ای با عجله‌ به طرف بیابان می‌دویدند.
کمی آن طرف‌تر از لوله‌ها، شش بلوکی و علیمردان و تیمور مشغول خراب کردن حصار(فنس) بودند.
مریدی پشت رادیو فریاد زد: "شش بلوکی! شش بلوکی!"
یکی پاسخ داد: "شش بلوکی اینجا نیست"
صدای جاسم بدوی را شناخت.
- جاسم! شش بلوکی چکار می‌کنه؟
- مشغول خارج کردن نیروهاس!
- پس چه‌کار حصار داره؟
- می خواد وانت رادیودار را هم با نیروها بفرسته بیرون!
- محض خدا، هر کاری می کنه بگو عجله کنه، دارند می‌رسند..
فنس به زمین افتاد، معبری باز شد، ماشین رادیودار به سرعت از آن گذشت.. اما شش بلوکی دوید سمت اتاق کنترل.. کارگرها پریدند عقب وانت.. تیمور از روی فنس رد شد دوید و چند متر آن ‌طرف‌تر خودش را به وانت رساند..
رادیو قطع و وصل شد؛ مریدی صدای شش بلوکی را شنید: آقای مریدی! همه رفتند. من هم می‌خوام حرکت کنم. حلالم کنید.. تمام!
خواست چیزی بگوید.. دستش لرزید دهنی بی‌سیم افتاد، صدای خش خش رادیو بلند شد.
تانک‌ها رسیدند پشت کارخانه.
یکی‌ از آنها سر جایش چرخید.. لوله‌اش را بالا-پایین کرد، کارخانه را.. نه.. ماشین را هدف گرفت و صدایی خشک و مهیب تن تاسیسات و بیابان چشمه‌خوش را لرزاند..
مشعل‌های مه‌گرفته - بهزاد شیخی(با اندکی تغییر و تلخیص)
https://t.me/iranoilhistory
علمدار متولی


صدای انفجار از هر سو به گوش می رسید.. تانک‌ها در انبوهی از غبار به کارخانه نزدیک می‌شدند..
https://t.me/iranoilhistory


از روزگار رفته حکایت
جشن بازنشستگی(GOODBYE PARTY)آقای شکور کوپایی کارمند انبار تدارکات و امور کالا مناطق نفتخیز - اهواز ۱۳۵۶
از راست آقایان زنده یاد: موقر، انصاری‌زاده، کوپایی و سلیمان اقربایی زاده (همگی درگذشته‌اند)
اهدای قالیچه‌ی دستباف سنتی، قاب عکس خاتم‌کاری منقش به کلمه جلاله‌ی الله و پذیرایی با شیرینی و نوشابه‌ی گازدار پپسی‌کولا در مکانی که این مرد، دو سوم از عمر خود را در آن، جا گذاشته است. نگاهی بغض‌آلود در مرز گریه، خیره به لوحی که لابُد بر آن نوشته‌اند: به پاس چهل سال تلاش در صنعت نفت کشور! چه زود گذشت!
فقط یک کارمند نفت قادر به درک این معنی است که بازنشستگی، افتخاری است که نائل آمدن به آن، خیلی هم چنگی به دل نمی‌زند؛ به‌ویژه آن‌که در دوره اشتغال، شغل دومی هم اختیار نکرده باشی و از صبح بعد از بازنشستگی، تکلیفت با روزهای دراز فراغت مشخص نباشد.
من در تمام تصاویر تودیع و بدرقه بازنشستگان نفت، به‌ندرت عکسی دیده‌ام که کارمندی در جشن بازنشستگی‌اش لبخند زده باشد.
نمی‌دانم این از خوبی صنعت نفت است یا از بدی آن؟ هرچه هست این شغل با وجود تمام سختی‌های تن‌فرسایش، آنقدر جاذبه دارد که جدایی از آن، به راحتی قابل پذیرش نیست.
سپاس از استاد کریم میاحی پیشکسوت صنعت نفت جنوب بابت شناسایی چهره‌ اشخاص حاضر در عکس
علمدار متولی شهریور۱۴۰۳
https://t.me/iranoilhistory

#مناطق‌_نفتخیز‌_جنوب
#فرهنگ_سازمانی
#اهواز_قدیم
#نیوسایت
#ناحیه_صنعتی_کارون
#بازنشستگان_صنعت_نفت
#علمدار_متولی


از روزگار رفته حکایت
جشن بازنشستگی(GOODBYE PARTY)آقای شکور کوپایی کارمند انبار تدارکات و امور کالا مناطق نفتخیز - اهواز ۱۳۵۶
علمدار متولی شهریور۱۴۰۳
https://t.me/iranoilhistory


مهندس سید محمد دهدشتی از پیشکسوتان مناطق نفتخیزجنوب پس از تحمل یک دوره بیماری حان به جان آفرین تسلیم کرد.
این مصیبت را به خانواده، بازماندگان و همکاران سابق ایشان در مدیریت عملیات غیرصنعتی تسلیت عرض می کنم.






🖌فراخوان تکمیل اطلاعات تصویر
تصویر ناب و کمیاب از مدیران و سرپرستان عملیات مناطق نفتخیز - روسای تعمیرات و بازرسی فنی دهه‌های ۴۰ و ۵۰
لوکیشن: ساختمان بازرسی فنی، بعدها عملیات ناحیه اهواز و اکنون امور مسافرت مناطق نفتخیز
زمان تخمینی: از روی سر و وضع و نوع پوشش افراد و نیز بخشی از بدنه خودروی جیپ یا شورولت می‌توان تخمین زد که عکس مربوط به اواسط دهه ۵۰ است.
از چپ به راست:
۱. رییس اموراداری تعمیرات (نام فراموش شده)
۲. مرحوم مهندس دوانی معاون بازرسی فنی احتمالاً
۳.مرحوم مهندس ناصری رییس تعمیرات برق اهواز (قبلا از آن رییس نیروگاه برق تمبی مسجدسلیمان)
۴. مرحوم مهندس پورخانی رییس اداره کل تعمیرات اهواز (قبل از ان رییس نیروگاه بدق تمبی و بعدها تعمیرات خارک)
۵. مرحوم ابراهیمیان سوپروایزر تعمیرات ابزار دقیق اهواز ( قبل از آن خارک بود)
۶. مرحوم ایرانپور( احتمالاً رییس کارگاه مرکزی اهواز )
با تشکر از استاد کریم میاحی پیشکسوت مناطق نفتخیزجنوب بابت معرفی افراد حاضر در تصویر
یاد و خاطره شان گرامی و نامشان جاودان باد.
علمدار متولی
شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب
https://t.me/iranoilhistory
انتشار با ذکر منبع بلامانع است.






سیمای یک کارگر ایرانی شاغل در عملیات حفاری در حال کشیدن پیپ
در تصویر دوم:
شما بفرمایید در حال انجام چه بخشی از عملیات حفاری هستند؟
لوکیشن: آغاجاری
زمان: ۱۹۴۵ (زمستان ۱۳۲۳)
عکاس: دیمیتری کسل - مجله لایف
#علمدار_متولی
#شرکت_ملی_مناطق‌_نفتخیز_جنوب
#شرکت_ملی_حفاری_ایران
#آغاجاری
https://www.instagram.com/p/C_lktp0OqQF/?igsh=M3VvaGZkMXAzdDBv

20 last posts shown.