یه شب که خیلی دلم برات تنگ شده بود..
اومدم پیویت و دیدم انلاینی..
هی دل دل میکردم که بهت پیم بدم..
دیگه بحث غرور و این حرفام نبود..
ولی یادم اومد چجوری خدافظی کردیم..
اخرین حرفات برام مرور شد مثل هر شب..
همینجوری که زل زده بودم به صفحه چتت..
داشتم با خودم میگفتم : [داره با کی حرف میزنه..!]
دلم میخواست بهم پیم بدی..
منی که چشام خسته بود و منتظر تو همون حال خوابم برد..
اومدم پیویت و دیدم انلاینی..
هی دل دل میکردم که بهت پیم بدم..
دیگه بحث غرور و این حرفام نبود..
ولی یادم اومد چجوری خدافظی کردیم..
اخرین حرفات برام مرور شد مثل هر شب..
همینجوری که زل زده بودم به صفحه چتت..
داشتم با خودم میگفتم : [داره با کی حرف میزنه..!]
دلم میخواست بهم پیم بدی..
منی که چشام خسته بود و منتظر تو همون حال خوابم برد..